سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

ای کمیل ! محبوب ترین چیزی که بندگان، پس از اقرار به خدا و اولیایش ، به درگاهش پیش می آورند، خویشتنداری، تحمّل و شکیبایی است . [امام علی علیه السلام ـ به کمیل بن زیاد ـ]

پنج شنبه 103 اردیبهشت 6

:: RSS 

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 95743

:: بازدیدهای امروز :2

:: بازدیدهای دیروز :10

vدرباره خودم

آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

سید امیر مجتهد سیستا نی
بسم الله الرحمن الرحیم امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض أإله مع الله قلیلا ما تذکرون اللهم عجل لولیک المهدی المنتظر الفرج اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن«عجل الله تعالی فرجه الشریف» صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء و اشرف مخلوقات و صدیقه شهیده فاطمه زهرا اشرف زنان دو سرا«وعلی معرفتها دارت القرون الاولی.....انها حجة علی ما خلق الله» و دوازده جانشین پیامبر از امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب تا قطب عالم امکان مهدی موعود«عجل الله فرجه» آرزوی تمام انبیاء و مرسلین و أئمه هداة مهدیین و صالحین و مقربین و شهدا و مؤمنین به دست «یدالله» باکفایت حضرت مهدی«عجل الله فرجه» محقق و اجرا می شود انبیاء پیشین نوید و بشارت دولت کریمه آنحضرت را به امت های خود داده اند اراده خداوند تبارک و تعالی عز و جل به «دولت کریمه امام زمان» قطعی و «بدا» در آن راهی ندارد نص آیه مبارکه33سوره توبه«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون» اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند همه ادیان هم به منجی بشریت معتقد می باشند و لی تحریف شده است چون شخصی بنام «مهدی» فرزند و جانشین دوازدهمی حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء «صلی الله علیه و آله و سلم» را قبول ندارند حتی اهل تسنن اصل مهویت از مسلمات آنها است ولی چون مسیر امامت را از صدر اسلام عوض کردند در باب مهدویت دچار اختلاف شدند حضرت امیرالمؤمنین«علیه السلام» فرمودند اگر خلافت را غصب نمی کردند «از بالای سر و از پایین پای تان می خوردید» اشاره به آیه مبارکه96سوره اعراف«ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار می شدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان زمین را بر روی آنها می گشودیم ولیکن «چون آیات و پیغمبران ما را » تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رساندیم خداوند طول تاریخ از ما تقوی و ورع ندیده است ما را به انواع بلا ها و عذاب ها دچار کرده

vپیوندهای روزانه

قرآن و عترت [25]
کلام وحی قرآن عترت [32]
سایت مؤسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان [92]
یابن الحسن عجل علی ظهورک [83]
شیعه نیوز [168]
پایگاه اطلاع رسانی شیعیان [82]
فطرت [65]
سلام شیعه [87]
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر«عج» [96]
پایگاه اطلاع رسانی مرجعیت شیعه [69]
شیعه آنلاین [157]
پایگاه خبری تحلیلی المذهب [201]
مرکزنشراعتقادات [108]
سایت آیة الله سیدان [136]
آینده روشن [53]
[آرشیو(22)]

vاشتراک در خبرنامه

 

vمطالب قبلی

شعر و عرض ادب و ارادت
آیات مؤل بقیام قائم آل محمد
علامات ظهور
فتنه های آخر الزمان
وظیفه ما در دوران غیبت
امامت ائمه«علیهم السلام»
امامت حضرت مهدی«علیه السلام»
کلیات امام زمان«عج»
تسلیت به حضرت بقیة الله<عجل الله فرجه>
مؤمنین در غیبت وزمان ظهور
شباهت حضرت به انبیاء الهی
فضیلت انتظار فرج
معجزات حضرت«عجل الله فرجه»
ادعیه در باره امام زمان «عجل الله فرجه»
سفارشات ودستورات بقیة الله«عجل الله فرجه»
حکومت جهانی حضرت مهدی«عجل الله فرجه»
اخبار
مقالات
چهل حدیث«من حفظ من امتی اربعین حدیثا»
نیمه شعبان ولادت منجی عالم هستی
ارتباط حضرت به معصومین انبیاء وائمة
حضرت مهدی و جدش امام حسین«علیهماالسلام»
مهدی موعود نزد سایر ادیان و مذاهب
گناه-ظلم-غفلت-عرضه اعمال ما بر مهدی«عج»
علت و اسباب غیبت
عنایات و کرامات حضرت
سؤال و جواب
مهدی از زبان خود حضرت

!   غیبت از ترس کشته شدن ؟!

