سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

[ و او را گفتند : اى امیر مؤمنان چه مى‏شد اگر موى خود را رنگین مى‏کردى ؟ ] رنگ کردن مو آرایش است و ما در سوک به سر مى‏بریم [ و از سوک رحلت رسول خدا ( ص ) را قصد دارد . ] [نهج البلاغه]

پنج شنبه 103 اردیبهشت 13

:: RSS 

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 95830

:: بازدیدهای امروز :3

:: بازدیدهای دیروز :12

vدرباره خودم

آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

سید امیر مجتهد سیستا نی
بسم الله الرحمن الرحیم امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض أإله مع الله قلیلا ما تذکرون اللهم عجل لولیک المهدی المنتظر الفرج اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن«عجل الله تعالی فرجه الشریف» صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء و اشرف مخلوقات و صدیقه شهیده فاطمه زهرا اشرف زنان دو سرا«وعلی معرفتها دارت القرون الاولی.....انها حجة علی ما خلق الله» و دوازده جانشین پیامبر از امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب تا قطب عالم امکان مهدی موعود«عجل الله فرجه» آرزوی تمام انبیاء و مرسلین و أئمه هداة مهدیین و صالحین و مقربین و شهدا و مؤمنین به دست «یدالله» باکفایت حضرت مهدی«عجل الله فرجه» محقق و اجرا می شود انبیاء پیشین نوید و بشارت دولت کریمه آنحضرت را به امت های خود داده اند اراده خداوند تبارک و تعالی عز و جل به «دولت کریمه امام زمان» قطعی و «بدا» در آن راهی ندارد نص آیه مبارکه33سوره توبه«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون» اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند همه ادیان هم به منجی بشریت معتقد می باشند و لی تحریف شده است چون شخصی بنام «مهدی» فرزند و جانشین دوازدهمی حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء «صلی الله علیه و آله و سلم» را قبول ندارند حتی اهل تسنن اصل مهویت از مسلمات آنها است ولی چون مسیر امامت را از صدر اسلام عوض کردند در باب مهدویت دچار اختلاف شدند حضرت امیرالمؤمنین«علیه السلام» فرمودند اگر خلافت را غصب نمی کردند «از بالای سر و از پایین پای تان می خوردید» اشاره به آیه مبارکه96سوره اعراف«ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار می شدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان زمین را بر روی آنها می گشودیم ولیکن «چون آیات و پیغمبران ما را » تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رساندیم خداوند طول تاریخ از ما تقوی و ورع ندیده است ما را به انواع بلا ها و عذاب ها دچار کرده

vپیوندهای روزانه

قرآن و عترت [25]
کلام وحی قرآن عترت [32]
سایت مؤسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان [92]
یابن الحسن عجل علی ظهورک [83]
شیعه نیوز [168]
پایگاه اطلاع رسانی شیعیان [82]
فطرت [65]
سلام شیعه [87]
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر«عج» [96]
پایگاه اطلاع رسانی مرجعیت شیعه [69]
شیعه آنلاین [157]
پایگاه خبری تحلیلی المذهب [201]
مرکزنشراعتقادات [108]
سایت آیة الله سیدان [136]
آینده روشن [53]
[آرشیو(22)]

vاشتراک در خبرنامه

 

vمطالب قبلی

شعر و عرض ادب و ارادت
آیات مؤل بقیام قائم آل محمد
علامات ظهور
فتنه های آخر الزمان
وظیفه ما در دوران غیبت
امامت ائمه«علیهم السلام»
امامت حضرت مهدی«علیه السلام»
کلیات امام زمان«عج»
تسلیت به حضرت بقیة الله<عجل الله فرجه>
مؤمنین در غیبت وزمان ظهور
شباهت حضرت به انبیاء الهی
فضیلت انتظار فرج
معجزات حضرت«عجل الله فرجه»
ادعیه در باره امام زمان «عجل الله فرجه»
سفارشات ودستورات بقیة الله«عجل الله فرجه»
حکومت جهانی حضرت مهدی«عجل الله فرجه»
اخبار
مقالات
چهل حدیث«من حفظ من امتی اربعین حدیثا»
نیمه شعبان ولادت منجی عالم هستی
ارتباط حضرت به معصومین انبیاء وائمة
حضرت مهدی و جدش امام حسین«علیهماالسلام»
مهدی موعود نزد سایر ادیان و مذاهب
گناه-ظلم-غفلت-عرضه اعمال ما بر مهدی«عج»
علت و اسباب غیبت
عنایات و کرامات حضرت
سؤال و جواب
مهدی از زبان خود حضرت

!   روشی که به ما آموختند؛ حفظ کل قرآن در یک شب

چهارشنبه 88/4/17 ::  ساعت 11:48 صبح

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

روشی که به ما آموختند؛ حفظ کل قرآن در یک شب

 

کربلایی‌ محمد کاظم‌ کریمی‌ ـ که‌ دانش‌ آموخته‌ ی‌ هیچ‌ مکتبی‌ نبود ـ با لطف‌ خاصّ حضرت‌ صاحب‌ الامر علیه السلام به‌ شیوه‌ای‌ استثنایی‌ حافظ‌ کلّ قرآن‌ کریم‌ می‌شود.

 

ماجرا چنین‌ است‌ که‌: هرگاه‌ واژگانی‌ را از سوره‌ های‌ قرآن‌ در کنار هم‌ می‌گذاشتند و می‌خواندند، می‌گفت‌ که‌ این‌ واژه‌ در کجای‌ قرآن‌ قرار دارد و بدین‌ شکل‌ در کنار هم‌ نیست‌.

 

هر واژه‌ی‌ قرآنی‌ تکراری‌ را بدون‌ مکث‌ می‌گفت‌ که‌ چند بار درقرآن‌ آمده‌است‌. وقتی‌ قرآن‌ رابه‌دست‌ او می‌دادند آیه‌ای‌ را پیدا کند،(هر قرآنی‌ بود فرقی‌ نداشت‌) بدون‌ ورق‌ زدن‌ به‌ گونه‌ای‌ قرآن‌ را باز می‌ کرد که‌ آیه‌ ی‌ مورد نظر در همان‌ صفحه‌ مقابلش‌ باز می‌شد. گاهی‌ نیز سور قرآنی‌ را با سرعت‌ از انتها به‌ ابتدا تلاوت‌ می‌کرد.

 

با نگاه‌ به‌ هر کتابی‌ کلمات‌ و آیات‌ قرآنی‌ آن‌ را بدون‌ معطّلی‌ تشخیص‌ می‌داد؛ حتّی‌ اگر این‌ آیات‌ یا کلمات‌ به‌ صورت‌ بسیار ریز و شبیه‌ دیگر کلمات‌ کتاب‌ بود.

 

از او پرسیدند که‌: چگونه‌ کلمات‌ و آیات‌ قرآن‌ را در میان‌ کلمات‌ دیگـر می‌شناسید؟ جواب‌ می‌داد: وقتی‌ کتاب‌ها را ـ که‌ کلمات‌ قرآنی‌ در آن‌ است‌ ـ باز می‌کنم‌، آن‌ واژه‌ها نور افشانی‌ می‌کنند.

 

وی‌ هر شبانه‌ روز یک‌ ختم‌ قرآن‌ می‌کرد؛ یعنی‌ هر جزء را در 15 دقیقه‌ تلاوت‌ می‌کرد و عجیب‌تر آنکه‌ با همین‌ مهارت‌ سوره‌ها را از آخر به‌ اوّل‌ می‌خواند.

 

حضرت‌ آیت‌ الله‌ میلانی‌ (ره‌) در نشست‌های‌ بسیاری‌ با کربلایی‌ محمّد کاظم‌ ساروقی‌ ملاقات‌ کردند و چنین‌ اظهار فرمودند:«حقیقتاً مهارتشان‌ در اطّلاع‌ به‌ آیات‌ و کلمات‌ قرآن‌ مجید امری‌ بر خلاف‌ عادت‌ و موهبتی‌ الهیّه‌ است‌.

 

علّت‌ عنایت‌ خاصّه‌ی‌ حضرت‌ ولیّ عصر ارواحنا فداه‌ به‌ وی‌ و چگونگی‌ دریافت‌ این‌ ویژگی‌ عجیب‌ مهمّ است‌.

 

کربلائی‌ محمّد کاظم‌ چنین‌ بیان‌ می‌کند: در ایّام‌ محرّم‌، مبلّغی‌ به‌ روستای‌ ما ساروق‌ ـ که‌ از توابع‌ اراک‌ است‌ ـ آمد. او شب‌ها منبر می‌رفت‌ و من‌ نیز بسیار علاقه‌مند سخنان‌ او بودم‌. شبی‌ از خمس‌ و زکات‌ و اموال‌ متعلّق‌ به‌ سادات‌ و امام‌ زمان‌ علیه السلام صحبت‌ کرد که‌ احتمال‌ دارد شما لباس‌ و مسکن‌تان‌ را از اموال‌ غیر خود تهیّه‌ کرده‌ باشید و این‌ تصرّف‌ غاصبانه‌ است‌.

 

پس‌ از شنیدن‌ این‌ سخنان‌ و قدری‌ تحقیق‌ متوجّه‌ شدم‌ که‌ ارباب‌ و مالک‌ ده‌ حقوق‌الهی‌ خود را پرداخت‌ نمی‌کند. به‌ او تذکّر دادم‌، ولی‌ اعتنایی‌ نکرد. تصمیم‌ گرفتم‌ در ده‌ نمانم‌ و از آنجا خارج‌ شوم‌ . با اصرار فراوان‌ اقوام‌، شبانه‌ از ده‌ فرار کردم‌.

 

حدود 3 سال‌ به‌ کارهای‌ متفرّقه‌ چون‌ خارکنی‌ پرداختم‌ تا آنکه‌ یک‌ روز، مالک‌ ده‌ پیغامی‌ فرستاد که‌ من‌ توبه‌ کرده‌ام‌ و اموال‌ واجبه‌ی‌ الهی‌ را می‌پردازم‌. دوست‌ دارم‌ به‌ ده‌ برگردی‌ . قبول‌ کردم‌ و پاره‌وقت‌ مشغول‌ کار شدم‌، همچنین‌ نیمی‌ از درآمدم‌ را به‌ فقیران‌ و مستمندان‌ می‌دادم‌ تا آنکه‌ در یک‌ روز تابستانی‌ به‌ مزرعه‌ رفتم‌ تا خرمن‌ کوبی‌ کنم‌.

 

گندم‌ها را جمع‌ کردم‌ و منتظر وزش‌ نسیمی‌ بودم‌ تا آنها را باد دهم‌ و از کاه‌ جدا کنم؛ ولی‌ هرچه‌ صبر کردم‌ بادی‌ نیامد؛ به‌ ناچار به‌ طرف‌ ده‌ برگشتم‌. در بین‌ راه‌ یکی‌ از فقرای‌ ده‌ به‌ من‌ رسید و گفت‌: امسال‌ از محصولت‌ به‌ ما ندادی‌! آیا فراموش‌ کرده‌ای ؟ پاسخ‌ دادم‌: خدا نکند فقرا را فراموش‌ کنم‌؛ ولی‌ هنوز محصول‌ را جمع‌ نکردم‌؛ ولی‌ بدان‌ که‌ حقّ تو محفوظ‌ است‌. او خوشحال‌ به‌ طرف‌ ده‌ رفت‌؛ ولی‌ من‌ آرام‌ نبودم‌؛ بنابراین‌ به‌ مزرعه‌ برگشتم‌ و با زحمت‌ زیاد مقداری‌ گندم‌ جمع‌ کردم‌ و منزل‌ آن‌ فقیر بردم‌ و قدری‌ هم‌ علـوفه‌ بـرای‌ گوسفندان‌ چیدم‌ و حدود عصر همراه‌ گندم‌ها و علوفه‌ها به‌ سوی‌ ده‌ راه‌ افتادم‌. قبل‌ از ورود به‌ ده‌، به‌ باغ‌ معروف‌ امامزاده‌ رسیدم‌. در آنجا دو امامزاده‌ به‌ نام‌های‌ امامزاده‌ جعفر و امام‌زاده‌ صالح‌ مدفون‌اند.

