سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

دوستِ انسان، نشانه عقل اوست . [امام علی علیه السلام]

پنج شنبه 103 اردیبهشت 13

:: RSS 

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 95827

:: بازدیدهای امروز :0

:: بازدیدهای دیروز :12

vدرباره خودم

آیات و روایات مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

سید امیر مجتهد سیستا نی
بسم الله الرحمن الرحیم امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض أإله مع الله قلیلا ما تذکرون اللهم عجل لولیک المهدی المنتظر الفرج اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن«عجل الله تعالی فرجه الشریف» صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء و اشرف مخلوقات و صدیقه شهیده فاطمه زهرا اشرف زنان دو سرا«وعلی معرفتها دارت القرون الاولی.....انها حجة علی ما خلق الله» و دوازده جانشین پیامبر از امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب تا قطب عالم امکان مهدی موعود«عجل الله فرجه» آرزوی تمام انبیاء و مرسلین و أئمه هداة مهدیین و صالحین و مقربین و شهدا و مؤمنین به دست «یدالله» باکفایت حضرت مهدی«عجل الله فرجه» محقق و اجرا می شود انبیاء پیشین نوید و بشارت دولت کریمه آنحضرت را به امت های خود داده اند اراده خداوند تبارک و تعالی عز و جل به «دولت کریمه امام زمان» قطعی و «بدا» در آن راهی ندارد نص آیه مبارکه33سوره توبه«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون» اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند همه ادیان هم به منجی بشریت معتقد می باشند و لی تحریف شده است چون شخصی بنام «مهدی» فرزند و جانشین دوازدهمی حضرت محمدبن عبدالله خاتم الانبیاء «صلی الله علیه و آله و سلم» را قبول ندارند حتی اهل تسنن اصل مهویت از مسلمات آنها است ولی چون مسیر امامت را از صدر اسلام عوض کردند در باب مهدویت دچار اختلاف شدند حضرت امیرالمؤمنین«علیه السلام» فرمودند اگر خلافت را غصب نمی کردند «از بالای سر و از پایین پای تان می خوردید» اشاره به آیه مبارکه96سوره اعراف«ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان آورده و پرهیزکار می شدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان زمین را بر روی آنها می گشودیم ولیکن «چون آیات و پیغمبران ما را » تکذیب کردند ما هم آنان را سخت به کیفر کردار زشتشان رساندیم خداوند طول تاریخ از ما تقوی و ورع ندیده است ما را به انواع بلا ها و عذاب ها دچار کرده

vپیوندهای روزانه

قرآن و عترت [25]
کلام وحی قرآن عترت [32]
سایت مؤسسه فرهنگی واطلاع رسانی تبیان [92]
یابن الحسن عجل علی ظهورک [83]
شیعه نیوز [168]
پایگاه اطلاع رسانی شیعیان [82]
فطرت [65]
سلام شیعه [87]
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر«عج» [96]
پایگاه اطلاع رسانی مرجعیت شیعه [69]
شیعه آنلاین [157]
پایگاه خبری تحلیلی المذهب [201]
مرکزنشراعتقادات [108]
سایت آیة الله سیدان [136]
آینده روشن [53]
[آرشیو(22)]

vاشتراک در خبرنامه

 

vمطالب قبلی

شعر و عرض ادب و ارادت
آیات مؤل بقیام قائم آل محمد
علامات ظهور
فتنه های آخر الزمان
وظیفه ما در دوران غیبت
امامت ائمه«علیهم السلام»
امامت حضرت مهدی«علیه السلام»
کلیات امام زمان«عج»
تسلیت به حضرت بقیة الله<عجل الله فرجه>
مؤمنین در غیبت وزمان ظهور
شباهت حضرت به انبیاء الهی
فضیلت انتظار فرج
معجزات حضرت«عجل الله فرجه»
ادعیه در باره امام زمان «عجل الله فرجه»
سفارشات ودستورات بقیة الله«عجل الله فرجه»
حکومت جهانی حضرت مهدی«عجل الله فرجه»
اخبار
مقالات
چهل حدیث«من حفظ من امتی اربعین حدیثا»
نیمه شعبان ولادت منجی عالم هستی
ارتباط حضرت به معصومین انبیاء وائمة
حضرت مهدی و جدش امام حسین«علیهماالسلام»
مهدی موعود نزد سایر ادیان و مذاهب
گناه-ظلم-غفلت-عرضه اعمال ما بر مهدی«عج»
علت و اسباب غیبت
عنایات و کرامات حضرت
سؤال و جواب
مهدی از زبان خود حضرت

!   کمی ازمعجزات بقیة الله«عج»

یکشنبه 87/1/25 ::  ساعت 10:30 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب گهربار و درر بار مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم

در نرم افزار «موعود»کتابخانه امام مهدی«عج» تولید مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

در بیان مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر مولا صاحب الزمان
1 - روایتی است که شیخ صدوق از محمد بن عثمان عمری نقل کرده که گفت: هنگامی که حضرت مهدی‏علیه السلام متولد شد، نوری از بالای سرش تا بر فراز آسمان درخشید، سپس روی بر زمین نهاد و برای پروردگارش - تعالی ذکره - به سجده افتاد و بعد سر برداشت در حالی که می‏گفت: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَالمَلائِکَةُ وَأُولُوا العِلْمِ»؛ [1]  خداوند به یکتایی خود شهادت دهد، و فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتایی او گواهند.
2 - روایت شده است که: وقتی آن حضرت متولد شد، پرندگان سفیدی از آسمان فرود آمدند و بال‏های خود را بر سر و صورت و سایر اعضای بدنش کشیدند، سپس به آسمان پرواز کردند، آن‏گاه حضرت امام حسن عسکری‏علیه السلام فرمود: آن‏ها فرشتگان بودند که برای تبرّک به این نوزاد فرود آمدند و هرگاه این فرزند ظهور کند آن‏ها یاران اویند.
این حدیث را شیخ صدوق در کتاب کمال الدین آورده است. [2] .
2 - در خبر صحیحی از محمد بن شاذان بن نعیم آمده که در نیشابور نقل کرده است که:

[ صفحه 85]

مقدار پانصد درهم بیست درهم کم از مال حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - نزد من جمع شد که خوش نداشتم آن را ناقص بفرستم، لذا بیست درهم کسری را از مال خودم تکمیل کردم و پانصد درهم را نزد محمد بن جعفر فرستادم، ولی ننوشتم که بیست درهم از من است. پس محمد بن جعفر قبض آن را از ناحیه مقدّسه حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - برایم فرستاد که در آن نوشته شده بود: پانصد درهم که بیست درهمش از خودت بود رسید.
می‏گویم: همین روایت را در کافی از علی بن محمد از محمد بن علی بن شاذان نیشابوری با مختصر تفاوت نقل کرده است. [3] .
4 - همچنین در خبر صحیحی از محمد بن هارون روایت کرده که گفت: پانصد دینار از مال حضرت قائم‏علیه السلام بر عهده من بود، شبی از شب‏ها که طوفان و تاریکی شدید بغداد را فرا گرفته بود. در بغداد بودم و به خاطر وامی که بر عهده داشتم سخت هراسان شدم و با خود گفتم: چند دکان دارم که آن‏ها را پانصد و سی دینار خریده‏ام ولی آن‏ها را به پانصد دینار به حضرت قائم‏علیه السلام واگذار می‏کنم. وی گفت: پس از آن شخصی به سراغم آمد و آن دکان‏ها را به حساب آن حضرت از من تحویل گرفت، در صورتی که به حضرتش ننوشته و به هیچ کس آن راز را نگفته بودم و حتی بر زبانم هم جاری نشده بود. [4] .
5 - روایتی است از علی بن محمد سیمری (یا سمری) نقل شده این که: به محضر مقدّس قائم - عجّل اللَّه تعالی فرجه - نامه نوشت و درخواست کفن کرد. جواب آمد که: در سال هشتاد یا هشتاد و یکم به آن نیازمند خواهی شد. پس در همان وقتی که آن حضرت برایش تعیین کرده بود وفات یافت و یک ماه پیش از فوتش کفن برایش فرستاده شد.
این روایت در کمال الدین آمده است. [5] .
می‏گویم: و از جمله معجزات آشکار آن حضرت، حصول خواسته‏های مردم است که با افکندن عریضه حاجت در چاه آب یا آب جاری انجام می‏پذیرد و این امر کاملاً دیده