سه شنبه 88/4/16 ::  ساعت 2:52 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

غیبت از ترس کشته شدن ؟!

 

در برخی روایات آمده است: امام زمان (علیه‌السلام) از ترس کشته شدن غیبت می‌کند: "یخاف القتل"(1)؛ از مرگ می ترسد. خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است

غیبت از ترس کشته شدن ؟!

در برخی روایات آمده است: امام زمان (علیه‌السلام) از ترس کشته شدن غیبت می‌کند: "یخاف القتل"(1)؛ از مرگ می ترسد. خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است بلکه مراد از آن، خوف عقلی است که نه تنها امری پسندیده و مطلوب است بلکه گاهی ضروری و واجب است. توضیح این که: اگر ترس، ناشی از خودخواهی باشد و انسان حاضر نباشد برای حفظ دین، آیین و مکتب در راه ادای وظیفه در روز حادثه از خطر استقبال کند آن ترس، ترس نفسانی و ضدّ شجاعت است که بسیار مذموم و ناپسند شمرده می‌شود. اما اگر ترس از هدر رفتن، بی‌خاصیت شدن و نفله گردیدن باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه واجب است؛ چون خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد و به بار بنشیند. کسی که بی‌حساب خون می‌دهد و به فکر نتیجه‌بخش بودن آن نیست متهوّر است، نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و بجا وارد کارزار شدن است.

 

خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است بلکه مراد از آن، خوف عقلی است.

 

یعنی حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) می‌ترسد که اگر در میان مردم ظاهر باشد دشمنان او را بکشند و با کشته شدن او ـ که آخرین ذخیره‌ی‌ خداست ـ دین حقیقی و غیر محرّف الهی رخت بر بندد، واسطه‌ی‌ فیض بین خلق و خالق قطع شود، امدادهای الهی به انسان‌های شایسته و لایق نرسد، وعده‌ی‌ الهی در حاکمیت صالحان تحقق پیدا نکند و... . این‌گونه ترس‌ها هرگز مذموم نیست بلکه کاملا ً ممدوح و گاهی ترتیب اثر دادن به آن واجب است، به ویژه این که او آخرین ذخیره‌ی‌ الهی است، این خصوصیت او را از سایر معصومین (علیهم‌السلام) جدا می‌کند؛ زیرا بقیه‌ی‌ امامان وقتی شهید می‌شدند زمین از حجت معصوم خالی نمی‌شد و ترس آن ها عمدتاً از نتیجه ندادن خون شان بود در حالی که او علاوه بر این، ترس از ابتر ماندن خلقت و در نهایت عبث و بیهوده شدن آن نیز دارد.

 

اگر ترس از هدر رفتن، بی‌خاصیت شدن و نفله گردیدن باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه واجب است؛ چون خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد و به بار بنشیند. کسی که بی‌حساب خون می‌دهد و به فکر نتیجه‌بخش بودن آن نیست متهوّر است، نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و بجا وارد کارزار شدن است.

 

ویژگی دیگر حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) این است که تمام خلفای جور می‌دانستند مهدی موعود قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است و با قیام خود بساط ستم را از بسیط زمین بر خواهد چید و جامعه‌ی‌ انسانی را از لوث وجود هر گونه پلیدی و پلشتی پاک خواهد کرد، در حالی که چنین چیزی را درباره‌ی‌ سایر پیشوایان نور نشنیده بودند. از این جهت هر چند که در مورد سایر امامان (علیهم‌السلام) حاضر بودند با زندانی کردن، مراقبت‌های ویژه، تحت کنترل در آوردن در دربار حکومت و... آن ها را از فعالیت تبلیغی و دینی باز دارند که البته در نهایت آن ها را به شهادت می‌رساندند، ولی در مورد حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) به چیزی کمتر از مرگ و نابودی راضی نمی‌شدند.(2)

 

پی نوشت ها:

1- بحارالانوار، ج 52، ص 90

2- عصاره خلقت، آیت الله جوادی آملی(مدظله العالی)، صص 108- 102 با تلخیص.