 

روی‌ سکویی‌ در امامزاده‌ نشستم‌ تا نفسی‌ تازه‌ کنم‌ و گندم‌ و علوفه‌ را هم‌ در کناری‌ نهادم‌. همان‌گونه‌ که‌ به‌ سمت‌ صحرا نگاه‌ می‌کردم‌ دیدم‌ دو جوان‌ ـ که‌ یکی‌ از آنها بسیار زیبا و خوش‌ قدّ و قامت‌ بود ـ به‌ سوی‌ من‌ آمدند. لباس‌ آنها عربی‌ بود و عمامه‌ی‌ سبز به‌ سر داشتند. وقتی‌ به‌ من‌ رسیدند، آن‌ آقای‌ خوشرو و با شخصیّت‌ به‌ من‌ فرمود: کربلایی‌ کاظم‌ بیا با هم‌ برویم‌ و فاتحه‌ای‌ در این‌ امامزاده‌ بخوانیم‌. من‌ اطاعت‌ کردم‌ و پشت‌ سر آنها راه‌ افتادم‌. وقتی‌ داخل‌ شدند پس‌ از خواندن‌ فاتحه‌، سر قبر امامزاده‌ی‌ اوّل‌ به‌ سوی‌ امامزاده‌ی‌ بعدی‌ رفتند و چیزهایی‌ خواند که‌ من‌ متوجّه‌ نمی‌شدم‌؛ بدین‌ جهت‌ ساکت‌ ایستادم‌ و به‌ کتیبه‌ها نگاه‌ می‌کردم‌. در این‌ هنگام‌ همان‌ آقا فرمودند: کربلایی‌ کاظم‌! چرا چیزی‌ نمی‌خوانی‌ ؟ عرض‌ کردم‌: آقا!سواد ندارم‌.

 

آن‌ بزرگوار نزد من‌ آمد و دست‌ روی‌ سینه‌ی‌ من‌ گذاشت‌ و محکم‌ فشار داد و فرمود: حالا بخوان‌! عرض‌ کردم‌: چه‌ بخوانم‌؟ فرمود: اینطور بخوان‌:

 

بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌

 

اِنَّ رَبَّکُمُ اللّه‌ الّذی‌ خَلَقَ السَمواتِ و الارَضَ فی‌ سِتَّةِ ایّامُ ثُمَّ اسْتَوی‌ علی‌ العرش‌ ... (سوره‌ اعراف‌ آیه‌ 53)

 

من‌ این‌ آیه‌ را با چند آیه‌ دیگر به‌ همراه‌ آن‌ آقا خواندم‌ و ایشان‌ هم‌ چنان‌ دست‌ به‌ سینه‌ من‌ می‌کشید تا رسیدم‌ به‌ آخر آیه‌ 59: اِنّی‌ اَخافُ عَلَیْکُم‌ عَذابَ یَومٍ عَظیم‌.

 

صورتم‌ را برگرداندم‌ که‌ به‌ آن‌ آقا چیزی‌ بگویم‌، ناگهان‌ متوجّه‌ شدم‌، کسی‌ آنجا نیست‌ و از این‌رو بی‌هوش‌ بر روی‌ زمین‌ افتادم‌.

 

وقتی‌ قرآن‌ را به‌دست‌ او می‌دادند آیه‌ای‌ را پیدا کند،(هر قرآنی‌ بود فرقی‌ نداشت‌) بدون‌ ورق‌ زدن‌ به‌ گونه‌ای‌ قرآن‌ را باز می‌ کرد که‌ آیه‌ ی‌ مورد نظر در همان‌ صفحه‌ مقابلش‌ باز می‌شد. گاهی‌ نیز سور قرآنی‌ را با سرعت‌ از انتها به‌ ابتدا تلاوت‌ می‌کرد.

 

نزدیک‌ اذان‌ صبح‌ به‌هوش‌ آمدم‌ واز امامزاده‌ به‌ سوی‌ ده‌ رفتم‌. در بین‌ راه‌ فهمیدم‌ کلمات‌ عربی‌ زیادی‌ می‌دانم‌. خود را به‌ منزل‌ رساندم‌ و سپس‌ به‌ یادم‌ آمد تشرّفی‌ یافته‌ بودم‌. بعد علوفه‌ گوسفندان‌ را بردم‌ و صبح‌ روز بعد هم‌ گندم‌ها را به‌ آن‌ مرد مستمند رساندم‌ .

 

سپس‌ نزد پیش‌نماز رفتم‌ و داستان‌ را برای‌ ایشان‌ نقل‌ کردم‌. به‌ من‌ فرمود: آنچه‌ را می‌دانی‌ بخوان‌! من‌ هم‌ خواندم‌. فرمود: اینها که‌ می‌خوانی‌ آیات‌ قرآن‌ است‌. به‌این‌ ترتیب‌ بی‌نظیر، حافظ‌ قرآن‌ شدم‌.

 

حضرت‌ آیت‌ الله‌ میلانی‌ (ره‌) در نشست‌های‌ بسیاری‌ با کربلایی‌ محمّد کاظم‌ ساروقی‌ ملاقات‌ کردند و چنین‌ اظهار فرمودند: «حقیقتاً مهارتشان‌ در اطّلاع‌ به‌ آیات‌ و کلمات‌ قرآن‌ مجید امری‌ بر خلاف‌ عادت‌ و موهبتی‌ الهیّه‌ است‌. هر که‌ با ایشان‌ قدری‌ معاشرت‌ کند و اوضاع‌ و احوال‌ ایشان‌ را در امور عادی‌ زندگی‌ بداند، متوجّه‌ می‌شود که‌ این‌گونه‌ تسلّط‌ ایشان‌ در معرفت‌ به‌ جمیع‌ خصوصیات‌ قرآن‌ مجید، کرامتی‌ فوق‌العاده‌ است‌.»

 

برگرفته از: اخلاق منتظِر، حسین فریدونی




اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   چرا وقتی نام «قائم» برده میشود، شیعیان تمام قد روی پای میایستند؟

چهارشنبه 88/4/17 ::  ساعت 10:13 صبح

از سایت فرهنگی اعتقادی«فطرت»

چرا وقتی نام «قائم» برده می‌شود، شیعیان تمام قد روی پای می‌ایستند؟


 

یکی از اعمالی که در بین شیعیان مرسوم و معمول بوده است، این است که چون نام«قائم»(عج) در جایی برده می شود، اهل مجلس بلند می شوند. اگر چه دلیلی مسلم بر وجوب قیام به هنگام ذکر این لفظ در دست نیست، اما در این حد می توان گفت که این امر در بین مردم، به عنوان یک عمل مستحب، ریشه ای مذهبی دارد و در حقیقت، اظهار ادب و احترام به آن امام عزیز است.


چنانکه نقل شده: حضور امام رضا(ع) در خراسان کلم?«قائم» ذکر شد، حضرت برخاست و دستش را بر سر نهاد و فرمود:«اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه»


خداوندا! بر فرجش شتاب کن و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان.»(1)


و از روایتی چنین استفاده می شود که این رفتار در عصر امام صادق(ع) نیز معمول بوده است. از حضرت صادق(ع) سوال شد: علت قیام در موقع ذکر «قائم» چیست؟


حضرت فرمود: صاحب الامر غیبتی دارد بسیار طولانی، و از کثرت لطف و محبتی که به دوستانش دارد، هر کس وی را به لقب«قائم»- که مشهور است به دولت کریم? او، و اظهار تأثری است از غربت او - یاد کند، آن حضرت هم نظر لطفی به او خواهد نمود؛ و چون در این حال، مورد توجه امام واقع می شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد و از خدا تعجیل در فرجش را مسئلت نماید.»(2)


البته می توان گفت در بعضی شرایط واجب می باشد مثل اینکه این لقب یا القاب دیگر حضرت در مجلس یاد شود، آنگاه هم? اهل مجلس به احترام آن به پا خیزند. در این حال اگر کسی از اهل مجلس بدون عذر از جای خود برنخیزد، این برنخاستنش توهین و هتک حرمت آن حضرت خواهد بود، و بدیهی است این عمل حرام می باشد.


آیت ا.. سید محمود طالقانی می گوید: « این دستور قیام، شاید فقط برای احترام نباشد، و إلا باید برای خدا و رسول و اولیای مکرم دیگر هم به قیام احترام کرد، بلکه دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است... این همه فشار و مصیبت، از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگهای صلیبی و حمل? مغول و اختناق و تعدیلهای دولتهای استعماری، بر سر هر ملتی وارد می آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود؛ لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می دهند که چون اسم صریح «قائم» موسس دولت حقه اسلام برده می شود، به پا بایستید و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت نخواهد مرد.»(3)


1- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج51، ص30
2- الزام الناصب، شیخ حائری یزدی، ج1، ص271
3- خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی، ص264

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   غرب، مهدویت و ترفندهای رسانه‏ای

چهارشنبه 88/4/17 ::  ساعت 9:44 صبح

از سایت فرهنگی اعتقادی «فطرت»

غرب، مهدویت و ترفندهای رسانه‏ای


کتاب "غرب و مهدویت" عنوان کتابی است که درآن سخنرانی‏های »دکتر محمدصابر جعفری» گردآوری و از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشرشده است. چکیده متن این کتاب به شرح زیر است:


منفعت‌طلبان عالم و سلطه‌طلبان برای به دست آوردن منافع بیشتر در پی مدیریت امروز و مدیریت فردا هستند. آنها برای دست یابی به این مهم برنامه‌‌هایی را در دست اجرا دارند.



از جمله مهم ترین این برنامه ها آینده‌سازی و ساختن فضا به گونه‌ای است که بتوانند آینده را رقم بزنند. در این فضا یکی از مسائلی که برای آنها جدی است و در مدیریت آنها جایگاه مهمی پیدا می‌کند، موضوع مهدویت است. این موضوع از دو بعد قابل بررسی است؛ بعد نظری و بعد عملی(مصداق‌ها).



تعریف از مهدویت، گاه به مثابة صفت نسبی است که بدین ترتیب عبارت از آموزه‌ها، رفتارها و هر چیزی است که به گونه‌ای به حضرت مهدی (ع) ارتباط پیدا می‌کند. و گاه نیز از آن معنای وسیع‌تری همچون منجی در نظر گرفته می شود، یعنی هر آنچه به موضوع منجی‌گرایی مربوط است. اهمیت مسئلة مهدویت و انتظار از حیث تأثیرگذاری به روز در حرکت اجتماع، از سوی غربیان درک گردیده است. از همین رو آنان حرکت خود را در جهت مقابله با جریان انتظار و ظهور امام مهدی (ع) بویژه از طریق رسانه‌های دیداری و شنیداری آغاز کرده‏اند. آنها هم اکنون به دنبال همراه کردن مسیحیان و یهودیان صهیونیست‌ از طریق زمینه‌سازی برای آمدن دوباره مسیح موعود هستند؛ با این توجه که کاملاً فریب‌کارانه آن را مطرح می‌کنند. از طرفی نیروهایشان را علیه اسلام، شیعه، و - بعد از انقلاب اسلامی- علیه انقلاب جمع می‌کنند و از طرف دیگر به بهانة زمینه‌سازی، نیروهایشان را سازماندهی می‌کنند.



نکته مهم دیگر اینکه آنها منتظر نیستند که عیسی بن مریم(ع) ـ که آنها نعوذ بالله می‌گفتند دروغگوست ـ برگردد ؛ بلکه دارند برنامه‌ریزی می‌کنند که حادثه‌ای که باید رخ بدهد برای مردمی که منتظر او هستند ساخته شود.



غرب برای دست یافتن به اهداف خود ابزارهای متفاوتی به کار می‌برد؛ از جمله ابزار هنر و رسانه. رویارویی رسانه‏ای، غربیان از روش های زیر استفاده می کنند: 1. تخریب طرف مقابل، 2. القای روانی ناتوانی به حریف، 3. ترساندن حریف از طریق به رخ کشاندن ادوات و تکنولوژی مبهوت کننده. 4. القای اینکه اگر قرار باشد در عالم اتفاق هولناکی بیفتد یگانه نجات‌دهنده فقط اینها هستند.



این مسائل از طریق فیلم‏ها و بازی‏های کامپیوتری القا می‏شود؛ مواردی مانند فیلم "آرمهگدون" یا "یونایتد93".



دشمنان اندیشه مهدویت فهمیده‌اند که انقلاب اسلامی ایران، با وجود همه مشکلات داخلی، معادلاتی را در جهان به هم زده است. از این رو، به مقابله با آن برخاسته‏اند. این منظور در فیلم هایی مانند "پیشگویی‏های نوسترآداموس" و "فتنه" یا بازی‏های کامپیوتری "آی جی آی" و "دلتافورس" به مخاطب غربی القا می شود. مسیحیان و یهودیان هر چند درباره اعتقاد به بازگشت مسیح کاملا بر خلاف هم می‏اندیشند اما در مقام مبارزه با موعود اسلامی و شیعی و با هدف آینده‏سازی مطلوب، همین را نقطه اتفاق بیان کرده، از آن به عنوان ابزاری برای همراه کردن پیروان آن دو در این راستا استفاده می کنند.



ابزار دیگر آنان، شعار مبارزه با تروریسم است که آن را به مبارزه با مسلمانان تبلیغ می کنند. اقدام دیگر نیز فرقه‌سازی و جایگزین‌سازی (بدل سازی) است. این هر سه، از طریق ابزار بسیار موثر رسانه واقع می شود؛ مانند فیلم "ماتریکس". اقدام دیگر آنها تحریف است. تحریف انواعی دارد؛ 1. تحریف تاریخ انبیا و ادیان (مانند فیلم ده فرمان یا کتاب آفرینش)، 2. تحریف تاریخ، و 3. تحریف تاریخ ملتها (مانند فیلم 300 یا یک شب با پادشاه). در برابر اقدامات غربی ها این شناخت ها ضرورت می یابد: 1. شناخت خود، 2. شناخت امام(ع)، 3. شناخت زمان، 4. شناخت دشمن. در این میان یگانه راه نجات "رصد کردن امام" است؛ انتظار امام(ع) یعنی مترصد بودن. شخص منتظر خودش را با امام همسو می‌کند.