[ صفحه 86]

می‏شود و مجرّب است و ما آن را در خاتمه کتاب خواهیم آورد ان شاء اللَّه تعالی.
خواننده عزیز! اگر بخواهی بر معجزات آن حضرت مطلع شوی، به کتاب‏هایی که برای این منظور فراهم شده مراجعه کن تا بیشتر استفاده کنی. از جمله کتاب‏ها، کمال الدین شیخ صدوق، و کتاب خرایج شیخ سعید بن هبة اللَّه و بحار الانوار فاضل کامل مولانا محمدباقر مجلسی و النجم الثاقب عالم کامل میرزا حسین نوری - که خداوند زحمات همگی آنان را بپذیرد و پاداش‏های بسیار به ایشان عطا فرماید - را می‏توان نام برد.
من اگر بیش از این مقدار در این زمینه عنان سخن را رها سازم، از کار اصلی‏ام باز می‏مانم. لذا به همین مختصر بسنده می‏کنیم که: در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

[ صفحه 89]

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   بعضی از احادیث امامت حضرت مهدی«عج»

یکشنبه 87/1/25 ::  ساعت 10:18 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

از نرم افزار موعود(کتابخانه امام مهدی«عج»)مرکز تحقیقات رایانه ای حوزه علمیه اصفهان

کتاب شریف مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم

قسمتی از احادیث متواتره که به طور خاص بر امامت آن حضرت‏ دلالت دارد
1 - روایت صحیحی است که ثقة الاسلام کلینی در کتاب کافی از حضرت امام جوادعلیه السلام آورده است که فرمود: امیر المؤمنین‏علیه السلام همراه حسن بن علی‏علیهما السلام در حالی که به دست سلمان تکیه کرده بود، وارد مسجد الحرام شدند و نشستند که ناگاه مردی خوش‏قیافه و خوش‏لباس آمد و بر امیر مؤمنان علی‏علیه السلام سلام کرد و خدمت آن حضرت نشست. آن بزرگوار جواب سلام او را دادند. سپس گفت: یا امیر المؤمنین‏علیه السلام! من سه مسأله از تو می‏پرسم، اگر پاسخ آن‏ها را دادی خواهم دانست که این مردم در کار تو خلافی بزرگ مرتکب شده‏اند که در دنیا و آخرت مسؤول آنند و گرنه می‏فهمم که تو با آنان مساوی هستی و هیچ امتیازی بر ایشان نداری.
امیر مؤمنان‏علیه السلام فرمود: هر چه می‏خواهی سؤال کن. عرضه داشت: بگو ببینم! الف) وقتی انسان می‏خوابد روحش به کجا می‏رود؟ ب) فراموشی و یادآوری چگونه به انسان دست می‏دهد؟ ج) چطور می‏شود که فرزندان انسان به عموها یا دایی‏های خود شباهت می‏یابند؟
پس امیر مؤمنان‏علیه السلام روی به امام حسن‏علیه السلام کرده فرمود: جوابش را بده. امام مجتبی‏علیه السلام جوابش

[ صفحه 80]

را داد. آن مرد گفت: من شهادت می‏دهم که جز اللَّه خدایی نیست و همیشه بر آن گواه بوده‏ام و گواهی می‏دهم که محمدصلی الله علیه وآله رسول خداست و همیشه بر آن شاهد بوده‏ام. و شهادت می‏دهم که تو وصیّ رسول خدا و قائم به حجّت او هستی. - و به امیر مؤمنان‏علیه السلام اشاره کرد - و گواهم که تو جانشین و قائم به حجّت او هستی - و به امام حسن‏علیه السلام اشاره کرد - و گواهم که حسین بن علی‏علیهما السلام وصیّ برادر خود و قائم به حجّت اوست بعد از او، و علیّ بن الحسین‏علیهما السلام قائم به امامت حسین است بعد از او، و محمّد بن علی‏علیهما السلام قائم به امامت علیّ بن الحسین است و جعفر بن محمدعلیهما السلام قائم به امامت محمد است، و موسی بن جعفرعلیهما السلام که قائم به امامت جعفر بن محمد است و علی بن موسی‏علیهما السلام که قائم به امامت موسی بن جعفر است و محمد بن علی‏علیهما السلام که قائم به امامت علی بن موسی است و علی بن محمدعلیهما السلام که قائم به امامت محمد بن علی‏علیهما السلام است و حسن بن علی‏علیهما السلام که قائم به امامت علی بن محمد است و گواهی می‏دهم به مردی که فرزند حسن است و به کنیه و نام تعبیر نشود تا این‏که امر او ظاهر گردد و زمین را از عدالت پر کند چنان‏که پر شده باشد از ظلم و ستم. درود و رحمت و برکت خدا بر تو باد ای امیر مؤمنان!
سپس برخاست و رفت، امیر مؤمنان‏علیه السلام فرمود: ای ابومحمد! در پی این مرد برو ببین کجا می‏رود. حسن بن علی‏علیهما السلام رفت و برگشت و گفت: جز این نبود که پای خود را از مسجد بیرون گذاشت و من ندانستم به کجای زمین خدا رفت. امیر مؤمنان‏علیه السلام فرمود: ابومحمد او را می‏شناسی؟ امام حسن‏علیه السلام گفت: خدا و رسولش و امیر مؤمنان داناترند. فرمود: او خضرعلیه السلام بود. [1] .

[ صفحه 81]

2 - روایتی است که شیخ صدوق فقیه سدید ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی در کتاب اکمال الدین و اتمام النعمة به سندی همچون صحیح بنابر بعضی وجوه به نقل از یونس بن عبد الرحمن آورده است که گفت: به محضر امام هفتم موسی بن جعفرعلیهما السلام مشرّف شدم و عرضه داشتم: یابن رسول اللَّه! آیا تو قائم به حقّ هستی؟ فرمود: من نیز قائم به حقّ هستم، ولی آن قائم که زمین را از دشمنان خدای عزّوجلّ پاک کند و آن را پر از عدالت نماید همچنان که از جور و ستم پر شده باشد، پنجمین فرزند من است که غیبتی طولانی دارد، زیرا که بر جان خود می‏ترسد، در این مدت [که او از نظر غایب است] عدّه‏ای از حقّ برگشته و عدّه‏ای دیگر ثابت‏قدم می‏مانند، سپس فرمود: خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چسبیده و به دوستی ما ثابت و استوار مانده و از دشمنان ما بیزار بوده باشند، آنان از مایند و ما از آنان هستیم که البته ما را به امامت پسندیده‏اند و ما هم ایشان را به شیعه بودن پسندیده‏ایم. خوشا به حالشان باز هم خوشا به حالشان، به خدا که ایشان روز قیامت در درجات ما خواهند بود. [2] .
3 - و در کتاب الخرایج آمده: محمد بن مسلم گوید: خدمت امام ابوعبد اللَّه صادق‏علیه السلام شرفیاب بودم، معلّی بن خنیس گریه‏کنان وارد شد، حضرت فرمود: چرا گریه می‏کنی؟ گفت: بیرون خانه شما کسانی هستند که می‏پندارند که شما را بر ما فضیلتی نیست و شما و آن‏ها یکسان هستید.
حضرت صادق‏علیه السلام کمی ساکت ماند، سپس دستور داد که طبقی خرما بیاورند، آن‏گاه یک دانه خرما برگرفت و آن را دو نیم کرد، سپس آن خرما را تناول فرمود و هسته‏اش را در زمین کاشت، پس آهسته رشد کرد و خرمای نارس داد، حضرت از آن برگرفت و تناول کرد، آن‏گاه پوست نوشتنی از آن برآورد و به معلّی داد و فرمود: بخوان! در آن نوشته شده