منبع: تبیان

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   غیبت و حیرت

جمعه 88/4/12 ::  ساعت 7:52 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

غیبت و حیرت

چاپ ایمیل

او را چگونه بستایم که بزرگتر از ستایش است و درباره او چه بگویم که هرچه گویم نمى از یم و قطره‏اى از دریاى بى کران فضل و کمال او بیش نیست.



غیبت و حیرت

نویسنده: سید محمد جواد مهرى


او است‏حجت‏بزرگ خدا، ولى اعظم پروردگار، نجات دهنده بشر، وارث تمام‏انبیا و اوصیا و جانشین همه پیامبران و امامان، خلف صالح، قائم به حق،مبین احکام دین، پروراننده عدل و داد، سمبل حق و حقیقت، تالى تلو قرآن،بقیه الله فى الارض، صاحب الزمان و خلیفه الرحمن. او است: منصور.. مویدبه تاییدات خداوند.. حجت.. نور.. فرقان.. صاحب امر.. پناهگاه امت.. انتقام گیرنده مظلومان..

پشتیبان محرومان.. برهان الهى.. سید و سرور همگان.. امیر امیران.. قاتل‏ستمگران.. نور چشم مستضعفان.. نابود کننده تمام بدعت‏ها، ضلالت‏ها،گمراهى‏هاو گمراهان و خلاصه او است احیا کننده میراث رسول خدا و معصومان علیهم‏صلوات الله. او پرچمدار حق است که هر که زیر لوایش قرار گرفت‏به کرانه‏نجات مى‏رسد و هر که از او دورى جست، در ظلمتکده گمراهى غرق خواهد شد.

مهدى طاووس اهل بهشت است و از سیماى درخشانش فروغ نور خدا بر آسمان وزمین مى‏تابد.. او همان کوکب درى و ستاره درخشان است که شرق و غرب جهان‏به او فروزان است.

امام رضا علیه السلام چنین مى‏ستایدش: «او شبیه من و شبیه حضرت موسى است.بر او جامه‏اى از نور پوشانده شده که از شعاع قدس الهى مى‏افروزد. اوخلقتى معتدل و میانه دارد و رنگى روشن و درخشان. خوى و منشش مانند رسول‏خدا است.»

وجود مبارکش رحمت است‏بر مومنان و صالحان و نقمت است‏برکافران و تبهکاران. خداوند بوسیله او مردگان را زنده و کوردلان را بینا وگمراهان را هدایت مى‏کند.

 

نقش امام زمان علیه السلام در دوران غیبت

شاید برخى چنین بیاندیشند که اکنون در دوران‏غیبت، امام زمان سلام الله علیه هیچ نقشى در هدایت مردم ندارد و هیچ‏استفاده‏اى از وجودش نیست و العیاذ بالله ولى این گمان باطلى است چراکه زمین بدون حجت هرگز نمى‏ماند «لولا الحجه لساخت الارض باهلها; پس بایدهمواره حجت‏خدا بر روى زمین و در میان مردم باشد.» ولى اکنون که امام‏ما غایب است چگونه از حضرتش بهره مى‏گیریم؟ این همان سوالى است که جابربن عبد الله انصارى از رسول خدا صلى الله علیه و آله کرد که: «هل‏ینتفع الشیعه بالقائم فى غیبته؟; آیا شیعیان در دوران غیبت از وجود قائم‏علیه السلام استفاده مى‏کنند؟»

 

حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمودند:

«اى والذى بعثنى بالنبوه، انهم لینتفعون به، و یستضیئون بنور ولایته فى‏غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب.;آرى به همان خدایى که‏مرا به پیامبرى مبعوث فرمود سوگند، که شیعیان از وجود او بهره و از نورولایتش در دوران غیبتش پرتو مى‏گیرند چنانکه مردم از آفتاب بهره مى‏برند هرچند پشت ابرها پنهان شده باشد.»