............



به کوشش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات



1388/04/09 7:46 AM - سایت ابنا

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   نشانه‏هایى از پایان انتظار، در مسیحیت

سه شنبه 88/4/16 ::  ساعت 3:16 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

در آن زمان خشم خوفناک خداوند بر ضد مسیح و پیروان اهریمنى او خواهد افتاد و منجر به بازگشت عیسى به زمین مى‏شود تا امپراتورى واحد جهانى آنها را، در مواجهه‏اى بهت‏انگیز، موسوم به نبرد آرماگدون، شکستى تمام عیار داده، نابود سازد.

نشانه‏‌هایى از پایان انتظار، در مسیحیت

ترجمه: على فاطمیان

اشاره :

در خلال اعصار و قرون، شمارى از معلمان روحانى و غیبگویان، بصیرت خاصى نسبت به آینده دریافت کرده‏اند. یکى از عمیق‏ترین این بصیرتها نسبت به آنچه اتفاق خواهد افتاد، 2000 هزار سال پیش، در دامنه کوهى خارج از اورشلیم اعطا شد. گروه کوچکى از حقیقت‏جویان در گرد معلمشان، عیساى ناصرى، جمع شده بودند. سؤالى که از او پرسیدند، جوابى را در پى داشت که سالها و قرنها، تا این زمان که ما در آن زندگى مى‏کنیم، ادامه دارد:

و همانطور که او [عیسى] بر فراز کوه زیتون‏ها نشست، حواریون به سوى او آمدند، گفتند: به ما بگو نشانه‏هاى آمدن تو و پایان دنیا چه خواهد بود؟1

عیسى (ع) با شمارى از مشخصات جوابشان، را داد تا مراقب باشند. (عبارت پایان دنیا که در اینجا به کار رفته به معناى پایان عمر کره زمین نیست، بلکه منظور پایان سلطه غیر انسانى بشر بر روى زمین است). اگر چه بسیارى از نشانه‏هایى که او داد، قرنها گریبانگیر دنیا بوده؛ اما جالب توجه آن است که شدت و کثرت این نشانه‏ها اکنون افزایش یافته است:

 

1. افزایش جنگها

از جنگها خواهید شنید و شایعات جنگها؛ زیرا ملتى علیه ملتى بر خواهد خاست، و مملکتى علیه مملکت دیگر.2

هیچ مقطعى از تاریخ مانند قرن بیستم، شاهد افزایش تعداد جنگها نبوده است. طبق برآورد صلیب سرخ جهانى، بیش از 100 میلیون نفر در جنگهایى که از آغاز این قرن به وقوع پیوسته است؛ جان خود را از دست داده‏اند.

از جنگ جهانى دوم تاکنون، بیش از 150 جنگ عمده و صدها شورش مسلحانه و انقلاب رخ داده است. از پایان جنگ جهانى دوم، ارقام کشته‏ها در نزاعهاى مسلحانه، بیش از 23 میلیون نفر است. طبق گزارش واشنگتن پست: جنگهاى قرن بیستم، جنگهاى تمام عیارى علیه جنگجویان و غیر نظامیان بوده است... در حالى که در قیاس با آن، جنگهاى وحشیانه قرون پیشین مانند جنگهاى خیابانى بوده است.

 

2. گسترش خشکسالى

و نیز خشکسالى خواهد بود.3

اواخر سال 1996، بانک جهانى گزارش کرد که روزانه بیش از 800 میلیون نفر گرسنه، در جهان به سر مى‏برند و بیش از 500 میلیون کودک، غذاى کافى براى رشد روانى و جسمانى دریافت نمى‏کنند. معاون بانک جهانى مى‏گوید: روزانه حدود 40 هزار نفر در جهان، بر اثر گرسنگى مى‏میرند، که غالباً در مناطق روستایى رخ مى‏دهد.

 

3. شیوع بیماریهاى مهلک

و نیز بیماریهاى مهلک خواهد بود.4

کمتر از 20 سال پیش، حرفه پزشکى مدعى بود که بر بسیارى از بیماریهاى باکتریایى و ویروسى فائق آمده است، اما امروزه مواردى از بیماریهاى عفونى بیداد کرده است.

خبرگزارى آسوشیتد پرس گزارش مى‏دهد: ظهور انواع باکتریهایى که نمى‏توان با آنتى‏بیوتیکهاى فعلى آنها را از بین برد، مى‏تواند خود، تبدیل به تهدیدى علیه سلامت عمومى و بدتر از بیمارى ایدز شود. بیماریهایى که اخیراً گمان مى‏رفت بر آنها فائق آمده باشند، رفته رفته مهار ناشدنى مى‏شوند... دانشمندان انتظار چیزى کمتر از یک فاجعه پزشکى ندارند.

UN AIDS ، برنامه مشترک سازمان ملل علیه ویروس ایدز، در گزارش پایان سال خود در دسامبر 1996، عنوان کرد که در آن سال، 1/3 میلیون مورد جدید از آلودگى به ویروس اچ. آى. وى. در تمام دنیا رخ داده است. در سال 1996، یک و نیم میلیون نفر از بیمارى ایدز مردند که مجموع کسانى که تاکنون در ارتباط با این بیمارى مرده‏اند به 6/4 میلیون نفر مى‏رسد. براساس همین نوشتار، افزون بر 24 میلیون نفر مبتلا به ویروس اچ.آى.وى. یا بیمارى ایدز، اکنون در تمام دنیا زندگى مى‏کنند؛ این آمار و ارقام به خوبى مى‏رساند که از سال 1981 - که این بیمارى براى اولین بار شناسایى شد - تا کنون بالغ بر 30 میلیون نفر به آن مبتلا شده‏اند. سازمان بهداشت جهانى مى‏گوید: در تمام دنیا، روزانه بیش از 6000 نفر به این بیمارى مبتلا مى‏شوند و این سرایت روز به روز بدتر مى‏شود.

 

4. فراوانى زمین ‏لرزه

و در جاهاى متعدد زمین‏لرزه خواهد بود.5

سالنماى جهانى به ما مى‏گوید که بین سالهاى 1000 تا 1800 میلادى، تنها 21 زمین لرزه عمده وجود داشت. اما بین سالهاى 1800 تا 1900 تعداد آن 18 واقعه بود. بین سالهاى 1900 تا 1950، 33 زمین لرزه بزرگ به وقوع پیوست؛ تقریباً به اندازه آنچه در طى 1850 سال گذشته رخ داده است!

بین سالهاى 1950 تا 1991 ، 93 زمین لرزه بزرگ اتفاق افتاد، تقریباً 3 برابر تعداد آن در نیم قرن گذشته، و 1/3 میلیون نفر از مردم را در سراسر جهان، به کام مرگ فرستاد. بسیارى از دانشمندان هشدار مى‏دهند که ما در حال حاضر به دوره‏اى از بلایاى زمین لرزه‏اى وارد مى‏شویم.

 

5. گسترش خشونت

دنیایى پر از خشونت6

یکى دیگر از شرایطى که به گفته عیسى درست در زمان پیش از بازگشتش رواج خواهد داشت، خشونت وحشیانه است:

همانطور که در ایام [دوره] نوح بود، در زمان آمدن پسر انسان نیز چنین خواهد بود.7

در ایام دوره نوح، زمین در برابر خداوند فاسد و پر از خشونت بود.8 روزنامه‏هاى امروز پر از تیترهایى از ماجراهاى غم‏انگیزى از خشونتهاى بى‏رحمانه است. امروزه میزان آدم‏کشى و خودکشى سالانه در آمریکا، تقریباً به اندازه مجموع کشته شدگان امریکایى در طول جنگ ویتنام است. تنها در 30 سال گذشته، خودکشى و قتل، جان بیش از یک میلیون و دویست هزار امریکایى؛ یعنى بیش از تمام مردانى را که در کل جنگهاى تاریخ امریکا کشته شده‏اند، گرفته است.

 

6. ابلاغ مژده انجیل

سرانجام وقتى مژده انجیل به گوش همه مردم جهان رسید و همه از آن باخبر شدند، آنگاه دنیا به آخر خواهد رسید.9

بر خلاف رشد غم‏انگیز جنگها، خشکسالى، طاعون و زمین‏لرزه‏هایى که به گفته عیسى، آغاز غمها10 است، ابلاغ موعظه انجیل به تمام ملتها، نشانه‏اى ویژه براى زمانى است که دنیا حقیقتاً به پایان خود برسد.

هیچ‏گاه در طول تاریخ مانند الآن، انجیل در سراسر دنیا و براى کل ملتها خوانده نشده بود؛ اگر چه مستقیماً به وسیله مبلغان مسیحیت انجام نمى‏گیرد، اما با وسایل ارتباط جمعى نوین از قبیل: رادیو، تلویزیون و ارتباطات راه دور، انجام مى‏گیرد. طبق سالنامه جهان مسیحیت، پیام انجیل هم‏اکنون براى 4 میلیارد نفر؛ یعنى عملاً براى تمام کشورها موعظه شده است. آنگاه پایان فرا خواهد رسید.

 

7. افزایش مسافرتها

بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید.11

حوالى 534 پیش از میلاد مسیح، خداوند به پیامبرش دانیال گفت: در آخر زمان، بسیارى به جلو و عقب خواهند دوید و دانش زیاد خواهد شد12. عبارات بسیارى به جلو و عقب مى‏دوند، به لحاظ لغوى یعنى به سرعت در اطراف در تکاپو هستند یا به قول لیوینگ بایبل13: مسافرتها افزایش خواهد یافت.

در نظر بگیرید وسایل حمل و نقل مردم هزاران سال بود که تغییر اساسى نکرده بود، با این نگرش اهمیت این پیشگویى آشکار مى‏شود. امروزه مى‏توانند ظرف 24 ساعت دور دنیا را طى کنند؛ فضا پیما قادر است در 80 دقیقه کره زمین را دور بزند!

تعداد مردمى که امروزه اقدام به سفر مى‏کنند، بى‏سابقه است. به گفته متخصصان اقتصادى، مسافرت و گردشگرى، امروزه بزرگ‏ترین و پر انرژى‏ترین صنعت در دنیاست.

 

8. فزونى دانش

دانش زیاد خواهد شد.14

افزایش دانش در سالهاى اخیر، تقریباً خارج از تصور ماست! واژه بار سنگین اطلاعات براى نسل ما وضع شده است. هم اکنون روزانه، معادل بیش از 300 میلیون صفحه از اطلاعات، به شبکه اینترنت فرستاده مى‏شود. هم اکنون هشتاد درصد از کل دانشمندان بشریت، در قید حیات هستند و در هر دقیقه، 2000 صفحه به علوم بشر اضافه مى‏کنند. حدوداً نیمى از دانش پزشکى، هر ده سال یک بار منسوخ شده از دور خارج مى‏شود.

فناورى رایانه، انفجار دانشى را که در زیر بار آن قرار داریم ترسیم مى‏کند. در سال 1948، ترانزیستور یا واحد ساختمانى اصلى رایانه‏ها، در آزمایشگاههاى بل ابداع شد. در سال 2000، هر تراشه پردازشگر، شامل یک میلیارد ترانزیستور خواهد بود.

 

9. ظهور ضد مسیح

ضد مسیح مى‏آید15

نشانه با اهمیت و پایانى آخر زمان که چندین فصل انجیل به آن اختصاص یافته است، ظهور حکومت واحد جهانى به سرکردگى یک مستبد اهریمنى، موسوم به ضد مسیح یا جانور است. به گفته کتاب مکاشفه، تمام دنیا، شیطان را در قالب این رهبر حیوان‏منش جهانى، پرستش خواهد کرد.

به گفته انجیل، پیمان یا موافقت‏نامه صلح ابتکارآمیزى به مدت هفت سال، نقشى محورى در ادعاى ضد مسیح در رهبرى جهان دارد. این توافقنامه، بحران خاورمیانه را موقتاً با صلحى میان اسرائیل و کشورهاى عرب همسایه، حل خواهد کرد. کوه موریاه در اورشلیم (بیت‏المقدس)، که زمانى معبد یهودیان در آن قرار داشت و همانجا که قبةالصخره مسلمانان هم اکنون وجود دارد، نقطه کانونى خواهد بود.