[ صفحه 82]

بود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ المُرْتَضی وَالحَسَنُ وَالحُسَیْنُ وَعَلِیُّ بْنُ الحُسَیْنِ وَ...» نام یک به یک امامان تا امام حسن عسکری و فرزندش (مهدی)علیهم السلام در آن بود. [3] .
4 - شیخ صدوق به روایت صحیح از ریان بن الصلت آورده است که گفت: به حضرت امام رضاعلیه السلام عرضه داشتم: شما صاحب امر هستید؟ فرمود: من نیز صاحب امر [امامت] هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل پر کند همان‏طور که پر شده باشد از جور و ستم، و چگونه او باشم و حال آن‏که می‏بینی که بدنم ضعیف است! امّا قائم‏علیه السلام آن است که وقتی ظهور نماید سنّ پیران و سیمای جوانان دارد، به قدری بدنش نیرومند است که اگر به بزرگ‏ترین درخت دست اندازد آن را از جای برکند، و اگر در میان کوه‏ها فریاد برآورد سنگ‏های آن‏ها فرو ریزد، عصای موسی و انگشتری سلیمان‏علیهما السلام با او است، او چهارمین فرزند من است که خداوند او را هر قدر که مشیّتش تعلّق گیرد در پشت پرده غیب مستور می‏سازد، سپس او را آشکار می‏گرداند تا زمین را پر کند از عدل و داد چنان‏که از ستم و بیداد پر شده باشد. [4] .
5 - شیخ صدوق نیز در حدیث صحیحی از ابوهاشم داوود بن القاسم جعفری آورده است که گفت: از حضرت ابوالحسن صاحب العسکر (امام هادی)علیه السلام شنیدم که می‏فرمود: جانشین من بعد از من فرزندم حسن است، ولی شما چه حالی خواهید داشت در جانشین پس از او؟ عرض کردم: چطور مگر قربانت گردم؟ فرمود: زیرا که نه او را می‏بینید و نه روا است که اسمش را ببرید. گفتم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید: «اَلحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍعلیهم السلام»؛ یعنی (حجّت آل محمّد صلّی اللَّه علیهم اجمعین). [5] .
6 - همچنین شیخ صدوق در خبر صحیحی از جناب عثمان بن سعید عمری - که روانش گرامی باد - روایت آورده که گفت: در محضر ابومحمد حسن بن علی (امام عسکری)علیه السلام بودم از آن بزرگوار سؤال شد از خبری که از فدرانش روایت شده که: «زمین از حجّت الهی

[ صفحه 83]

بر مخلوق خالی نخواهد ماند تا روز قیامت و هر که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است» فرمود: البته درست است و حقّ، همان‏طور که روز حقّ است. عرض شد: یابن رسول اللَّه! امام و حجّت بعد از شما کیست؟ فرمود: فرزند من محمد که امام و حجّت بعد از من است، هر که بمیرد و او را نشناسد به مردن جاهلیت مرده است. و بدانید که او را غیبتی طولانی است که افراد نادان در آن سرگردان شوند و به هلاکت افتند، و وقت‏گزاران نسبت به آن دروغ می‏گویند. سپس خروج خواهد کرد. گویا می‏بینم پرچم‏های سپیدی که در نجف کوفه بالای سرش به اهتزاز است.
می‏گویم: ثقه جلیل شیخ علی بن محمد بن علی الخزاز قمی‏رحمه الله در کتاب کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمّة الاثنی عشر، یکصد و هفتاد حدیث از طریق شیعه و سنّی روایت کرده که همه آن‏ها به امامت حضرت قائم منتظرعلیه السلام تصریح دارد. ما نیز بعضی از آن‏ها را در سایر ابواب کتاب خواهیم آورد.

[ صفحه 84]
اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   فضیلت انتظار فرج3

شنبه 87/1/24 ::  ساعت 11:17 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

تمام روایات و ترجمه ها از نرم افزار (گنجینه روایات نور)

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏52    128    باب 22 فضل انتظار الفرج و مدح الشیعة فی زمان الغیبة و ما ینبغی فعله فی ذلک الزمان .....  ص : 122
1-ٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْعِبَادَةُ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی السِّرِّ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَفْضَلُ أَمِ الْعِبَادَةُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْکُمْ فَقَالَ یَا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِی السِّرِّ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِی الْعَلَانِیَةِ وَ کَذَلِکَ عِبَادَتُکُمْ فِی السِّرِّ مَعَ إِمَامِکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَفْضَلُ لِخَوْفِکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَ حَالِ الْهُدْنَةِ مِمَّنْ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ لَیْسَ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ مَعَ الْأَمْنِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّى مِنْکُمْ صَلَاةً فَرِیضَةً وُحْدَاناً مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ فِی وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا خَمْساً وَ عِشْرِینَ صَلَاةً فَرِیضَةً وَحْدَانِیَّةً وَ مَنْ صَلَّى مِنْکُمْ صَلَاةً نَافِلَةً فِی وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ وَ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ حَسَنَةً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عِشْرِینَ حَسَنَةً وَ یُضَاعِفُ اللَّهُ تَعَالَى حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْکُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَ دَانَ اللَّهَ بِالتَّقِیَّةِ عَلَى دِینِهِ وَ عَلَى إِمَامِهِ وَ عَلَى نَفْسِهِ وَ أَمْسَکَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً کَثِیرَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِیمٌ قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ رَغَّبْتَنِی فِی الْعَمَلِ وَ حَثَثْتَنِی عَلَیْهِ وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ کَیْفَ صِرْنَا نَحْنُ الْیَوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الظَّاهِرِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ وَ هُمْ عَلَى دِینٍ وَاحِدٍ وَ هُوَ دِینُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ إِنَّکُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَى الدُّخُولِ فِی دِینِ اللَّهِ وَ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ إِلَى کُلَّ فِقْهٍ وَ خَیْرٍ وَ إِلَى عِبَادَةِ اللَّهِ سِرّاً مِنْ عَدُوِّکُمْ مَعَ الْإِمَامِ الْمُسْتَتِرِ مُطِیعُونَ لَهُ صَابِرُونَ مَعَهُ مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفُونَ عَلَى إِمَامِکُمْ وَ عَلَى أَنْفُسِکُمْ مِنَ الْمُلُوکِ تَنْظُرُونَ إِلَى حَقِّ إِمَامِکُمْ وَ حَقِّکُمْ فِی أَیْدِی الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوکُمْ ذَلِکَ وَ اضْطَرُّوکُمْ إِلَى جَذْبِ الدُّنْیَا وَ طَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَى دِینِکُمْ وَ عِبَادَتِکُمْ وَ طَاعَةِ رَبِّکُمْ وَ الْخَوْفِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَبِذَلِکَ ضَاعَفَ اللَّهُ أَعْمَالَکُمْ فَهَنِیئاً لَکُمْ هَنِیئاً
قَالَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا نَتَمَنَّى إِذًا أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ع فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ نَحْنُ الْیَوْمَ فِی إِمَامَتِکَ وَ طَاعَتِکَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَعْمَالِ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُظْهِرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْحَقَّ وَ الْعَدْلَ فِی الْبِلَادِ وَ یُحْسِنَ حَالَ عَامَّةِ النَّاسِ وَ یَجْمَعَ اللَّهُ الْکَلِمَةَ وَ یُؤَلِّفَ بَیْنَ الْقُلُوبِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِی أَرْضِهِ وَ یُقَامَ حُدُودُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ یُرَدَّ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ فَیُظْهِرُوهُ حَتَّى لَا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ أَمَا وَ اللَّهِ یَا عَمَّارُ لَا یَمُوتُ مِنْکُمْ مَیِّتٌ عَلَى الْحَالِ الَّتِی أَنْتُمْ عَلَیْهَا إِلَّا کَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ کَثِیرٍ مِمَّنْ شَهِدَ بَدْراً وَ أُحُداً فَأَبْشِرُوا