آرى! در دوران غیبتش، پیوسته منتظرقدومش هستیم. و براى رسیدنش و انتقام گرفتن از دشمنان الهى و دشمنانمان،لحظه شمارى مى‏کنیم. نمى‏شود خود در حالت انتظار بسر بریم و براى رسیدنش‏که هر لحظه ممکن است تشریف بیاورد خود را آماده نسازیم و به ولایتش‏مسلح نباشیم و به عدالتش عشق نورزیم و به اوامرش تمسک نجوئیم و از آنچه‏نزد او ناپسند است دورى نکنیم. گو اینکه او پیوسته در راه و مسجد وبازار و همه جا ممکن است‏حاضر شود و ما او را نشناسیم; پس باید کاملامواظب اخلاق و رفتار و کردار و منش و خوى خویش باشیم، نکند سرورمان از مابرنجد و قلب مبارکش از تیرگى دلهاى آکنده به گناهانمان، اندوهناک گردد. پس حضرت مهدى علیه السلام موجود است و در هر حال مراقب اعمال ماست هر چند از دیدگان‏آلوده ما پنهان باشد.

 

راز طول عمر امام علیه السلام

و شاید برخى از روى جهل و نادانى به راز طول عمر امام‏جهالت ورزند و سوالى در ذهنشان بوجود آید که چگونه امام زمان را چنین‏عمرى دراز است؟ علما و تاریخ‏نگاران در این باره مقاله‏ها، بحث‏ها و کتابهانوشته‏اند و ما را در این خلاصه گویى مجال سخن نیست، ولى هیچ سخنى برتر ازسخن پیشوایان ما نمى‏باشد، پس ببینیم آنان چه پاسخ مى‏دهند.

روایت است که امام صادق علیه السلام وقتى دید یکى از اصحابش از طول دوران‏غیبت، شگفت زده است، فرمودند:

«ان الله تعالى ادار فى القائم ثلاثه، ادارها لثلاثه من الرسل: قدر مولده‏تقدیر مولد موسى، و قدر غیبته تقدیر غیبه عیسى، و قدر ابطائه تقدیرابطاء نوح، و جعل له من بعد ذلک عمر العبد الصالح دلیلا على عمره;خداى‏تبارک و تعالى سه مطلب را درباره قائم آل محمد ایفا نموده که درباره سه‏پیامبر انجام داده بود: ولادتش مانند ولادت حضرت موسى، و غیبتش مانند غیبت‏حضرت عیسى و طول عمرش مانند طول عمر نوح تقدیر کرد، سپس عمر حضرت خضر رادلیلى بر عمر درازش قرار داد.»

آنگاه حضرت، علت غیبت آن سه پیامبر را طى حدیثى طولانى بیان مى‏فرماید، و چنین نتیجه مى‏گیرد:

«و اما العبد الصالح الخضر، فان الله تبارک و تعالى ما طول عمره لنبوه‏قدرها له و لا لکتاب ینزل علیه و لا لامامه یلزم عباده الاقتداء بها، و لالطاعه یفرضها له، بل ان الله تبارک و تعالى لما کان فى سابق علمه ان‏یقدر فى عمر القائم فى ایام غیبته، و علم من انکار عباده لمقدار ذلک‏العمر فى الطول، طول عمر العبد الصالح من غیر سبب، فما اوجب ذلک الا لعله‏الاستدلال على عمر القائم، و لیقطع بذلک حجه المعاندین لئلا یکون للناس على‏الله حجه;و اما در مورد بنده شایسته، حضرت خضر، پس بى‏گمان خداى تبارک وتعالى عمر او را دراز نگردانید به خاطر پیامبرى ویژه‏اى که براى او درنظر داشت و نه به خاطر کتابى که بر او مى‏خواست نازل کند و نه شریعتى که‏شریعتهاى پیامبران پیش از او را نسخ نماید و امامتى که بندگانش را ملزم‏به پیروى از او کند، و نه به خاطر اطاعتى که براى او بر بندگانش واجب‏گرداند، بلکه خداى تبارک و تعالى چون قبلا در علمش نهفته بود که عمر حضرت‏قائم را در دوران غیبتش طولانى گرداند، و مى‏دانست که بندگانش نسبت‏به آن‏عمر دراز اعتراض و انکار خواهند نمود، لذا بدون هیچ علتى عمر خضر راطولانى کرد تا به آن بر عمر حضرت قائم علیه السلام استدلال نماید و راه‏انکار را بر دشمنان و مخالفان ببندد و حجت را بر مردم تمام کند تااعتراضى به کار خدا نداشته باشند.»