سه سال و نیم پس از وضع پیمان، ضد مسیح آن را لغو خواهد کرد. آنگاه بیت‏المقدس را پایتخت بین‏المللى خود خواهد نمود و غیر از پرستش خود و تصویر عرفانى‏اش، تمام ادیان را ممنوع خواهد کرد. این تصویر به طریقى نیرو مى‏گیرد تا هم صحبت کند و هم سبب کشته شدن کسانى شود که از پرستش او سرباز مى‏زنند.16 عیسى گفت این هنگام، زمان مصیب بزرگ است، آن چنان که از زمان پیدایش جهان وجود نداشته است17.

 

10. پیدایش نشانه جانور

او موجب مى‏شود تا همگان نشانى بر روى دست راست یا روى پیشانى‏شان دریافت دارند، به طورى که هیچ‏کس نمى‏تواند بخرد یا بفروشد مگر کسى که نشان یا نام جانور، یا شماره اسم او را داشته باشد... شماره او 666 است18.

این پیشگویى مطلبى را توصیف مى‏کند که تا پیش از این هیچ‏گاه امکان‏پذیر نبود. دو هزار سال پیش، یوحناى حوارى، ماهى‏گیرى ساده، پیشگویى کرد که روزگارى، نظام اقتصادى جهانى‏اى ظهور خواهد کرد که هر کس در لواى آن مجبور است شماره‏اى دریافت کند و بدون آن قادر به خرید و فروش نخواهد بود. تنها از زمان پیدایش رایانه‏ها و بانکدارى الکترونیکى، چنین اتفاقى، امکان رخ دادن داشته است.

 

11. ظهور ثانوى [مسیح]

بلافاصله پس از مصیبت [بزرگ]... آنها پسر انسان را خواهند دید که در میان ابرهاى آسمان، با قدرت و شکوهى خیره کننده مى‏آید و او برگزیدگان خود را گرد هم خواهد آورد19.

تیره‏ترین ساعت دنیا به ناگاه با طلوع سپیده دم روز روشنى که عیسى مسیح باز مى‏گردد، پایان مى‏یابد. تمام کسانى که به او تعلق دارند، بطور معجزه‏آسایى به بدن‏هاى مافوق طبیعى تبدیل شده، از آزار دهندگان ضد مسیح خود، رهایى مى‏یابند و به تماشایى‏ترین جشن پیروزى‏اى که تا به حال برگزار شده است، به شام ازدواج بره در بهشت، انتقال خواهند یافت!20.

در آن زمان خشم خوفناک خداوند بر ضد مسیح و پیروان اهریمنى او خواهد افتاد و منجر به بازگشت عیسى به زمین مى‏شود تا امپراتورى واحد جهانى آنها را، در مواجهه‏اى بهت‏انگیز، موسوم به نبرد آرماگدون، شکستى تمام عیار داده، نابود سازد.

این چنین، حکمرانى بى‏رحمانه انسان بر روى زمین، پایان مى‏پذیرد و عیسى و نیروهاى مافوق بشرى، دنیا را در اختیار گرفته و با عشق بر آن سلطنت و حکومت خواهند کرد. بدین ترتیب دوره‏اى موسوم به هزاره، یا هزار سال صلح و فراوانى و بهشت، براى همگان آغاز خواهد شد.21.

 


پی نوشت :

این مطلب مقاله‏اى است با عنوان of the End Sings برگرفته از سایت اینترنتى The Family در سال 1997 به نقل از کتاب. نشانه‏هاى پایان، على فاطمیان.

1 . متّى 3:24.

2 . همان، 24:6.

3 . همان، 24:7.

4 . همان، 24:7.

5 . همان، 24:7.

6 . پیدایش 11:6.

7 . متى 24:37.

8 . پیدایش 11 5:6.

9 . متّى 14:24.

10. ماتیو 24:8.

11. دانیال 12:4.

12. همان، 12:4.

13.The Living Bible

14. دانیال 12:4.

15. اول یوحنا 2:18.

16. مکاشفات 14:13 - 15.

17. متى 21 15:24.

18. مکاشفات 18 - 13:15.

19. متى 29:24 - 31.

20. مکاشفات 14:14 - 15؛ 6:19 - 9.

21. همان، 4-1:20 21-11:19.

منبع: موعود

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   غیبت از ترس کشته شدن ؟!

سه شنبه 88/4/16 ::  ساعت 2:52 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

غیبت از ترس کشته شدن ؟!

 

در برخی روایات آمده است: امام زمان (علیه‌السلام) از ترس کشته شدن غیبت می‌کند: "یخاف القتل"(1)؛ از مرگ می ترسد. خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است

غیبت از ترس کشته شدن ؟!

در برخی روایات آمده است: امام زمان (علیه‌السلام) از ترس کشته شدن غیبت می‌کند: "یخاف القتل"(1)؛ از مرگ می ترسد. خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است بلکه مراد از آن، خوف عقلی است که نه تنها امری پسندیده و مطلوب است بلکه گاهی ضروری و واجب است. توضیح این که: اگر ترس، ناشی از خودخواهی باشد و انسان حاضر نباشد برای حفظ دین، آیین و مکتب در راه ادای وظیفه در روز حادثه از خطر استقبال کند آن ترس، ترس نفسانی و ضدّ شجاعت است که بسیار مذموم و ناپسند شمرده می‌شود. اما اگر ترس از هدر رفتن، بی‌خاصیت شدن و نفله گردیدن باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه واجب است؛ چون خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد و به بار بنشیند. کسی که بی‌حساب خون می‌دهد و به فکر نتیجه‌بخش بودن آن نیست متهوّر است، نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و بجا وارد کارزار شدن است.

 

خوف که در این روایت آمده و نظایر فراوانی در روایات وارده‌ی‌ از سایر معصومین (علیهم‌السلام) دارد، به معنای خوف نفسانی نیست که امری مذموم و ناپسند است بلکه مراد از آن، خوف عقلی است.

 

یعنی حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) می‌ترسد که اگر در میان مردم ظاهر باشد دشمنان او را بکشند و با کشته شدن او ـ که آخرین ذخیره‌ی‌ خداست ـ دین حقیقی و غیر محرّف الهی رخت بر بندد، واسطه‌ی‌ فیض بین خلق و خالق قطع شود، امدادهای الهی به انسان‌های شایسته و لایق نرسد، وعده‌ی‌ الهی در حاکمیت صالحان تحقق پیدا نکند و... . این‌گونه ترس‌ها هرگز مذموم نیست بلکه کاملا ً ممدوح و گاهی ترتیب اثر دادن به آن واجب است، به ویژه این که او آخرین ذخیره‌ی‌ الهی است، این خصوصیت او را از سایر معصومین (علیهم‌السلام) جدا می‌کند؛ زیرا بقیه‌ی‌ امامان وقتی شهید می‌شدند زمین از حجت معصوم خالی نمی‌شد و ترس آن ها عمدتاً از نتیجه ندادن خون شان بود در حالی که او علاوه بر این، ترس از ابتر ماندن خلقت و در نهایت عبث و بیهوده شدن آن نیز دارد.

 

اگر ترس از هدر رفتن، بی‌خاصیت شدن و نفله گردیدن باشد نه تنها نامطلوب نیست بلکه واجب است؛ چون خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد و به بار بنشیند. کسی که بی‌حساب خون می‌دهد و به فکر نتیجه‌بخش بودن آن نیست متهوّر است، نه شجاع؛ زیرا شجاعت در سنجیده عمل کردن و بجا وارد کارزار شدن است.

 

ویژگی دیگر حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) این است که تمام خلفای جور می‌دانستند مهدی موعود قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است و با قیام خود بساط ستم را از بسیط زمین بر خواهد چید و جامعه‌ی‌ انسانی را از لوث وجود هر گونه پلیدی و پلشتی پاک خواهد کرد، در حالی که چنین چیزی را درباره‌ی‌ سایر پیشوایان نور نشنیده بودند. از این جهت هر چند که در مورد سایر امامان (علیهم‌السلام) حاضر بودند با زندانی کردن، مراقبت‌های ویژه، تحت کنترل در آوردن در دربار حکومت و... آن ها را از فعالیت تبلیغی و دینی باز دارند که البته در نهایت آن ها را به شهادت می‌رساندند، ولی در مورد حضرت ولی عصر (علیه‌السلام) به چیزی کمتر از مرگ و نابودی راضی نمی‌شدند.(2)

 

پی نوشت ها:

1- بحارالانوار، ج 52، ص 90

2- عصاره خلقت، آیت الله جوادی آملی(مدظله العالی)، صص 108- 102 با تلخیص.

منبع: تبیان

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   پیام جهانی مهدی(عج) از گودی قتلگاه

سه شنبه 88/4/16 ::  ساعت 2:43 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

پیام جهانی مهدی(عج) از گودی قتلگاه

چاپ ایمیل
آن هایی که اسلامِ جهانی را انتظار دارند باید منتظر وجود مبارک ولیّ عصر باشند؛ حضرت که آمد کلّ جهان پرچمش یکی است و در چهره? پرچم وجود مبارک ولیّ عصر نوشته است: «البیعة لله»؛ یعنی مؤمنان پیمان یاری به خاطر خدا می بندند و پس از آن اسلام در همه جا گسترده می شود


پیام جهانی مهدی(عج) از گودی قتلگاه حسین‌بن‌علی(علیه السلام)

چه سرّی است در عاشورا و چه کیمیایی است حسین(علیه السلام)! مصباح الهدی و سفینة النّجاتی که هر روز را عاشورا و همه سرزمین ها را کربلا نمود! و چه خوش گفت رهبر فرزانه مان که ما هر چه داریم از محرّم و صفر داریم! حسین(علیه السلام) ‌را باید در امور جهانی بشناسیم. چون او محدود به یک عصر و زمان نیست. وجود مبارک ابی‌عبدالله برای جهانیان در قتلگاه شهادت پیام داد؛ فرمود: «إن لم یکن لکم دین و لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فی دنیاکم»؛ اگر دین ندارید و از معاد خود نمی هراسید لااقل در زندگی دنیوی تان آزاده باشید و رادمردی به خرج دهید. یعنی اگر مسلمان نیستند ولی بدانید اسلام دو پیام دارد: اگر مسلمانید احکام و حِکَمش مشخص است و اگر مسلمان نیستید، اگر بخواهید:

 

(یک) با مسلمان ها زندگی کنید،

(دو) مسلمان ها با شما زندگی کنند،

(سه) در محدوده درون‌گروهی با یکدیگر و با خودتان به سر ببرید،

 

 اضلاع این مثلث را رادمردی و آزادگی تشکیل می‌دهد.

 

وجود مبارک ابی‌عبدالله برای جهانیان در قتلگاه شهادت پیام داد؛ فرمود: «إن لم یکن لکم دین و لا تخافون المعاد فکونوا أحراراً فی دنیاکم»؛ اگر دین ندارید و از معاد خود نمی هراسید لااقل در زندگی دنیوی تان آزاده باشید و رادمردی به خرج دهید.

 

آن هایی که اسلامِ جهانی را انتظار دارند باید منتظر وجود مبارک ولیّ عصر باشند؛ حضرت که آمد کلّ جهان پرچمش یکی است و در چهره? پرچم وجود مبارک ولیّ عصر نوشته است: «البیعة لله»؛ یعنی مؤمنان پیمان یاری به خاطر خدا می بندند و پس از آن اسلام در همه جا گسترده می شود: لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ؛ تا (اسلام) بر همه دین ها ظاهر شود، (اگرچه مشرکان اکراه داشته باشند?. اما خود قرآ‌ن هم فرمود: وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنّاً؛ و چنین نیست مگر آن که بسیاری از آن ها از گمان تبعیِّت می کنند. یعنی به حق که اسلام است روی نمی آورند.

 

ما بیانی داریم که باید همه به طرف دین دعوت شوند اما یک عده نمی‌پذیرند و نمی‌خواهند مسلمان شوند، بالأخره باید با آن ها در جهان زندگی کنیم یا نه؟ آ‌ن ها باید با ما زندگی کنند یا نه؟ آن ها باید با خودشان زندگی کنند یا نه؟ اضلاع این مثلث را حسین‌بن‌علی(علیه السلام) در قتلگاه بیان کرده است. ما با بیان سید الشهداء می‌توانیم با مردم جهان زندگی کنیم و آن ها با ما زندگی کنند و حتی بیشتر از این، آن ها هم با این کلام با یکدیگر می توانند زندگی کنند.

 

و اینک ما...

*این بیان سالار شهیدان را با علامت و آن آهنِ سرد نمی‌توانیم به جهانیان بفهمانیم. این بیان را با شعرهای ناصواب نمی‌توانیم تفهیم نماییم.

*این بیان را با روضه? ناصواب نمی‌شود بفهمانیم.

*این بیان را عاقلانه، حکیمانه، مدبّرانه، مؤمنانه با پشتوانه? قرآن و عترت می توانیم تبیین کنیم! (1)

 


پی نوشت:

1- برگرفته از بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی(مدظله العالی) در خطبه های نماز جمعه در تاریخ 29/ 9/ 87 با دخل و تصرّف.