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    900    باب بیست و هفتم فضیلت انتظار فرج و مدح شیعیان در زمان غیبت و آنچه که شایسته است در آن زمان انجام داده شود
1 -در کمال الدین از عمار ساباطى نقل میکند که گفت: بحضرت صادق علیه السّلام عرضکردم: ثواب عبادت پنهانى در دولت باطل با امامى از شما که مقام امامتش از نظر مردم پوشیده است، بیشتر است یا عبادتى که بطور آشکار در ظهور دولت حق و حکومت امام ظاهر میکنند؟ حضرت فرمود: اى عمار! بخشش پنهانى بهتر از بخشش آشکار است. همچنین عبادت پنهانى شما در دولت باطل با امامى که (از ترس دشمن) مخفى گردیده، ثوابش بیشتر از عبادتى است که در دولت حق با امام ظاهر کرده مى‏شود. زیرا در دولت باطل شما از دشمنان خود بیمناک هستید. و مسلم است که عبادت با ترس و هراس در دولت باطل با عبادت مطمئن در دولت حق قابل مقایسه نیست.
بدانید! هر کس از شما که یک نماز واجبى را از ترس دشمن در پنهانى و بطور تنهائى در اول وقت بگذارد و آن را تمام کند، خداوند ثواب بیست و پنج نماز واجب منفرد براى او مینویسد. و هر کس یک نماز مستحبى را در وقتش بخواند و آن را تمام کند خداوند ثواب ده نماز مستحبى براى او خواهد نوشت.
و هر کس از شما یک کار نیک انجام دهد خداوند در عوض ثواب بیست کار نیک براى او بنویسد. هر وقت شخص با ایمانى از شما (شیعیان) حسن عمل داشته باشد و با تقیه نمودن از دشمنان بخدا نزدیک شود و دین و اعتقاد بامام خود و جان و زبانش را از هر گونه خطرى و آلودگى حفظ کند خداوند بمیزان زیاد بر ثواب اعمال وى میافزاید. زیرا خداوند خوان کرم خود را گسترده است. عرضکردم: قربانت گردم! شما با این بیان رغبت و میل مرا بعبادت افزون فرمودید ولى من میخواهم بدانم چطور ثواب اعمال ما از ثواب اعمال یاران امام ظاهر شما در دولت حق، بیشتر است با اینکه ما و آنها یک دین داریم و آنهم دین خداست؟ حضرت فرمود: شما در پذیرفتن دین خدا و نماز و روزه و حج و هر عمل و عبادتى بطور پنهانى بر آنها پیشى گرفتید، با امامى که امامتش بر مردم پوشیده است بسر میبرید و از وى پیروى میکنید و منتظر ظهور دولت حق هستید، در حالى که از سلاطین جور بر جان امام و خودتان خائف میباشید.
نگاه میکنید بحق امام خود و حق خودتان که در دست ستمگران است و نگذاشته‏اند شما بآن برسید و شما را در امر دنیا و کسب معیشت مستأصل کرده‏اند، مع هذا شما با صبر و عبادت و اطاعت پروردگار و ترس از دشمنان میگذرانید روى این جهات خداوند ثواب اعمال شما را افزون گردانیده است. پس خوش بحال شما! عرضکردم: قربانت گردم! بنا بر این آرزو نمى‏کنم که در ظهور دولت حق از اصحاب قائم علیه السّلام باشم، زیرا ما در روزگار امامت شما بسر میبریم و با پیروى از شما (که با تقیه زندگى مى‏کنید) ثواب اعمال ما از ثواب اعمال آنها که در دولت حق مى‏باشند بیشتر است. فرمود: آیا دوست نمیدارید حق آشکار شود و عدالت در دنیا گسترش یابد و حال عموم مردم نیکو گردد، و خداوند هدفها را یکى کند و دلهاى پراکنده را با هم پیوند دهد و کسى در زمین خدا معصیت نکند و حدود الهى در میان مردم جارى گردد، و حق باهلش منتقل شود، و صاحب حق آن را آشکار سازد تا آنکه از ترس کسى چیزى پوشیده نماند؟! اى عمار! بخدا قسم هر کس از شما با این عقیده که شما دارید بمیرد، از بسیارى از آنها که در جنگ بدر و احد حاضر بودند، افضل و بهتر است، پس مژده باد

ٍ2 -عَنْ مُحَمَّدٍ الْوَاسِطِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ‏
 أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏

2 -و نیز در کمال الدین از حضرت موسى بن جعفر از پدران بزرگوارش روایت نموده که پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: بهترین عملهاى امت من انتظار فرج از جانب خداست‏

3-ِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ‏
 سَأَلْتُهُ عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنَ الْفَرَجِ فَقَالَ أَ لَیْسَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِین‏