و اصلا در روایتهاى گوناگونى ملاحظه‏مى‏کنیم که امامان ما به عمر حضرت نوح که در قرآن نیز از آن یاد شده‏است در این مورد استدلال مى‏کنند و گاهى با تندى و تعجب آن را بیان‏مى‏کنند.

امام صادق علیه السلام در حدیثى با ناراحتى مى‏فرماید: «ماتنکرون ان یمد الله لصاحب هذا الامر فى العمر کما مد لنوح علیه السلام فى‏العمر;چه جاى انکار است که خداوند همچنانکه عمر حضرت نوح را طولانى قرارداد، عمر صاحب این امر را نیز دراز گرداند.»

و اصلا کجاى این امر تعجب‏آور است! خدائى که توانست‏حضرت مسیح را بدون پدر به دنیا آورد و او رادر گهواره به سخن گفتن وا دارد و نبوت را به کودک شیرخواره واگذار نمایدو عزیر را صد سال بمیراند و زنده نماید و یونس را در شکم ماهى مدتهازنده نگه دارد و ابراهیم را در میان کوهى از آتش و دود، حفظ کند و حضرت‏موسى را در تابوتى از سعف خرما در میان نهر نیل به سلامت دارد و هزاران‏هزار امر خارق العاده را براى اظهار قدرت خود در جهان دنیا انجام دهد،آیا نمى‏تواند حضرت قائم را هزار و اندى سال عمر دهد در حالى که نه این‏امر محال است و نه غیر ممکن. وانگهى بعید نیست‏یکى از این انگیزه‏هاى این‏عمر دراز، آزمایش و امتحان مسلمانان باشد، تا اینکه خوبان از بدان وصالحان از طالحان شناخته شوند. آنان که ایمانى ضعیف دارند باید جاى راخالى کنند و به مومنان راستین واگذار نمایند.

 

امام کاظم علیه السلام فرمودند:

«انما هى محنه من الله عزوجل امتحن بها خلقه...;علت غیبت طولانى امام زمان علیه السلام چیزى جز آزمایش الهى براى امتحان بندگانش نیست.»

در حدیثى یافتم‏که راوى از امام عسکرى علیه السلام مى‏پرسد: اى فرزند رسول خدا! آیا غیبت‏فرزندت طولانى مى‏شود؟ حضرت پاسخ مى‏دهد:

«اى و ربى، حتى یرجع عن هذاالامر اکثر القائلین به، فلا یبقى الا من اخذالله عهده بولایتنا و کتب فى قلبه الایمان و ایده بروح منه;آرى به خدایم‏سوگند، تا آنگاه که بیشتر معتقدان به این امر (شیعیان) از آن روى‏برگردانند (آن را انکار کنند) و کسى نماند جز آنانکه خداوند از آنها برولایتمان پیمان گرفته است و ایمان را در دلهایشان مستحکم گردانیده و باروح خودش در آنان دمیده است.»

و رسول خدا صلى الله علیه و آله طى‏حدیثى فرمودند:

«تکون له غیبه و حیره تضل فیها الامم;براى او غیبتى باشد و سر گردانى وحیرتى که امتها را به گمراهى افکند.»

همینطور هم هست. امروز بسیارى ازمسلمانان متاسفانه در گمراهى از شناخت‏حجت و امام زمانشان هستند واز او روى برگردانده‏اند هر چند خود بارها و بارها متذکر شده‏اند که «هرکس امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود،مانند اهل جاهلیت از دنیا رفته‏است‏». امروز بیشتر مردم، با اینکه احساس نیاز به رهبرى مقتدر مى‏کنند که‏مشکلات بى‏شمارشان را حل کند و آنان را از سر در گمى و گمراهى بیرون آوردو انتقام ظالمان را از مظلومان بگیرد، با این حال، نسبت‏به امام زمان‏شناختى ندارند و او را از یاد برده‏اند و آن همه روایتهاى رسول اکرم‏صلى الله علیه و آله را نادیده مى‏گیرند جز زبدگان و نخبگانى که خداوندبر آنها منت گذارده و نعمت‏بزرگ ولایت را به آنها عطا کرده است که‏امیدواریم ما نیز جزء آن اندک مخلصان و صدیقان باشیم.