 

به قلم: ن ـ رادفر 

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   منم مهدی؛ منم قائم زمانه

سه شنبه 88/4/16 ::  ساعت 2:25 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

منم مهدی؛ منم قائم زمانه

چاپ ایمیل

 

خداوند به سبب من از خاندان و شیعیانم بلا را دور می‌گرداند / و اما ظهور فرج؛ پس بسته به اراده خدای متعال است/ کسانی که وقت و زمانی برای ظهور تعیین کنند دروغگویند / برای شتاب در گشایش کلی و همگانی بسیار دعا کنید که به راستی فرج شما در همین است.



منم مهدی؛ منم قائم زمانه

امام زمان علیه السلام

 

انا المهدی. انا قائم الزمان.

منم مهدی. منم قائم زمانه.

 

انا الذی املاءها عدلا کما ملات جورا .

منم که زمین را از عدالت پر کنم همانگونه که از ستم آکنده باشد .

 

انا بقیة الله فی ارضه .

منم بازمانده (حجت‌های) خدا در زمین .

 

انا المنتقم من اعدائه .

منم انتقامجو از دشمنان خدا .

 

انا خاتم الاوصیاء .

منم فرجام اوصیاء پیامبر .

 

و بی یدفع الله عز و جل البلاء عن اهلی و شیعتی .

و خداوند به سبب من از خاندان و شیعیانم بلا را دور می‌گرداند.

 

و اما ظهور الفرج فانه الی الله تعالی ذکره.

و اما ظهور فرج؛ پس بسته به اراده خدای متعال است.

 

و کذب الوقاتون.

و کسانی که وقت و زمانی برای ظهور تعیین کنند دروغگویند.

 

اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم .

برای شتاب در گشایش کلی و همگانی بسیار دعا کنید که به راستی فرج شما در همین است

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   آداب منتظران نور 2

جمعه 88/4/12 ::  ساعت 8:32 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

 

اندوهگین‌ بودن‌ و گریستن‌ در فراق‌ امام‌ عصر(علیه السلام)

از نشانه‌های‌ دوستی‌ و اشتیاق‌ شیعیان‌ به‌ امام‌ عصر (علیه السلام‌) و دلیل‌ معرفت‌ و محبت‌ قلبی‌ آنان‌ به‌ امام‌، اندوهگین‌ بودن‌ از فراق‌آن‌ حضرت‌ و گریستن‌ بر مصیبت‌ها و رنج‌های‌ ایشان‌ است‌،

چنانکه‌ در دیوان‌ منسوب‌ به‌ آقا و مولایمان‌ امیرالمؤمنین‌علی‌(علیه السلام‌) در بیان‌ دلایل‌ و نشانه‌های‌ دوستی‌ راستین‌ آمده‌ است‌:

و از نشانه‌ها: خندیدنش‌ در میان‌ مردم‌ است‌، درحالیکه‌ دلش‌ مالامال‌ از اندوه‌ باشد.

همانطور که‌ هر یک‌ از دوستان‌ و خویشان‌ بر گردن‌ ما حقی‌ دارند و اگر به‌ گرفتاری‌ و مصیبتی‌ مبتلا شوند، ما نیز به‌ خاطرغم‌ و اندوه‌ آنان‌ اندوهگین‌ می‌شویم‌، مطمئناً این‌ حق‌ برای‌ پیشوا و مولایمان‌، حضرت‌ حجت‌ (ع‌)، بر تمامی‌ مؤمنین‌سزاوارتر است‌.

اگر بدانیم‌ که‌ غیبت‌ طولانی‌ امام‌ چه‌ محرومیت‌ بزرگی‌ را نصیب‌ ما کرده‌ است‌ و تحمل‌ این‌ همه‌ سال‌ انتظار،چقدر برای‌ خود ایشان‌ سخت‌ است‌، بدون‌ شک‌ روزها و شب‌هایمان‌ بی‌ذکر یاد او نخواهد گذشت‌.

امام‌ صادق‌ (علیه السلام‌) درباره‌ فضیلت‌ اندوهگین‌ بودن‌ در فراق‌ آن‌ حضرت‌ فرموده‌اند:

شخص‌ مهموم‌ به‌ خاطر ما که‌ غم‌ و اندوهش‌ از جهت‌ ظلمی‌ است‌ که‌ بر ما رفته‌، نفس‌ کشیدنش‌تسبیح‌گویی‌ است‌ و هم‌ او به‌ خاطر ما عبادت‌ است..... هر کس‌ دیده‌اش‌ در راه‌ ما گریان‌ شود به‌ خاطرخونی‌ که‌ از ما به‌ ناحق‌ ریخته‌ شده‌ یا حقی‌ که‌ از ما سلب‌ گردیده‌ یا حرمتی‌ که‌ از ما هتک‌ شده‌ یا به‌ خاطر یکی‌از شیعیانمان‌ خداوند تعالی‌ به‌ آن‌ اشک‌ سال‌ها جایگاهش‌ را در بهشت‌ قرار خواهد داد.

غیبت‌ مولایمان‌ و آنچه‌ از ناراحتی‌ها و حوادث‌ ناگوار بر آن‌ حضرت‌ و بر شیعیان‌ وارد گردیده‌، از بزرگترین‌ و مهمترین‌علل‌ حزن‌ و اندوه‌ ائمه‌ معصومین‌ (علیه السلام‌) بوده‌ است‌، چنانکه‌ مفضل‌ بن‌ عمر، از اصحاب‌ خاص‌ امام‌ صادق‌ (علیه السلام‌) در توصیف‌احوال‌ آن‌ امام‌، آورده‌ است‌:

زمانی‌ ایشان‌ را دیدم‌ که‌ بر روی‌ خاک‌ نشسته‌ و همچون‌ کسی‌ که‌ فرزند از دست‌ داده‌ و جگرش‌ سوخته‌ باشد می‌گرید.حزن‌ و اندوه‌ چهره‌اش‌ را فراگرفته‌ و رنگش‌ را تغییر داده‌ و اشک‌، چشمانش‌ را پر کرده‌ بود، می‌فرمودند:

ای‌ آقای‌ من‌! غیبت‌ تو خواب‌ از سرم‌ ربوده‌ و زمین‌ را بر من‌ تنگ‌ نموده‌ و راحتی‌ از دلم‌ برده‌. ای‌ آقای‌من‌! غیبت‌ تو مصیبتم‌ را به‌ اندوه‌های‌ ابدی‌ پیوسته‌... از جهت‌ مصیبت‌های‌ گذشته‌ و بلایای‌ پیشین‌ اشکی‌ ازچشمم‌ جاری‌ نشود و ناله‌ای‌ از سینه‌ای‌ سر نکشد مگر اینکه‌ در برابر چشمم‌ مجسم‌ می‌گردد محنت‌های‌ (تو)که‌ از آن‌ ها بزرگتر و سخت‌تر است‌...

پس‌ عرض‌ کردم‌ این‌ کدام‌ محنت‌ سخت‌ است‌ که‌ سبب‌ شده‌ اینچنین‌ در ماتم‌ و سوگ‌ بنشینید؟

امام‌ آهی‌ برکشید و پریشانی‌اش‌ بیشتر شد و فرمودند:

به‌ درازا کشیدن‌ و طول‌ عمر (قائم‌)مان‌ و گرفتاری‌ مؤمنین‌ در آن‌ زمان‌ و شک‌ و تردیدهایی‌ که‌ بر اثرطولانی‌ شدن‌ غیبت‌ او بر ایشان‌ پدید می‌آید و بیشترشان‌ از دین‌ برمی‌گردند و رشته‌ اسلام‌ یعنی‌ ولایت‌ را ازگردن‌ بیرون‌ می‌افکنند.

 

اهداء ثواب‌ نماز و قرائت‌ قرآن‌ به‌ امام‌ زمان‌ (علیه السلام)

یکی‌ دیگر از آداب‌ و وظایف‌ مؤمنان‌ منتظر در عصر غیبت‌، هدیه‌ کردن‌ ثواب‌ نماز یا قرائت‌ قرآن‌ به‌ امام‌ زمان‌ علیه‌ السلام‌، است‌.

همانطور که‌ هر یک‌ از ما برای‌ نشان‌ دادن‌ علاقه‌ و محبت‌ خود به‌ دیگران‌، کلمات‌ محبت‌آمیز بر زبان‌ می‌آوریم‌، به‌ دیدارشان‌ می‌رویم‌ یا به‌ آنان‌ هدیه‌ می‌دهیم‌ تا از دوستی‌ و محبت‌ متقابل‌ آنها برخوردار شویم‌، با بر زبان‌ آوردن‌ آیات‌ زیبای‌ قرآن‌ یا عبارات‌ و آیات‌ نماز، عشق‌ و علاقه‌ قلبی‌ خویش‌ را به‌ مولایمان‌ حضرت‌ صاحب‌ الزمان‌ (علیه السلام‌) هدیه‌ می‌کنیم‌ تا از محبت‌ و دوستی‌ آن‌ امام‌ بزرگوار بیشتر بهره‌مند گردیم‌.

چنانکه‌ نقل‌ است‌ در زمان‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ (علیه السلام‌) دخترک‌ خدمتکاری‌ با دسته‌ گلی‌ خوشبو نزد امام‌ آمد و شاخه‌ گلی‌ را به‌ آن‌ حضرت‌ هدیه‌ نمود. امام‌ در مقابل‌ این‌ کار پاداش‌ بزرگی‌ به‌ وی‌ بخشید. سپس‌ در مقابل‌ نگاه‌ متعجب‌ اطرافیان‌ خود فرمودند: خداوند به‌ ما دستور داده‌ و فرموده‌ است‌:

هر گاه‌ کسی‌ شما را ستایش‌ کند شما باید در مقابل‌ به‌ ستایشی‌ بهتر از آن‌ یا مانند آن‌ پاسخ‌ دهید .

در واقع‌ ائمه‌ معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، ما از این‌ هدیه‌ها بی‌نیازند، همانگونه‌ که‌ دریا از آنچه‌ ابرها بر آن‌ می‌بارند بی‌نیاز است‌. ولی‌ ما بی‌نیاز نیستیم‌ از اینکه‌ به‌ ایشان‌ هدیه‌ای‌ تقدیم‌ نماییم‌.

البته‌ در اینکه‌ نماز مخصوصی‌ به‌ عنوان‌ هدیه‌ به‌ حضرت‌ مهدی‌ یا به‌ یکی‌ از ائمه‌ اطهار، علیهم‌السلام‌، به‌ جای‌ آوریم‌ یا سوره‌ای‌ را به‌ عشق‌ آنان‌ ختم‌ کنیم‌، هیچ‌ حد و وقت‌ و شماره‌ای‌ نیست‌ و هر کس‌ به‌ مقدار محبت‌ و توانایی‌اش‌ به‌ محبوبش‌ هدیه‌ تقدیم‌ می‌کند و بر حسب‌ طاقتش‌ او را خدمت‌ می‌نماید. بدون‌ شک‌ نماز و قرآنی‌ که‌ با این‌ نیت‌ آغاز می‌شود علاوه‌ بر ثواب‌ و پاداشی‌ که‌ برای‌ صاحب‌ آن‌ به‌ همراه‌ دارد، پیوند و ارتباط‌ انسان‌ مومن‌ را با امام‌ غائبش‌ محکم‌تر می‌کند که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ می‌تواند به‌ محبوب‌ خویش‌ نزدیک‌تر شود.

چنانکه‌ امام‌ موسی‌ کاظم‌ (علیه السلام‌) در فضیلت‌ آنان‌ که‌ ثواب‌ قرائت‌ و ختم‌ قرآن‌ رابه‌ پیامبر و ائمه‌ اطهار، علیهم‌ السلام‌، هدیه‌ می‌کنند، فرموده‌اند:

پاداش‌ آنان‌ این‌ است‌ که‌ در روز قیامت‌ با ما اهل‌بیت‌ خواهند بود.

همچنین‌ یکی‌ از معصومین‌، علیهم‌ السلام‌، روایت‌ است‌ که‌ فرموده‌اند:

هر کس‌ ثواب‌ نماز خود (چه‌ واجب‌ و چه‌ مستجب‌) را برای‌ رسول‌ خدا و امیر المؤمنین‌ و امامان‌ بعد از آن‌ حضرت‌، علیهم‌ السلام‌، قرار دهد خداوند ثواب‌ نمازش‌ را آنقدر افزایش‌ می‌دهد که‌ از شمارش‌ آن‌ نفس‌ قطع‌ می‌گردد و پیش‌ از آنکه‌ روحش‌ از بدنش‌ برآید به‌ او گفته‌ می‌شود: هدیه‌ تو به‌ ما رسید پس‌ امروز، روز پاداش‌ و تلافی‌ کردن‌ (نیکیهای‌) توست‌. دلت‌ خوش‌ و چشمت‌ روشن‌ باد به‌ آنچه‌ خداوند برایت‌ مهیّا فرموده‌ و گوارایت‌ باد آنچه‌ که‌ به‌ آن‌ رسیده‌ای‌.