3-نیز در کتاب مزبور از محمد بن فضیل نقل میکند که گفت: از حضرت رضا علیه السّلام پرسیدم فرج ما کى فرا میرسد؟ فرمود: آیا انتظار فرج کشیدن؛ فرج نیست.
خداوند میفرماید: «فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ» (یعنى انتظار فرج با توجه بامر الهى در این آیه شریفه خود یکنوع فرج است) این روایت در تفسیر عیاشى هم آمده است. خبر ابراهیم کوفى‏
4-ِّ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ الْکُوفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَکُنْتُ عِنْدَهُ إِذْ دَخَلَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ غُلَامٌ فَقُمْتُ إِلَیْهِ وَ قَبَّلْتُ رَأْسَهُ وَ جَلَسْتُ فَقَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا بَا إِبْرَاهِیمَ أَمَا إِنَّهُ صَاحِبُکَ مِنْ بَعْدِی أَمَا لَیَهْلِکَنَّ فِیهِ أَقْوَامٌ وَ یَسْعَدُ آخَرُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَ ضَاعَفَ عَلَى رُوحِهِ الْعَذَابَ أَمَا لَیُخْرِجَنَّ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ خَیْرَ أَهْلِ الْأَرْضِ فِی زَمَانِهِ بَعْدَ عَجَائِبَ تَمُرُّ بِهِ حَسَداً لَهُ وَ لَکِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ یُخْرِجُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مِنْ صُلْبِهِ تَکْمِلَةَ اثْنَیْ عَشَرَ إِمَاماً مَهْدِیّاً اخْتَصَّهُمُ اللَّهُ بِکَرَامَتِهِ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ قُدْسِهِ الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِی عَشَرَ کَالشَّاهِرِ سَیْفَهُ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص یَذُبُّ عَنْهُ فَدَخَلَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِی بَنِی أُمَیَّةَ فَانْقَطَعَ الْکَلَامُ وَ عُدْتُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً أُرِیدُ اسْتِتْمَامَ الْکَلَامِ فَمَا قَدَرْتُ عَلَى ذَلِکَ فَلَمَّا کَانَ مِنْ قَابِلٍ دَخَلْتُ عَلَیْهِ وَ هُوَ جَالِسٌ فَقَالَ لِی یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ هُوَ الْمُفَرِّجُ لِلْکَرْبِ عَنْ شِیعَتِهِ بَعْدَ ضَنْکٍ شَدِیدٍ وَ بَلَاءٍ طَوِیلٍ وَ جَوْرٍ فَطُوبَى لِمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ وَ حَسْبُکَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ قَالَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ فَمَا رَجَعْتُ بِشَیْ‏ءٍ أَسَرَّ إِلَیَّ مِنْ هَذَا وَ لَا أَفْرَحَ لِقَلْبِی مِنْه‏
4-همچنین صدوق در کمال الدین از ابو ابراهیم کوفى روایت نموده که گفت:
خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام نشسته بودم دیدم موسى بن جعفر که در آن وقت بچه بود وارد گشت. من از جا برخاستم و سر مبارک او را بوسیدم و سپس نشستم‏
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: اى ابو ابراهیم! این کودک بعد از من امام تو است.
آگاه باش! که قومى در باره او از دین خود منحرف میشوند و جمعى دیگر بسعادت میرسند. خداوند قاتل او را لعنت کند و عذاب او را افزون گرداند.
آگاه باش که خداوند بعد از کارهاى عجیبى که از راه حسد بر وى میگذرد، کسى را که در زمان خود بهترین مردم روى زمین باشد از صلب وى پدید آورد.
خداوند آنچه را خواسته است عملى میسازد، هر چند اهل شرک ناخوش بدارند.
خداوند بقیه دوازده امام مهدى را که ببزرگوارى ممتاز گردانیده و جایگاه مقدسى بآنها روزى نموده از وى بوجود آورد. کسى که منتظر ظهور امام دوازدهم باشد، مانند کسى است که با شمشیر برهنه در رکاب پیغمبر، دشمن را از حضرتش دفع میکند.
در این وقت مردى از دوستان بنى امیه وارد گشت و حضرت هم سخن خود را قطع فرمود بعد از آن پانزده مرتبه خدمت امام جعفر صادق علیه السّلام رسیدم تا سخن آن روز را تکمیل فرماید ولى میسر نگردید.
چون سال بعد بخدمتش رسیدم، دیدم حضرت نشسته است. در آن حال فرمود: اى ابو ابراهیم! ... او کسى است که بعد از تنگى طاقت فرسا و بلا و ظلم طولانى شیعیان خود را از غم نجات میدهد. پس خوش بحال آنها که آن زمان را درک کنند. اى ابو ابراهیم همین قدر بس است!! ابو ابراهیم گفت: چنان خوشحال شدم که هیچ گاه بدان گونه از خدمتش برنگشته بودم‏
5-ٍ عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى وَ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِیَامِهِ یَتَوَلَّى وَلِیَّهُ وَ یَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ یَتَوَلَّى الْأَئِمَّةَ الْهَادِیَةَ مِنْ قَبْلِهِ أُولَئِکَ رُفَقَائِی وَ ذُو وُدِّی وَ مَوَدَّتِی وَ أَکْرَمُ أُمَّتِی عَلَیَّ قَالَ رِفَاعَةُ وَ أَکْرَمُ خَلْقِ اللَّهِ عَلَی‏
5 -شیخ الطائفة در غیبت از رفاعة بن موسى و معاویة بن وهب از حضرت صادق و آن حضرت از پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله روایت کرده که فرمود: خوش بحال کسى که قائم اهل بیت مرا درک میکند در حالى که پیش از قیامش از وى پیروى مینموده، دوست او را دوست میداشته و از دشمنش بیزارى مى‏جسته و تمام ائمه قبل از او را دوست داشته است. آنها رفیقان و دوستان من و گرامى‏ترین امت من میباشند. رفاعه گفت: حضرت فرمود: آنها در نزد من گرامى‏ترین خلق خدا هستند
6-عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏
 سَیَأْتِی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکُمْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ کُنَّا مَعَکَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَیْنٍ وَ نَزَلَ فِینَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّکُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُم‏
6-و نیز در غیبت شیخ طوسى از عبد اللَّه بن سنان از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود:
سیاتى قوم من بعدکم الرّجل الواحد منهم له اجر خمسین منکم‏
یعنى: مردمى بعد از شما خواهند آمد که یک مرد آنها ثواب پنجاه نفر از شما دارند. اصحاب عرضکردند: یا رسول اللَّه! ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما پیکار کرده‏ایم و قرآن در میان ما نازل شده است (یعنى چطور مى‏شود که مردمى بیایند که یکنفر آنها ثواب پنجاه نفر ما را داشته باشند؟) فرمود آنچه را آنها متحمل میگردند اگر شما ببینید، نمى‏توانید مانند آنها صبر کنید!
7-عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ قِنْوَةَ ابْنَةِ رُشَیْدٍ الْهَجَرِیِّ قَالَتْ‏
 قُلْتُ لِأَبِی مَا أَشَدَّ اجْتِهَادَکَ فَقَالَ یَا بُنَیَّةِ سَیَجِی‏ءُ قَوْمٌ بَعْدَنَا بَصَائِرُهُمْ فِی دِینِهِمْ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ أَوَّلِیهِم‏
7 -برقى در کتاب «محاسن» از ابو الجارود از «قنو» دختر رشید هجرى‏روایت کرده که گفت: بپدرم گفتم چقدر در امر دین جهد و کوشش دارى! پدرم گفت: دختر جان بعد از ما مردمى مى‏آیند که بصیرت آنها در امر دینشان بهتر از جهد و کوشش مردم قبل از آنهاست‏
8-ٍ عَنْ خَالِدٍ الْعَاقُولِیِّ فِی حَدِیثٍ لَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ‏
 فَمَا تَمُدُّونَ أَعْیُنَکُمْ فَمَا تَسْتَعْجِلُونَ أَ لَسْتُمْ آمِنِینَ أَ لَیْسَ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَخْرُجُ مِنْ بَیْتِهِ فَیَقْضِی حَوَائِجَهُ ثُمَّ یَرْجِعُ لَمْ یُخْتَطَفْ إِنْ کَانَ مَنْ قَبْلَکُمْ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ لَیُؤْخَذُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فَتُقْطَعُ یَدَاهُ وَ رِجْلَاهُ وَ یُصْلَبُ عَلَى جُذُوعِ النَّخْلِ وَ یُنْشَرُ بِالْمِنْشَارِ ثُمَّ لَا یَعْدُو ذَنْبَ نَفْسِهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیب
8-شیخ الطائفه در کتاب غیبت از خالد عاقولى در ضمن حدیثى منقول از حضرت صادق علیه السّلام مى‏فرماید: چرا چشم بآن دوخته‏اید و براى چه شتاب مى‏کنید؟ مگر تأمین ندارید؟ آیا این طور نیست که مردى از شما از خانه بیرون میرود و پس از انجام کارش دوباره بخانه برمیگردد، بدون اینکه خطرى باو رسیده باشد؟ اگر آنها که پیش از شما بودند مانند شما (در رفاه بودند و امنیت داشتند) هر مردى از آنها را میگرفتند و دست و پاى او را قطع میکردند، سپس بر تنه‏هاى نخل بدار میزدند و با اره بدو نیم مى‏کردند و او این بلاها را براى اصلاح نفس خود و کفاره گناهش بر خویشتن هموار مینمود. آنگاه این آیه شریفه را تلاوت فرمود: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ یعنى آیا گمان کرده‏اید داخل بهشت میشوید، و حکایت مردمى که قبل از شما بودند بشما نرسیده است که بآنها سختى‏ها و رنجها رسید و چنان متزلزل شدند که پیغمبر و آنها که باو ایمان آوردند، گفتند چه وقت نصرت خداوند فرا میرسد؟ بدانید که نصرت خداوند نزدیک است‏