امام باقر علیه السلام فرمودند:

«یخرج بعد غیبه و حیره، لا یثبت فیها على دینه الا المخلصون المباشرون‏لروح الیقین الذین اخذ الله میثاقهم بولایتنا و کتب فى قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه.»

او پس از غیبت و سرگردانى طولانى مردم، ظهور مى‏کند ودر دوران غیبتش کسى بر دینش باقى نمى‏ماند جز مخلصانى که با روح یقین‏پیوند دارند (در ولایتشان پابرجا هستند و به غیبت و ظهور پس از غیبت،اطمینان کامل دارند) آنان که خداوند پیمان ولایتمان را با آنها بسته است‏و ایمان را در درون قلبهایشان قرار داده و با روح خویش تاییدشان نموده‏است.

پس اکنون که در سخت‏ترین دوران دورى از امام و پیشواى معصوممان قرارداریم، و ملت‏هاى مسلمان در سرگردانى و حیرت به سر مى‏برند، لازم است ماطبق پیمانى که در روز الست‏با خداى خود بستیم در این عهد و پیمان،ثابت و پا بر جا باقى بمانیم و خداى نخواسته روى از اماممان برنگردانیم‏و به حجت و ولى اعظم خدا پشت نکنیم و ولایت را پیوسته پاس بداریم و دراین راستا چاره‏اى جز صبر نیست و انتظار فرج در این زمان از هر عملى برترو فضیلتش بیشتر و پاداشش افزون‏تر است. امیر مومنان علیه السلام مى‏فرماید:

«انتظروا الفرج و لاتیاسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل‏انتظار الفرج.. و المنتظر لامرناکالمتشحط بدمه فى سبیل الله;منتظر فرج باشید و از رحمت‏خدا نومید مگردید زیرا محبوب‏ترین و پسندیده‏ترین اعمال‏نزد خداوند، انتظار فرج است.. و همانا کسى که منتظر امر ما است، مانندکسى است که با خون خود در راه خدا پیکار کند». آرى! شیعیان مخلص و صدیق‏خداوند و آنها که در پنهانى و آشکار، دعوت به سوى دین حق مى‏کنند،منتظران فرج هستند.

و یکى از مهمترین و برجسته‏ترین دست آوردهاى انتظار، همین است که در این‏دنیاى وانفسا که مشکلات از هر سوى گریبانگیر انسانهاى متعهد مى‏شود و بلاهابر او همچون ابر بهارى مى‏بارد و مومنان واقعى در تنگناى اقتصادى ومحاصره سیاسى و یورش بى‏رحمانه تبلیغاتى دشمنان قسم خورده اسلام قرارگرفته‏اند، روحیه امید را در آنان زنده نگه مى‏دارد و در سایه همین امیداست که انسان مومن روبروى خویش میدان گسترده‏اى از فضل و کرم الهى مى‏بیندو حقیقت ظهور برایش مجسم مى‏شود، و به خاطر همین روزنه امید است که‏آرزویش از غیر خدا منقطع مى‏گردد و به انتظار گشایش زندگى مادى و معنوى،جز فضل الهى را نمى‏طلبد و جز او را نمى‏خواند و به جز او که معشوق تمام‏صدیقان و اولیا و اصفیا و برگزیدگان است‏به دیگرى دل نمى‏بندد، و این‏سرآمد آرزوهاى هر انسان است.

بار الها! ما را دلبند و شیفته خود قرار ده و قلوبمان را جز از حب خویش،تهى گردان و پیوند ما را با ولایت و با ولى الله اعظمت ارواحنا فداه،مستحکم‏تر ساز و عید سعید میلادش را بر همه ما و شیعیانش و محبانش مبارک‏گردان و چشمهاى مارا به دیدار جمال دل آرایش روشن ساز و کشورش را از شرتمام دشمنانش حفظ فرما و رهبر و ملت را تا روز رسیدنش در کنف حمایت‏خوداز بلایا و حوادث مصون ساز.

 

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 204 الف


اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران


!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