 

محبت‌ خاص‌ به‌ حضرت‌ ولی‌ عصر(علیه السلام)

محبت‌ به‌ ائمه‌ معصومین‌، علیهم‌السلام‌، و دوستی‌ ایشان‌ بخشی‌ از ایمان‌ و شرط‌ قبولی‌ اعمال‌ است‌ و در این‌ باره‌ روایات‌ و احادیث‌ بسیاری‌ نقل‌ شده‌ است‌ ولی‌ محبت‌ به‌ مولایمان‌، حضرت‌ حجت‌ ، علیه‌السلام‌، دارای‌ ویژگیهایی‌ است‌ که‌ آن‌ را در میان‌ محبت‌ به‌ سایر امامان‌ معصوم‌، علیهم‌السلام‌، خاص‌ می‌کند:

1- محبت‌ و شناخت‌ امام‌ عصر علیه‌السلام‌ ، از محبت‌ و شناخت‌ سایر امامان‌ معصوم علیهم‌السلام‌ جدا نمی‌گردد ولی‌ عکس‌ آن‌ چنین‌ نیست‌. یعنی‌ ممکن‌ است‌ کسی‌ نسبت‌ به‌ امامان‌ دیگر محبت‌ و شناخت‌ داشته‌ باشد، ولی‌ حضرت‌ مهدی‌ علیه‌السلام‌، را نشناسد. بنابراین‌ اگر آن‌ بزرگوار را بشناسیم‌ و او را دوست‌ بداریم‌ حقیقت‌ ایمان‌ ما کامل‌ می‌گردد،

چنانکه‌ امام‌ رضا ، علیه‌السلام‌، از پیامبر خدا، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌، روایت‌ کرده‌اند:

... هر کس‌ دوست‌ دارد خداوند را ملاقات‌ کند در حالی‌ که‌ ایمانش‌ کامل‌ و اسلامش‌ نیکو باشد، باید که‌ ولایت‌ حجت‌ منتظر را دارا گردد. اینان‌ چراغهایی‌ در تاریکی‌ و امامان‌ هدایت‌ و نشانه‌های‌ تقوی‌ هستند. هر کس‌ آنها را دوست‌ بدارد و ولایتشان‌ را بپذیرد، من‌ ضمانت‌ می‌کنم‌ که‌ خداوند او را به‌ بهشت‌ خواهد برد.

2- پیروزی‌ و غلبة‌ نهایی‌ مسلمین‌ بر کافران‌، زنده‌شدن‌ دوبارة‌ دین‌ اسلام‌ و برپایی‌ حکومت‌ جهانی‌ حق‌ و عدالت‌ به‌ دست‌ آن‌ حضرت‌ و با ظهور ایشان‌ انجام‌ می‌پذیرد.

3- آن‌ حضرت‌ بعد از امیرالمؤمنین‌ و امام‌ حسن‌ و امام‌ حسین‌، علیهم‌السلام‌، از سایر امامان‌، علیهم‌السلام‌، افضل‌ و برتر است‌ چنانکه‌ امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، از رسول‌ خدا، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌، نقل‌ کرده‌اند که‌ فرمودند:

خداوند از بین‌ روزها، روز جمعه‌ و از ماهها، ماه‌ رمضان‌ و از شبها، شب‌ قدر را برگزید و از مردم‌، پیغمبران‌ و از پیغمبران‌، رسولان‌ و از رسولان‌، مرا و علی‌ را از من‌ برگزید و از علی‌، حسن‌ و حسین‌ را اختیار کرد و از حسین‌، اوصیاء را برگزید...که‌ نهمین‌ ایشان‌ افضل‌ آنها می‌باشد.

4- تمام‌ آنچه‌ از نعمتهای‌ فراوان‌ و عنایات‌ بی‌پایان‌ خداوند، ما را فرا گرفته‌ است‌ به‌ برکت‌ مولایمان امام‌ زمان‌ علیه‌السلام‌، و به‌ واسطة‌ او و احسان‌ اوست‌

علاوه‌ بر اینها، هرچه‌ محبت‌ و دوستی‌ ما عمیق‌تر و نیرومندتر گردد، آثار و نشانه‌های‌ آن‌ بیشتر می‌شود همچنانکه‌ درخت‌ هر چه‌ بیشر رشد و پرورش‌ یابد گلها و میوه‌هایش‌ بیشتر می‌شود.

از نشانه‌های‌ محبت‌: یاد کردن‌ از محبوب‌ و از دل‌ بر زبان‌ آوردن‌ خوبیها و زیباییهای‌ او و کمر بستن‌ به‌ اطاعت‌ و خدمت‌ اوست‌.

امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌، می‌فرمایند:

خداوند رحمت‌ کند بنده‌ای‌ را که‌ ما را نزد مردم‌ محبوب‌ نماید و ما را در معرض‌ دشمنی‌ و کینه‌توزی‌ آنان‌ قرار ندهد. همانا به‌ خدا سوگند اگر سخنان‌ زیبای‌ ما را برای‌ مردم‌ روایت‌ می‌کردند به‌ سبب‌ آن‌ عزیزتر می‌شدند...

در مضمونی‌ از کلام‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، و امام‌ حسن‌ عسکری‌، علیه‌السلام‌، نیز آمده‌ است‌ که‌ هر کس‌ از شیعیان‌، ما را بشناسد و مردمی‌ را که‌ از دیدن‌ ما محروم‌ مانده‌اند هدایت‌ نماید و از تاریکی‌ جهل‌ به‌ نور علمی‌ که‌ ما به‌ او داده‌ایم‌ بیرون‌ برد، در قیامت‌ تاجی‌ از نور بر سرش‌ می‌درخشد و در بهشت‌ با ما خواهد بود.

 

منبع: مکیال‌ المکارم‌، آیت الله سید محمدتقی‌ موسوی‌ اصفهانی‌(رحمت الله علیه)

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   آداب منتظران نور 1

جمعه 88/4/12 ::  ساعت 8:29 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

آداب منتظران نور

چاپ ایمیل
منتظر واقعی‌ به‌ سبب‌ عشق‌ و ارادت‌ به‌ مولای‌ خویش‌ همة‌ رنجها و دردهایش‌ را به‌ فراموشی‌ می‌سپارد تا هر لحظه‌، خود را بیشتر برای‌ واقعة‌ عظیم‌ و ناگهانی‌ ظهور آماده‌ کند.




آداب منتظران نور

انتظار فرج‌ و ظهور آن‌ حضرت‌

به‌ فرمایش‌ ائمه‌ معصومین‌، علیهم‌السلام‌، قائم‌ اهل‌بیت‌، مهدی‌، علیه‌السلام‌، است‌ که‌ واجب‌ است‌ در زمان‌ غیبتش‌ انتظار کشیده‌ شود و در ظهورش‌ اطاعت‌ گردد

انتظار ظهور یعنی‌: انتظار تحقق‌ حق‌ و عدالت‌، انتظار آمدن‌ مصلح‌ موعود و منجی‌ عدالتگر و انتظار برای‌ همة‌ علامتها و نشانه‌های‌ ظهور.

منتظر واقعی‌ به‌ سبب‌ عشق‌ و ارادت‌ به‌ مولای‌ خویش‌ همة‌ رنجها و دردهایش‌ را به‌ فراموشی‌ می‌سپارد تا هر لحظه‌، خود را بیشتر برای‌ واقعة‌ عظیم‌ و ناگهانی‌ ظهور آماده‌ کند.

امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، فرموده‌اند:

بدرستی‌ که‌ ما را دولتی‌ است‌ که‌ خداوند هر وقت‌ بخواهد آن‌ را (روی‌ کار) می‌آورد، هر کس‌ دوست‌ می‌دارد از اصحاب‌ قائم‌، علیه‌السلام‌، باشد باید که‌ انتظار بکشد، از گناه‌ پرهیز کند و با اخلاق‌ پسندیده‌ رفتار نماید. پس‌ هر گاه‌ از دنیا برود و قائم‌، علیه‌السلام‌، بپا خیزد، پاداش‌ او همچون‌ کسی‌ خواهد بود که‌ دوران‌ حکومت‌ آن‌ حضرت‌ را درک‌ کرده‌ باشد.

انتظار، حرکتی‌ سازنده‌ و زندگی‌بخش‌ است‌ که‌ ما را وا می‌دارد به‌ تلاش‌ برای‌:

1. شناخت‌ و معرفت‌ حجّت‌ خدا

2. کسب‌ فضائل‌ اخلاقی‌

3. تجدید عهد و پیمان‌ با امام‌ و مقتدا و مقام‌ ولایت‌

4. آماده‌ کردن‌ زمینه‌ برای‌ ظهور امام‌ عصر، علیه‌السلام‌، و....

آیا اگر مهمان‌ بزرگ‌ و محترمی‌ به‌ ما وعده‌ دهد که‌ در یکی‌ از روزهای‌ هفته‌ به‌ منزل‌ ما خواهد آمد، از همان‌ آغاز هفته‌ با فراهم‌ کردن‌ وسایل‌ پذیرایی‌ و تزیین‌ منزل‌ و فرش‌ و اثاثیه‌ مناسب‌، منتظر آمدنش‌ نخواهیم‌ بود؟

آگر قطعاً بدانیم‌ که‌ آمدن‌ او علامتهای‌ آشکاری‌ دارد، چطور؟ نسبت‌ بین‌ مؤمنان‌ منتظر و امام‌ منتظران‌ نیز چنین‌ است‌.

امام‌ سجاد، علیه‌السلام‌، در وصف‌ آنان‌ می‌فرماید:

بدرستی‌ که‌ اهل‌ زمانِ غیبت‌ او که‌ امامتش‌ را باور دارند و منتظر ظهور اویند از مردم‌ همة‌ زمانها بهترند... آنان‌ بحق‌ مخلصانند و راستی‌ که‌ شیعیان‌ ما هستند.

امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، نیز فرموده‌اند:

نزدیکترین‌ حالات‌ بندگان‌ نزد خداوند و بیشترین‌ خشنودی‌ او از آنان‌ هنگامی‌ است‌ که‌ حجّت‌ خدا را نبینند و جایگاه‌ او را ندانند در حالی‌ که‌ می‌دانند که‌ حجّت‌ خدا از بین‌ نرفته‌ است‌... و البته‌ خداوند می‌داند که‌ دوستانش‌ به‌ تردید نمی‌افتند.

فضیلت‌ و ثواب‌ انتظار آنچنان‌ است‌ که‌ امام‌ سجاد، علیه‌السلام‌، در دعای‌ عرفه‌، بعد از دعا برای‌ امام‌ زمان‌، علیه‌السلام‌، بر منتظران‌ درود فرستاده‌، برای‌ آنان‌ دعا می‌کند و امام‌ محمدباقر، علیه‌السلام‌، ثواب‌ منتظران‌ را با ثواب‌ روزه‌دارِ شب‌ زنده‌دار برابر می‌داند. پس‌ واجب‌ است‌ که‌ امر صاحب‌ و مولای‌ خویش‌ را شب‌ و روز انتظار داشته‌ باشیم‌، در تمام‌ طول‌ سال‌ آماده‌ و چشم‌ به‌ راه‌ آمدن‌ آن‌ عزیز دل‌ باشیم‌ و از ظهور او و رحمت‌ خداوند ناامید نشویم‌ که‌:

برترین‌ عبادت‌ مؤمن‌ انتظار فرج‌ داشتن‌ از خداوند است‌.

 

خدمت‌ کردن‌ و یاری‌ رساندن‌ به‌ امام‌ زمان (علیه السلام)

در وجود مقدس‌ حضرت‌ ولی‌ عصر(علیه السلام‌) اموری‌ جمع‌ است‌ که‌ هر کدام‌ به‌ تنهایی‌ ما را بر آن‌ می‌دارد که‌ از یاری‌ رساندن‌ به‌ امام‌ و اطاعت‌ از آن‌ بزرگوار یک‌ لحظه‌ هم‌ کوتاهی‌ نکنیم‌. حضرت‌ مهدی‌ (علیه السلام‌) حق‌ ولایت‌ و جانشینی‌ از جانب‌ خدا و رسول‌ او بر گردن‌ ما دارد، حق‌ ولی‌نعمت‌ و واسطة‌ نعمت‌ بودن‌، حق‌ معلّمی‌ بزرگ‌ و عالمی‌ هدایتگر، حق‌ پدری‌ مهربان‌ و دلسوز... و حق‌ تمام‌ نعمت‌های‌ ظاهری‌ و باطنی‌ که‌ به‌ برکت‌ وجود آن‌ عزیز از آن‌ برخورداریم‌ و شکر و سپاسش‌ بر ما لازم‌ است‌ و تلاش‌ در جهت‌ یاری‌ رساندن‌ به‌ آن‌ حضرت‌ یکی‌ از راه‌های‌ ادای‌ این‌ حق‌ بزرگ‌ و شکر این‌ نعمت‌ گرانقدر است‌.