9-عَنِ الْحَکَمِ بْنِ عُیَیْنَةَ قَالَ لَمَّا قَتَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع الْخَوَارِجَ یَوْمَ النَّهْرَوَانِ قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ طُوبَى لَنَا إِذْ شَهِدْنَا مَعَکَ هَذَا الْمَوْقِفَ وَ قَتَلْنَا مَعَکَ هَؤُلَاءِ الْخَوَارِجَ «1» فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی هَذَا الْمَوْقِفِ أُنَاسٌ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ آبَاءَهُمْ وَ لَا أَجْدَادَهُمْ بَعْدُ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ کَیْفَ یَشْهَدُنَا قَوْمٌ لَمْ یُخْلَقُوا قَالَ بَلَى قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ یَشْرَکُونَنَا فِیمَا نَحْنُ فِیهِ وَ یُسَلِّمُونَ لَنَا فَأُولَئِکَ شُرَکَاؤُنَا فِیمَا کُنَّا فِیهِ حَقّاً حَقّا
9 -در محاسن برقى از حکم بن عیینه روایت نموده که گفت: وقتى در جنگ نهروان امیر المؤمنین خوارج را بقتل رسانید، مردى بخدمت حضرت رسید حضرت فرمود: قسم بخداوندى که دانه را شکافت و آدمى را آفرید، مردمى در اینجا با ما آمده‏اند که هنوز خداوند پدران و نیاکان آنها را خلق نکرده است! آن مرد عرضکرد: مردمى که هنوز خلق نشده‏اند چگونه میتوانند با ما آمده باشند؟! فرمود:
آرى آنها مردمى هستند که در آخر الزمان میباشند و در این هدف که ما داریم آنها نیز شریک هستند و تسلیم ما میباشند: پس آنها در آن راه که ما گام برمیداریم شرکاى حقیقى و واقعى ما میباشند
10-عَنِ الْفَضْلِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى إِبْرَاهِیمَ أَنَّهُ سَیُولَدُ لَکَ فَقَالَ لِسَارَةَ فَقَالَتْ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهَا سَتَلِدُ وَ یُعَذَّبُ أَوْلَادُهَا أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ بِرَدِّهَا الْکَلَامَ عَلَیَّ قَالَ فَلَمَّا طَالَ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَکَوْا إِلَى اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى وَ هَارُونَ یُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَکَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَکُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْتَهِی إِلَى مُنْتَهَاه‏
10- عیاشى در تفسیر خود از فضل بن ابى قره روایت نموده که گفت: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم میفرمود: خداوند وحى فرستاد بحضرت ابراهیم که بزودى فرزندى براى تو متولد خواهد شد! ابراهیم هم بساره (همسرش) خبر داد: ساره گفت:
من پیر زن هستم! با این وصف خداوند وحى فرستاد بسوى ابراهیم که ساره بزودى فرزندى مى‏آورد و اولادش چهار صد سال گرفتار خواهند بود.
آنگاه حضرت فرمود: چون گرفتارى بنى اسرائیل بطول انجامید چهل صبح رو بدرگاه الهى آوردند بگریه و زارى پرداختند. خدا هم بموسى (و برادرش) هارون وحى فرستاد که (با امداد غیبى) آنها را از شر فرعون نجات دهد و صد و هفتاد سال از چهار صد سال گرفتارى آنها را برداشت. سپس امام ششم فرمود: همچنین شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند بگریه و زارى بپردازید؛ خداوند فرج ما را نزدیک خواهد کرد. اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش خواهد رسید

11-عَنْ عَوْفِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ یَا لَیْتَنِی قَدْ لَقِیتُ إِخْوَانِی فَقَالَ لَهُ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ أَ وَ لَسْنَا إِخْوَانَکَ آمَنَّا بِکَ وَ هَاجَرْنَا مَعَکَ قَالَ قَدْ آمَنْتُمْ وَ هَاجَرْتُمْ وَ یَا لَیْتَنِی قَدْ لَقِیتُ إِخْوَانِی فَأَعَادَ الْقَوْلَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْتُمْ أَصْحَابِی وَ لَکِنْ إِخْوَانِی الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِکُمْ یُؤْمِنُونَ بِی وَ یُحِبُّونِّی وَ یَنْصُرُونِّی وَ یُصَدِّقُونِّی وَ مَا رَأَوْنِی فَیَا لَیْتَنِی قَدْ لَقِیتُ إِخْوَانِی‏

11-شیخ مفید در «مجالس» از عوف بن مالک روایت نموده که گفت: روزى پیغمبر (ص) فرمود اى کاش من برادرانم را ملاقات میکردم. ابو بکر و عمر گفتند:
مگر ما برادران شما نیستیم که بتو ایمان آورده و هم با تو مهاجرت نمودیم؟
باز فرمود:
یا لیتنى قد لقیت اخوانى‏
سپس فرمود:
انتم اصحابى و لکن اخوانى الّذین یأتون من بعدکم یؤمنون بى و یحبّونى و ینصرونى و یصدّقونى و ما رأونى فیا لیتنى قد لقیت اخوانى‏
یعنى: اى کاش من برادران خود را میدیدم، آنها هم گفتار خود را تکرار کردند.
حضرت فرمود: شما اصحاب من هستید ولى برادران من کسانى میباشند که بعد از شما مى‏آیند و بمن ایمان مى‏آورند و مرا دوست دارند و یارى میکنند و تصدیق مینمایند و مرا هم ندیده‏اند اى کاش من برادران خود را میدیدم‏

12-ِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا وَقَعَتِ السَّبْطَةُ بَیْنَ الْمَسْجِدَیْنِ تَأْرِزُ الْعِلْمُ فِیهَا کَمَا تَأْرِزُ الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا وَ اخْتَلَفَتِ الشِّیعَةُ بَیْنَهُمْ وَ سَمَّى بَعْضُهُمْ بَعْضاً کَذَّابِینَ وَ یَتْفُلُ بَعْضُهُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ فَقُلْتُ مَا عِنْدَ ذَلِکَ مِنْ خَیْرٍ قَالَ الْخَیْرُ کُلُّهُ عِنْدَ ذَلِکَ یَقُولُهُ ثَلَاثاً وَ قَدْ قَرُبَ الْفَرَج‏
12 -در غیبت نعمانى ابان بن تغلب از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرده که گفت: موقعى که فترتى بین دو مسجد روى داد، علم و دانش در آن فترت پوشیده گردد، چنان که مار در سوراخ خود پنهان مى‏شود و در میان شیعیان اختلاف پدید آید و یک دیگر را دروغگو بنامند و آب دهان بر وى هم بیاندازند. عرضکردم: پس در آن روز خیرى نیست. فرمود:
تمام خیر و خوبى در آن روز است. این را سه بار تکرار نمود، سپس فرمود: فرج و گشایش کار شما نزدیک است‏

13-ٍ عَنْ یَمَانٍ التَّمَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةً الْمُتَمَسِّکُ فِیهَا بِدِینِهِ کَالْخَارِطِ لِشَوْکِ الْقَتَادِ بِیَدِهِ ثُمَّ أَوْمَأَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِیَدِهِ هَکَذَا قَالَ فَأَیُّکُمْ تُمْسِکُ شَوْکَ الْقَتَادِ بِیَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِیّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةً فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ عِنْدَ غَیْبَتِهِ وَ لْیَتَمَسَّکْ بِدِینِه‏
13 -نیز در غیبت نعمانى از حضرت صادق علیه السّلام روایت میکند که فرمود: صاحب- الامر را غیبتى است که هر کس در غیبت وى بخواهد دین خود را حفظ کند، مثل اینست که درخت خاردار قتاد را با دست خود از خار صاف کند. سپس حضرت با دست اشاره کرد و فرمود: این طور! و فرمود: کدام یک از شما با دست خار درخت قتاد را چنگ زده است؟! آنگاه لحظه‏اى سکوت نمود و سپس فرمود: صاحب این امر (قائم آل محمد) غائب مى‏شود پس بهنگام غیبت او باید بندگان خدا از خدا بترسند و دین خود را از دست ندهند!