امام‌ صادق‌(علیه السلام‌) در بین‌ انواع‌ عبادات‌ آن‌ را ترجیح‌ داده‌ و فرموده‌اند:

اگر دوران‌ او را دریابم‌ تمام‌ مدت‌ زندگانی‌ام‌ او را خدمت‌ خواهم‌ کرد.

منظور از یاری‌ کردن‌ امام‌، اقدام‌ کردن‌ و همکاری‌ نمودن‌ در هر کاری‌ است‌ که‌ مورد نظر و خواست‌ آن‌ بزرگوار باشد، لذا چگونگی‌ این‌ یاری‌ کردن‌ بر حسب‌ زمان‌ها و مکان‌های‌ مختلف‌، تفاوت‌ می‌کند:

یاری‌ کردن‌ در دوران‌ غیبتش به‌ گونه‌ای‌ خاص‌ انجام‌ می‌گردد و در زمان‌ حضورش‌ نحوه‌ دیگری‌ دارد.

گاهی‌ یاری‌ کردن‌ به‌ وسیله‌ پنهان‌ داشتن‌ اعتقاد به‌ آن‌ حضرت‌ انجام‌ می‌شود و گاه‌ با برپایی‌ مجالسی‌ برای‌ یادآوری‌ نام‌ و یاد او و زمانی‌ به‌ دعا کردن‌ برای‌ تعجیل‌ در فرج‌ و ظهورش‌. گاه‌ با یاری‌ دوستان‌ و محبان‌ و شیعیانش‌ و گاهی‌ با تألیف‌ و نشر کتاب‌ها و....

البته‌ یاری‌ کردن‌ وظیفه‌ همه‌ افراد است‌ امّا در کار جمعی‌ تأثیری‌ هست‌ که‌ در کار فردی‌ نیست‌

امیرالمؤمنین‌ علی‌(علیه السلام‌) در یکی‌ از خطبه‌هایشان‌ می‌فرمایند:

ای‌ مردم‌ اگر شما از یاری‌ کردن‌ حق‌ از پای‌ نمی‌نشستید و در کنار زدن‌ باطل‌ سستی‌ نمی‌کردید، آنانکه‌ بر شما نیرو یافتند، قوت‌ نمی‌گرفتند ولی‌ شما همچون‌ بنی‌اسرائیل‌ راه‌ را گم‌ کردید و به‌ جانم‌ سوگند که‌ بعد از من‌ سرگردانی‌ شما چندین‌ برابر خواهد شد از جهت‌ اینکه‌ حق‌ را پشت‌ سر نهادید و به‌ بیگانگان‌ پیوستید.

یاوران‌ مهدی‌ چنانکه‌ در احادیث‌ و روایات‌ آمده‌ است‌ :

برادران‌ پیغمبر خدا(ص‌) و گرامی‌ترین‌ افراد امت‌ او در قیامتند.

آنها برترین‌ افراد در هر زمانند.

یقین‌ آنها، قوی‌، ایمانشان‌، شگفت‌انگیز و صبرشان‌، عظیم‌ است‌ و ثواب‌ عبادت‌هایشان‌ چند برابر می‌شود.

به‌ خاطر آنها بلایا رفع‌ می‌شود و آسمان‌ باران‌ رحمتش‌ را می‌بارد ... و اینها فقط‌ گوشه‌ای‌ از فضایل‌ و برتری‌های‌ یاوران‌ و خدمتگزاران‌ واقعی‌ مولایمان‌ حضرت‌ صاحب‌الزمان‌ (عج‌) است‌.

پس‌ شایسته‌ است‌ که‌ در اطاعت‌ و خدمت‌ به‌ آن‌ حضرت‌ تلاش‌ کنیم‌ و بر تلاش‌ و یاری‌ خود دوام‌ بخشیم‌ و یاد آن‌ عزیز را با طولانی‌ شدن‌ مدت‌ آن‌ فراموش‌ نکنیم‌ و از خدا بخواهیم‌ تا ما را از یاوران‌ واقعی‌ حضرت‌ مهدی‌ (علیه السلام‌) قرار دهد.

 

تجدید بیعت‌ با حضرت‌ ولی‌ عصر، عجّل‌الله تعالی‌ فرجه‌ الشریف

بیعت‌ و تجدید عهد و میثاق‌ با پیغمبر، صلّی‌الله علیه‌وآله‌ وسلم، و امام‌، علیه‌السلام‌، در احادیث‌ و روایات‌ اسلامی‌ از جمله‌ واجباتی‌ است‌ که‌ بر گردن‌ همه‌ افراد، از مرد و زن‌ نهاده‌ شده‌ است‌.

پیغمبر اکرم‌، صلّی‌الله علیه‌وآله وسلم‌، فرموده‌اند:

هرکس‌ بمیرد درحالی که‌ نسبت‌ به‌ امام‌ مسلمین‌ بیعتی‌ بر گردن‌ او نباشد به‌ مرگ‌ جاهلیت‌ مرده‌ است‌ .

در خطبه‌ غدیر نیز آمده‌ است‌ مأموریت‌ الهی‌ پیامبر، صلّی‌الله علیه‌وآله‌ وسلم، و رسالت‌ بزرگ‌ ایشان‌ زمانی‌ به‌انجام‌ رسید که‌ دین‌ اسلام‌ را به‌ فرمان‌ خداوند در غدیر خم‌ کامل‌ نمودند.

رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌ وسلم، در این‌ روز همة‌ امت‌ را (چه‌ کسانی‌ که‌ حاضر بودند و چه‌ غائب‌) به‌ بیعت‌ با امیرمؤمنان‌، امام‌ حسن‌، امام‌ حسین‌ و امامان‌ از فرزندان‌ حسین‌، علیهم‌السلام‌، امر فرمود و عهد و پیمان‌ به‌ اطاعت‌ ایشان‌ را بر مردم‌ واجب‌ نمود، با وجود اینکه‌ ائمه‌ اطهار، علیهم‌السلام‌، معاصر اهل‌ آن‌ زمان‌ نبودند.

البته‌ بیعت‌، گاه‌ به‌معنای‌ دست‌ دادن‌ است‌ که‌ اگر در زمان‌ حضور امام‌ معصوم‌، علیه‌السلام‌، طلب‌ شود بر همه‌ افراد واجب‌ است‌ که‌ اطاعت‌ کنند.

از همین‌رو وقتی‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌ وسلم، در روز غدیر و غیر آن‌ مسلمانان‌ را به‌ بیعت‌ کردن‌ با امام‌، علیه‌السلام‌، فرا می‌خواند، به‌ آن‌ سبقت‌ می‌گرفتند. حتی‌ ایشان‌ بعد از فتح‌ مکه‌ امر فرمود ظرف‌ آبی‌ آوردند، دست‌ خود را در آن‌ فرو برده‌، سپس‌ آن‌ را بیرون‌ آورد، آنگاه‌ به‌ زنان‌ فرمودند: دستهایتان‌ را در این‌ آب‌ فرو ببرید که‌ همین‌ بیعت‌ است‌.

و گاه‌ بیعت‌ با دل‌ و زبان‌ است‌، یعنی‌ تصمیم‌ قلبی‌ محکم‌ و ثابت‌ بر اطاعت‌ امر امام‌، علیه‌السلام‌، و یاری‌ کردن‌ او با نثار جان‌ و مال‌ و بر زبان‌ آوردن‌ آنچه‌ دل‌ بر آن‌ نهاده‌ایم‌.

چنانکه‌ رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌ وسلم، وقتی‌ دشواری‌ بیعت‌ همه‌ مؤمنان‌ با علی‌، علیه‌السلام‌، را دیدند به‌ آنان‌ امر فرمودند که‌ با زبان‌، عهد و بیعت‌ خود را اظهار کنند.

پس‌ سزاوار است‌ در دوران‌ غیبت‌، دل‌ به‌ ولایت‌ مولایمان‌ امام‌ زمان‌، عجّل‌الله تعالی‌فرجه‌، بسپاریم‌ و هر روز عهد و بیعت‌ خویش‌ را با امام‌، علیه‌السلام‌، یادآور شویم‌.

چنانکه‌ دعای‌ عهد مشتمل‌ بر تجدید بیعت‌ برای‌ حضرت‌ صاحب‌الامر، عجّل‌الله تعالی‌فرجه‌، است‌ و امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، درباره‌ آن‌ فرموده‌اند:

هرکس‌ چهل‌ روز این‌ دعا را بخواند از یاوران‌ حضرت‌ قائم‌، علیه‌السلام‌، خواهد بود و اگر پیش‌ از ظهور آن‌ حضرت‌ بمیرد، خدای‌ تعالی‌ او را زنده‌ خواهد کرد تا در رکاب‌ آن‌ جناب‌ جهاد نماید...

همچنین‌ مستحب‌ است‌ عهد و میثاق‌ با آن‌ حضرت‌ را در روز جمعه‌ تازه‌ نماییم‌ که‌ در این‌ روز خداوند برولایت‌ امامان‌، علیهم‌السلام‌، از جهانیان‌ پیمان‌ گرفته‌ است‌ و ثواب‌ کارهای‌ نیک‌ در آن‌ دو برابر نوشته‌ می‌شود و بدون‌ تردید بیعت‌ کردن‌ از نیکوترین‌ کارها و بهترین‌ و کاملترین‌ عبادتهاست‌ و:

هرکس‌ بر آنچه‌ با خدا عهد بسته‌ وفادار بماند خداوند او را پاداشی‌ بزرگ‌ خواهد داد

 

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   غیبت و حیرت

جمعه 88/4/12 ::  ساعت 7:52 عصر

از سایت خبری تحلیلی سلام شیعه

غیبت و حیرت

چاپ ایمیل

او را چگونه بستایم که بزرگتر از ستایش است و درباره او چه بگویم که هرچه گویم نمى از یم و قطره‏اى از دریاى بى کران فضل و کمال او بیش نیست.



غیبت و حیرت

نویسنده: سید محمد جواد مهرى


او است‏حجت‏بزرگ خدا، ولى اعظم پروردگار، نجات دهنده بشر، وارث تمام‏انبیا و اوصیا و جانشین همه پیامبران و امامان، خلف صالح، قائم به حق،مبین احکام دین، پروراننده عدل و داد، سمبل حق و حقیقت، تالى تلو قرآن،بقیه الله فى الارض، صاحب الزمان و خلیفه الرحمن. او است: منصور.. مویدبه تاییدات خداوند.. حجت.. نور.. فرقان.. صاحب امر.. پناهگاه امت.. انتقام گیرنده مظلومان..

پشتیبان محرومان.. برهان الهى.. سید و سرور همگان.. امیر امیران.. قاتل‏ستمگران.. نور چشم مستضعفان.. نابود کننده تمام بدعت‏ها، ضلالت‏ها،گمراهى‏هاو گمراهان و خلاصه او است احیا کننده میراث رسول خدا و معصومان علیهم‏صلوات الله. او پرچمدار حق است که هر که زیر لوایش قرار گرفت‏به کرانه‏نجات مى‏رسد و هر که از او دورى جست، در ظلمتکده گمراهى غرق خواهد شد.

مهدى طاووس اهل بهشت است و از سیماى درخشانش فروغ نور خدا بر آسمان وزمین مى‏تابد.. او همان کوکب درى و ستاره درخشان است که شرق و غرب جهان‏به او فروزان است.

امام رضا علیه السلام چنین مى‏ستایدش: «او شبیه من و شبیه حضرت موسى است.بر او جامه‏اى از نور پوشانده شده که از شعاع قدس الهى مى‏افروزد. اوخلقتى معتدل و میانه دارد و رنگى روشن و درخشان. خوى و منشش مانند رسول‏خدا است.»

وجود مبارکش رحمت است‏بر مومنان و صالحان و نقمت است‏برکافران و تبهکاران. خداوند بوسیله او مردگان را زنده و کوردلان را بینا وگمراهان را هدایت مى‏کند.

 

نقش امام زمان علیه السلام در دوران غیبت

شاید برخى چنین بیاندیشند که اکنون در دوران‏غیبت، امام زمان سلام الله علیه هیچ نقشى در هدایت مردم ندارد و هیچ‏استفاده‏اى از وجودش نیست و العیاذ بالله ولى این گمان باطلى است چراکه زمین بدون حجت هرگز نمى‏ماند «لولا الحجه لساخت الارض باهلها; پس بایدهمواره حجت‏خدا بر روى زمین و در میان مردم باشد.» ولى اکنون که امام‏ما غایب است چگونه از حضرتش بهره مى‏گیریم؟ این همان سوالى است که جابربن عبد الله انصارى از رسول خدا صلى الله علیه و آله کرد که: «هل‏ینتفع الشیعه بالقائم فى غیبته؟; آیا شیعیان در دوران غیبت از وجود قائم‏علیه السلام استفاده مى‏کنند؟»

 

حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمودند:

«اى والذى بعثنى بالنبوه، انهم لینتفعون به، و یستضیئون بنور ولایته فى‏غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب.;آرى به همان خدایى که‏مرا به پیامبرى مبعوث فرمود سوگند، که شیعیان از وجود او بهره و از نورولایتش در دوران غیبتش پرتو مى‏گیرند چنانکه مردم از آفتاب بهره مى‏برند هرچند پشت ابرها پنهان شده باشد.»

آرى! در دوران غیبتش، پیوسته منتظرقدومش هستیم. و براى رسیدنش و انتقام گرفتن از دشمنان الهى و دشمنانمان،لحظه شمارى مى‏کنیم. نمى‏شود خود در حالت انتظار بسر بریم و براى رسیدنش‏که هر لحظه ممکن است تشریف بیاورد خود را آماده نسازیم و به ولایتش‏مسلح نباشیم و به عدالتش عشق نورزیم و به اوامرش تمسک نجوئیم و از آنچه‏نزد او ناپسند است دورى نکنیم. گو اینکه او پیوسته در راه و مسجد وبازار و همه جا ممکن است‏حاضر شود و ما او را نشناسیم; پس باید کاملامواظب اخلاق و رفتار و کردار و منش و خوى خویش باشیم، نکند سرورمان از مابرنجد و قلب مبارکش از تیرگى دلهاى آکنده به گناهانمان، اندوهناک گردد. پس حضرت مهدى علیه السلام موجود است و در هر حال مراقب اعمال ماست هر چند از دیدگان‏آلوده ما پنهان باشد.

 

راز طول عمر امام علیه السلام

و شاید برخى از روى جهل و نادانى به راز طول عمر امام‏جهالت ورزند و سوالى در ذهنشان بوجود آید که چگونه امام زمان را چنین‏عمرى دراز است؟ علما و تاریخ‏نگاران در این باره مقاله‏ها، بحث‏ها و کتابهانوشته‏اند و ما را در این خلاصه گویى مجال سخن نیست، ولى هیچ سخنى برتر ازسخن پیشوایان ما نمى‏باشد، پس ببینیم آنان چه پاسخ مى‏دهند.

روایت است که امام صادق علیه السلام وقتى دید یکى از اصحابش از طول دوران‏غیبت، شگفت زده است، فرمودند:

«ان الله تعالى ادار فى القائم ثلاثه، ادارها لثلاثه من الرسل: قدر مولده‏تقدیر مولد موسى، و قدر غیبته تقدیر غیبه عیسى، و قدر ابطائه تقدیرابطاء نوح، و جعل له من بعد ذلک عمر العبد الصالح دلیلا على عمره;خداى‏تبارک و تعالى سه مطلب را درباره قائم آل محمد ایفا نموده که درباره سه‏پیامبر انجام داده بود: ولادتش مانند ولادت حضرت موسى، و غیبتش مانند غیبت‏حضرت عیسى و طول عمرش مانند طول عمر نوح تقدیر کرد، سپس عمر حضرت خضر رادلیلى بر عمر درازش قرار داد.»

آنگاه حضرت، علت غیبت آن سه پیامبر را طى حدیثى طولانى بیان مى‏فرماید، و چنین نتیجه مى‏گیرد:

«و اما العبد الصالح الخضر، فان الله تبارک و تعالى ما طول عمره لنبوه‏قدرها له و لا لکتاب ینزل علیه و لا لامامه یلزم عباده الاقتداء بها، و لالطاعه یفرضها له، بل ان الله تبارک و تعالى لما کان فى سابق علمه ان‏یقدر فى عمر القائم فى ایام غیبته، و علم من انکار عباده لمقدار ذلک‏العمر فى الطول، طول عمر العبد الصالح من غیر سبب، فما اوجب ذلک الا لعله‏الاستدلال على عمر القائم، و لیقطع بذلک حجه المعاندین لئلا یکون للناس على‏الله حجه;و اما در مورد بنده شایسته، حضرت خضر، پس بى‏گمان خداى تبارک وتعالى عمر او را دراز نگردانید به خاطر پیامبرى ویژه‏اى که براى او درنظر داشت و نه به خاطر کتابى که بر او مى‏خواست نازل کند و نه شریعتى که‏شریعتهاى پیامبران پیش از او را نسخ نماید و امامتى که بندگانش را ملزم‏به پیروى از او کند، و نه به خاطر اطاعتى که براى او بر بندگانش واجب‏گرداند، بلکه خداى تبارک و تعالى چون قبلا در علمش نهفته بود که عمر حضرت‏قائم را در دوران غیبتش طولانى گرداند، و مى‏دانست که بندگانش نسبت‏به آن‏عمر دراز اعتراض و انکار خواهند نمود، لذا بدون هیچ علتى عمر خضر راطولانى کرد تا به آن بر عمر حضرت قائم علیه السلام استدلال نماید و راه‏انکار را بر دشمنان و مخالفان ببندد و حجت را بر مردم تمام کند تااعتراضى به کار خدا نداشته باشند.»

و اصلا در روایتهاى گوناگونى ملاحظه‏مى‏کنیم که امامان ما به عمر حضرت نوح که در قرآن نیز از آن یاد شده‏است در این مورد استدلال مى‏کنند و گاهى با تندى و تعجب آن را بیان‏مى‏کنند.

امام صادق علیه السلام در حدیثى با ناراحتى مى‏فرماید: «ماتنکرون ان یمد الله لصاحب هذا الامر فى العمر کما مد لنوح علیه السلام فى‏العمر;چه جاى انکار است که خداوند همچنانکه عمر حضرت نوح را طولانى قرارداد، عمر صاحب این امر را نیز دراز گرداند.»

و اصلا کجاى این امر تعجب‏آور است! خدائى که توانست‏حضرت مسیح را بدون پدر به دنیا آورد و او رادر گهواره به سخن گفتن وا دارد و نبوت را به کودک شیرخواره واگذار نمایدو عزیر را صد سال بمیراند و زنده نماید و یونس را در شکم ماهى مدتهازنده نگه دارد و ابراهیم را در میان کوهى از آتش و دود، حفظ کند و حضرت‏موسى را در تابوتى از سعف خرما در میان نهر نیل به سلامت دارد و هزاران‏هزار امر خارق العاده را براى اظهار قدرت خود در جهان دنیا انجام دهد،آیا نمى‏تواند حضرت قائم را هزار و اندى سال عمر دهد در حالى که نه این‏امر محال است و نه غیر ممکن. وانگهى بعید نیست‏یکى از این انگیزه‏هاى این‏عمر دراز، آزمایش و امتحان مسلمانان باشد، تا اینکه خوبان از بدان وصالحان از طالحان شناخته شوند. آنان که ایمانى ضعیف دارند باید جاى راخالى کنند و به مومنان راستین واگذار نمایند.

 

امام کاظم علیه السلام فرمودند:

«انما هى محنه من الله عزوجل امتحن بها خلقه...;علت غیبت طولانى امام زمان علیه السلام چیزى جز آزمایش الهى براى امتحان بندگانش نیست.»

در حدیثى یافتم‏که راوى از امام عسکرى علیه السلام مى‏پرسد: اى فرزند رسول خدا! آیا غیبت‏فرزندت طولانى مى‏شود؟ حضرت پاسخ مى‏دهد:

«اى و ربى، حتى یرجع عن هذاالامر اکثر القائلین به، فلا یبقى الا من اخذالله عهده بولایتنا و کتب فى قلبه الایمان و ایده بروح منه;آرى به خدایم‏سوگند، تا آنگاه که بیشتر معتقدان به این امر (شیعیان) از آن روى‏برگردانند (آن را انکار کنند) و کسى نماند جز آنانکه خداوند از آنها برولایتمان پیمان گرفته است و ایمان را در دلهایشان مستحکم گردانیده و باروح خودش در آنان دمیده است.»

و رسول خدا صلى الله علیه و آله طى‏حدیثى فرمودند:

«تکون له غیبه و حیره تضل فیها الامم;براى او غیبتى باشد و سر گردانى وحیرتى که امتها را به گمراهى افکند.»

همینطور هم هست. امروز بسیارى ازمسلمانان متاسفانه در گمراهى از شناخت‏حجت و امام زمانشان هستند واز او روى برگردانده‏اند هر چند خود بارها و بارها متذکر شده‏اند که «هرکس امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود،مانند اهل جاهلیت از دنیا رفته‏است‏». امروز بیشتر مردم، با اینکه احساس نیاز به رهبرى مقتدر مى‏کنند که‏مشکلات بى‏شمارشان را حل کند و آنان را از سر در گمى و گمراهى بیرون آوردو انتقام ظالمان را از مظلومان بگیرد، با این حال، نسبت‏به امام زمان‏شناختى ندارند و او را از یاد برده‏اند و آن همه روایتهاى رسول اکرم‏صلى الله علیه و آله را نادیده مى‏گیرند جز زبدگان و نخبگانى که خداوندبر آنها منت گذارده و نعمت‏بزرگ ولایت را به آنها عطا کرده است که‏امیدواریم ما نیز جزء آن اندک مخلصان و صدیقان باشیم.

امام باقر علیه السلام فرمودند:

«یخرج بعد غیبه و حیره، لا یثبت فیها على دینه الا المخلصون المباشرون‏لروح الیقین الذین اخذ الله میثاقهم بولایتنا و کتب فى قلوبهم الایمان وایدهم بروح منه.»

او پس از غیبت و سرگردانى طولانى مردم، ظهور مى‏کند ودر دوران غیبتش کسى بر دینش باقى نمى‏ماند جز مخلصانى که با روح یقین‏پیوند دارند (در ولایتشان پابرجا هستند و به غیبت و ظهور پس از غیبت،اطمینان کامل دارند) آنان که خداوند پیمان ولایتمان را با آنها بسته است‏و ایمان را در درون قلبهایشان قرار داده و با روح خویش تاییدشان نموده‏است.

پس اکنون که در سخت‏ترین دوران دورى از امام و پیشواى معصوممان قرارداریم، و ملت‏هاى مسلمان در سرگردانى و حیرت به سر مى‏برند، لازم است ماطبق پیمانى که در روز الست‏با خداى خود بستیم در این عهد و پیمان،ثابت و پا بر جا باقى بمانیم و خداى نخواسته روى از اماممان برنگردانیم‏و به حجت و ولى اعظم خدا پشت نکنیم و ولایت را پیوسته پاس بداریم و دراین راستا چاره‏اى جز صبر نیست و انتظار فرج در این زمان از هر عملى برترو فضیلتش بیشتر و پاداشش افزون‏تر است. امیر مومنان علیه السلام مى‏فرماید:

«انتظروا الفرج و لاتیاسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل‏انتظار الفرج.. و المنتظر لامرناکالمتشحط بدمه فى سبیل الله;منتظر فرج باشید و از رحمت‏خدا نومید مگردید زیرا محبوب‏ترین و پسندیده‏ترین اعمال‏نزد خداوند، انتظار فرج است.. و همانا کسى که منتظر امر ما است، مانندکسى است که با خون خود در راه خدا پیکار کند». آرى! شیعیان مخلص و صدیق‏خداوند و آنها که در پنهانى و آشکار، دعوت به سوى دین حق مى‏کنند،منتظران فرج هستند.

و یکى از مهمترین و برجسته‏ترین دست آوردهاى انتظار، همین است که در این‏دنیاى وانفسا که مشکلات از هر سوى گریبانگیر انسانهاى متعهد مى‏شود و بلاهابر او همچون ابر بهارى مى‏بارد و مومنان واقعى در تنگناى اقتصادى ومحاصره سیاسى و یورش بى‏رحمانه تبلیغاتى دشمنان قسم خورده اسلام قرارگرفته‏اند، روحیه امید را در آنان زنده نگه مى‏دارد و در سایه همین امیداست که انسان مومن روبروى خویش میدان گسترده‏اى از فضل و کرم الهى مى‏بیندو حقیقت ظهور برایش مجسم مى‏شود، و به خاطر همین روزنه امید است که‏آرزویش از غیر خدا منقطع مى‏گردد و به انتظار گشایش زندگى مادى و معنوى،جز فضل الهى را نمى‏طلبد و جز او را نمى‏خواند و به جز او که معشوق تمام‏صدیقان و اولیا و اصفیا و برگزیدگان است‏به دیگرى دل نمى‏بندد، و این‏سرآمد آرزوهاى هر انسان است.

بار الها! ما را دلبند و شیفته خود قرار ده و قلوبمان را جز از حب خویش،تهى گردان و پیوند ما را با ولایت و با ولى الله اعظمت ارواحنا فداه،مستحکم‏تر ساز و عید سعید میلادش را بر همه ما و شیعیانش و محبانش مبارک‏گردان و چشمهاى مارا به دیدار جمال دل آرایش روشن ساز و کشورش را از شرتمام دشمنانش حفظ فرما و رهبر و ملت را تا روز رسیدنش در کنف حمایت‏خوداز بلایا و حوادث مصون ساز.

 

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام شماره 204 الف


اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

<      1   2   3   4   5   >>   >

!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