14-ِ عَنْ أَبِی الْمُرْهِفِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏
 هَلَکَتِ الْمَحَاضِیرُ قُلْتُ وَ مَا الْمَحَاضِیرُ قَالَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُقَرِّبُونَ وَ ثَبَتَ الْحِصْنُ عَلَى أَوْتَادِهَا کُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ فَإِنَّ الْفِتْنَةَ عَلَى مَنْ أَثَارَهَا وَ إِنَّهُمْ لَا یُرِیدُونَکُمْ بِحَاجَةٍ إِلَّا أَتَاهُمُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ لِأَمْرٍ یُعْرَضُ لَهُمْ‏
إیضاح المحاضیر جمع المحضیر و هو الفرس الکثیر العدو و المقربون بکسر الراء المشددة أی الذین یقولون الفرج قریب و یرجون قربه أو یدعون لقربه أو بفتح الراء أی الصابرون الذی فازوا بالصبر بقربه تعالى.
قوله ع و ثبت الحصن أی استقر حصن دولة المخالفین على أساسها بأن یکون المراد بالأوتاد الأساس مجازا و فی الکافی و ثبتت الحصا على أوتادهم أی سهلت لهم الأمور الصعبة کما أن استقرار الحصا على الوتد صعب أو أن أسباب دولتهم تتزاید یوما فیوما أی لا ترفع الحصا عن أوتاد دولتهم بل یدق بها دائما أو المراد بالأوتاد الرؤساء و العظماء أی قدر و لزم نزول حصا العذاب على عظمائهم.
قوله ع الفتنة على من أثارها أی یعود ضرر الفتنة على من أثارها أکثر من غیره کما أن بالغبار یتضرر مثیرها أکثر من غیره‏
14 -و نیز در غیبت نعمانى از ابو المرهف از حضرت صادق علیه السّلام روایت مینماید که فرمود: محاضیر بهلاکت مى‏افتند ... عرضکردم: محاضیر چیست؟
فرمود: آنها که «در باره ظهور» شتاب دارند. و مقرّبون نجات مى‏یابند، و سنگر بر شالوده خود ثابت میماند؛ شما همچون گلیم پاره‏هاى خانه خود باشید. که فتنه و آشوب بضرر عاملین آن تمام مى‏شود، هر گاه آنها قصد آزار شما نمایند خداوند آنها را بکارى مشغول مى‏سازد تا از آن فکر درگذرند.
مؤلف: «محاضیر» جمع محضیر است و محضیر بمعنى اسب بسیار تندرو است (و شاید مقصود جماعت بسیارى باشد که همه شتاب دارند که حضرت زود قیام کند) و «مقرّبون» اگر بکسر راء باشد، یعنى کسانى که مى‏گویند فرج امام زمان نزدیک است و آرزوى نزدیک شدن وقت آن را دارند، یا دعا مى‏کنند که خدا تعجیل در فرج آن حضرت کند.
و چنانچه بفتح راء باشد بمعنى صابران و بردبارانى است که بواسطه صبر در انتظار ظهور آن حضرت نزد خداوند مقرب گشته‏اند جمله «سنگر بر شالوده خود ثابت میماند» بمعنى استقرار سنگر دولت مخالفین بر اساس خود است، که روزبروز کار آنها بالا مى‏گیرد. و جمله «زیرا فتنه بضرر عاملین آن تمام مى‏شود» باین معنى است که ضرر فتنه و آشوب دامن برانگیزنده آن را پیش از دیگران مى‏گیرد، چنان که غبار بیشتر بحلق پدید آورنده خود فرو میرود.

15-عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِی‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَة
15 -و نیز نعمانى در کتاب «غیبت» از ابو بصیر و او از حضرت صادق علیه السّلام روایت میکند که روزى فرمود: آیا شما را از چیزى مطلع نگردانم که خداوند عمل بندگانش را جز بوسیله آن؛ نمیپذیرد؟ من گفتم: بفرمائید بدانیم آن چیست؟ فرمود: آن گواهى دادن بیگانگى خدا و رسالت محمد صلّى اللَّه علیه و آله و اعتقاد بآنچه خدا فرموده و دوستى ما و بیزارى از دشمنان ما ائمه و تسلیم در برابر آنها و پارسائى و کوشش در امر دین و صبر و انتظار براى ظهور قائم ماست.
آنگاه فرمود: ما را دولتى است که هر گاه خداوند بخواهد آن را مى‏آورد.
سپس افزود: هر کس مشتاق است که از یاران قائم ما باشد، باید منتظر ظهور او باشد و پرهیز کارى پیشه سازد و داراى اخلاق نیکو باشد و بدین گونه انتظار آن روز کشد.
اگر در این حالت بمیرد و بعد از مرگ او قائم قیام نماید، ثواب کسى دارد که آن حضرت را درک کرده است. پس سعى کنید و منتظر باشید، خوش بحال شما اى مردمى که خداوند شما را مشمول رحمت خود گردانیده است! عقیده ثابت شیعیان‏

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   فضیلت انتظار فرج2

شنبه 87/1/24 ::  ساعت 9:10 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏52    124    باب 22 فضل انتظار الفرج و مدح الشیعة فی زمان الغیبة و ما ینبغی فعله فی ذلک الزمان .....  ص : 122
1-عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَى دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَى یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة
مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    895    باب بیست و هفتم فضیلت انتظار فرج و مدح شیعیان در زمان غیبت و آنچه که شایسته است در آن زمان انجام داده شود
1-صفار در کتاب «بصائر الدرجات» از ابو بصیر و او از امام محمد باقر علیه السّلام روایت نموده که پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله روزى در مجمعى از اصحاب دو بار فرمود:
اللّهم لقّنى اخوانى‏
: خداوندا! برادران مرا بمن بنمایان. اصحاب عرضکردند:
یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟
قال لا انّکم أصحابى و إخوانى قوم فی آخر الزّمان آمنوا بى و لم یرونى‏
. فرمود: نه! شما اصحاب من میباشید، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند که بمن ایمان مى‏آورند، با اینکه مرا ندیده‏اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آنکه از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، بمن شناسانده است.
ثابت ماندن یکى از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و یا مانند کسى است که پاره‏اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاهدارد. آنها چراغهاى شب تار میباشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تارى نجات میدهد

ٍ 2-عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ  الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ قَالَ مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ أَنَّهُ حَق‏
2 -صدوق در کمال الدین از داود بن کثیر و او از حضرت صادق علیه السّلام نقل میکند که: در تفسیر این آیه شریفه هُدىً لِلْمُتَّقِینَ  الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ فرمود: آنها که ایمان به غیب مى‏آورند کسانى هستند که اعتقاد بقیام قائم آل محمد دارند

3-عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ قَالَ سَأَلْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الم  ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ  الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ فَقَالَ الْمُتَّقُونَ شِیعَةُ عَلِیٍّ ع وَ الْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّةُ الْغَائِبُ وَ شَاهِدُ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَأَخْبَرَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ الْآیَةَ هِیَ الْغَیْبُ وَ الْغَیْبُ هُوَ الْحُجَّةُ وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَةً یَعْنِی حُجَّةً
بیان قوله و شاهد ذلک کلام الصدوق رحمه الله

3-و نیز در آن کتاب از یحیى بن ابو القاسم روایت نموده که گفت: از حضرت صادق علیه السّلام معنى این آیه شریفه الم  ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ،  الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ را پرسیدم. فرمود: (متقین) شیعیان على علیه السّلام و (غیب) حجة غائب است. آنگاه صدوق میگوید: دلیل آن، این آیه است:
وَ یَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ یعنى: میگویند چه میشد اگر آیه‏اى از خدایش بر او نازل میگردید؟ بگو غیب از آن خداوند است. پس منتظر باشید که من نیز با شما منتظرم زیرا خداوند در اینجا خبر میدهد که آن آیه (و علامت که مردم میخواستند) عبارت از «غیب» است و غیب هم «حجت» میباشد. مصداق آن، این آیه است: «وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَةً» یعنى ما پسر مریم (حضرت عیسى) و مادرش را آیتى قرار دادیم و آیه در اینجا بمعنى «حجت» است‏

4-عَنِ الْبَاقِرِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَج‏
4 -هم در کتاب مزبور از صالح بن عقبه و او از پدرش از حضرت امام محمد باقر و آن حضرت از پدران بزرگوارش علیهم السلام نقل کرده که پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود:
افضل العبادة انتظار الفرج‏
یعنى: بهترین عبادتها انتظار فرج (آل محمد) است‏

5-عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص لِعَلِیٍّ ع یَا عَلِیُّ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ یَقِیناً- «1» قَوْمٌ یَکُونُونَ فِی آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ یَلْحَقُوا النَّبِیَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ فِی بَیَاض‏

5-و نیز در آن کتاب از حضرت صادق و آن حضرت از پدرانش روایت نموده که پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بامیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: یا على آنها که بیش از همه در امور دینى یقین دارند، مردمى در آخر الزمان مى‏باشند که پیغمبر را ندیده‏اند و حجت خدا هم از نظر آنها پنهان گردیده است، مع هذا بوسیله سیاهى که در سفیدى است (یعنى سطور کتابهاى دینى خواه قرآن و خواه اخبار) ایمان مى‏آورند

 6-المحاسن السِّنْدِیُّ عَنْ جَدِّهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِیمَنْ مَاتَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ قَالَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏

6-برقى در کتاب «محاسن» از سندى و او از جدش نقل میکند که بحضرت صادق علیه السّلام عرضکردم: چه میفرمائید در باره کسى که در حال انتظار ظهور قائم شما بمیرد؟
فرمود: او مثل کسى است که با قائم در خیمه‏اش باشد. سپس حضرت لحظه‏اى سکوت کرد. و آنگاه فرمود: او مانند کسى است که با پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بوده است.

7-عَنْ عَلَاءِ بْنِ سَیَابَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ کَانَ کَمَنْ کَانَ فِی فُسْطَاطِ الْقَائِمِ ع‏
 7-و نیز در محاسن برقى است که علاء بن سیابه گفت: حضرت صادق علیه السّلام فرمود:
کسى که منتظر ظهور قائم باشد و بر این عقیده بمیرد مانند کسى است که در خیمه قائم مى‏باشد. در کمال الدین و غیبت نعمانى هم این روایت با اسناد دیگر آمده است. خبر عبد الحمید واسطى‏

ِ 8-عَنِ الْفَیْضِ بْنِ الْمُخْتَارِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهَذَا الْأَمْرِ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَیْفِهِ ثُمَّ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِلَّا کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏

8-هم در آن کتاب از فیض بن مختار نقل شده که گفت: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم میفرمود: هر کس از شما بمیرد در حالى که منتظر ظهور قائم آل محمد باشد مثل کسى است که با قائم در خیمه‏اش باشد.
سپس لحظه‏اى سکوت نموده و آنگاه فرمود: نه! بلکه مانند کسى است که در رکاب او شمشیر زده است. بعد از آن فرمود: نه بخدا. بدانید که او همچون کسى است که در رکاب پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله بعزّ شهادت نائل گشته است‏

9-عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا دَخَلَ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ الْکُوفَةَ وَ نَظَرَ إِلَیْهَا ذَکَرَ مَا یَکُونُ مِنْ بَلَائِهَا حَتَّى ذَکَرَ مُلْکَ بَنِی أُمَیَّةَ وَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ ثُمَّ قَالَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَالْزَمُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى یَظْهَرَ الطَّاهِرُ بْنُ الطَّاهِرِ الْمُطَهَّرِ ذُو الْغَیْبَةِ الشَّرِیدُ الطَّرِید

9-شیخ طوسى در کتاب غیبت از ابو بصیر روایت میکند که حضرت صادق علیه السّلام فرمود: موقعى که سلمان رضى اللَّه عنه وارد کوفه شد و بآن شهر نظر افکند، مصیبتهاى کوفه را که بعدها میباید پدید آید براى مردم بیان کرد حتى (فجایع) سلطنت بنى امیه و خلفاى بعد از آنها را نیز ذکر نمود و آنگاه گفت: چون کار باینجا کشید با گلیمهاى خانه خود بسر برید تا وقتى که پاک نهاد پسر پاکزاد پاکیزه سرشت که غیبت میکند و از وطن و بستگانش دور میماند، آشکار شود. خبر عمار ساباطى‏

اللهم عجل لولیک الفرج

ادامه مطلب را هم بخانید


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   فضیلت انتظار فرج

جمعه 87/1/23 ::  ساعت 9:13 عصر

بسم الله الر حمن الرحیم

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏52    122    باب 22 فضل انتظار الفرج و مدح الشیعة فی زمان الغیبة و ما ینبغی فعله فی ذلک الزمان .....  ص : 122

ِّ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ تَمْتَدُّ الْغَیْبَةُ بِوَلِیِّ اللَّهِ الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج‏

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    893    باب بیست و هفتم فضیلت انتظار فرج و مدح شیعیان در زمان غیبت و آنچه که شایسته است در آن زمان انجام داده شود

 احمد بن على بن ابى طالب طبرسى در کتاب احتجاج از ابو حمزه ثمالى و او از ابو خالد کابلى روایت میکند که امام زین العابدین علیه السّلام فرمود: غیبت بوسیله دوازدهمى از جانشینان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد مى‏شود. اى ابو خالد مردم زمان او که معتقد بامامت وى میباشند و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمانها بهترند، زیرا خداوند عقل و فهمى بآنها داده که غیبت در نزد آنها حکم مشاهده را دارد! خداوند آنها را در آن زمان مثل کسانى میداند که با شمشیر در پیش روى پیغمبر (علیه دشمنان دین) پیکار کرده‏اند، آنها مخلصان حقیقى و شیعیان راستگوى ما هستند که مردم را بطور آشکار و نهان بدین خدا میخوانند. و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است‏

اللهم عجل لولیک الفرج

در ادامه مطلب دو روایت ادامه مطلب...

¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   الفتن2

دوشنبه 87/1/19 ::  ساعت 5:17 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

از نرم افزار : گنجینه روایات نور

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏52    264    باب 25 علامات ظهوره صلوات الله علیه من السفیانی و الدجال و غیر ذلک و فیه ذکر بعض أشراط الساعة .....  ص : 181
 رَوَى جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیُّ قَالَ حَجَجْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَجَّةَ الْوَدَاعِ فَلَمَّا قَضَى النَّبِیُّ ص مَا افْتُرِضَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَجِّ أَتَى مُوَدِّعَ الْکَعْبَةِ فَلَزِمَ حَلْقَةَ الْبَابِ وَ نَادَى بِرَفْعِ صَوْتِهِ أَیُّهَا النَّاسُ فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ وَ أَهْلُ السُّوقِ فَقَالَ اسْمَعُوا إِنِّی قَائِلٌ مَا هُوَ بَعْدِی کَائِنٌ فَلْیُبَلِّغْ شَاهِدُکُمْ غَائِبَکُمْ ثُمَّ بَکَى رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى بَکَى لِبُکَائِهِ النَّاسُ أَجْمَعِینَ فَلَمَّا سَکَتَ مِنْ بُکَائِهِ قَالَ‏اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ أَنَّ مَثَلَکُمْ فِی هَذَا الْیَوْمِ کَمَثَلِ وَرَقٍ لَا شَوْکَ فِیهِ إِلَى أَرْبَعِینَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ شَوْکٌ وَ وَرَقٌ إِلَى مِائَتَیْ سَنَةٍ ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ شَوْکٌ لَا وَرَقَ فِیهِ حَتَّى لَا یُرَى فِیهِ إِلَّا سُلْطَانٌ جَائِرٌ أَوْ غَنِیٌّ بَخِیلٌ أَوْ عَالِمٌ مُرَاغِبٌ فِی الْمَالِ أَوْ فَقِیرٌ کَذَّابٌ أَوْ شَیْخٌ فَاجِرٌ أَوْ صَبِیٌّ وَقِحٌ أَوِ امْرَأَةٌ رَعْنَاءُ ثُمَّ بَکَى رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَامَ إِلَیْهِ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ وَ قَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنَا مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ فَقَالَ ص یَا سَلْمَانُ إِذَا قَلَّتْ عُلَمَاؤُکُمْ وَ ذَهَبَتْ قُرَّاؤُکُمْ وَ قَطَعْتُمْ زَکَاتَکُمْ وَ أَظْهَرْتُمْ مُنْکَرَاتِکُمْ وَ عَلَتْ أَصْوَاتُکُمْ فِی مَسَاجِدِکُمْ وَ جَعَلْتُمُ الدُّنْیَا فَوْقَ رُءُوسِکُمْ وَ الْعِلْمَ تَحْتَ أَقْدَامِکُمْ وَ الْکَذِبَ حَدِیثَکُمْ وَ الْغِیبَةَ فَاکِهَتَکُمْ وَ الْحَرَامَ غَنِیمَتَکُمْ وَ لَا یَرْحَمُ کَبِیرُکُمْ صَغِیرَکُمْ وَ لَا یُوَقِّرُ صَغِیرُکُمْ کَبِیرَکُمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَنْزِلُ اللَّعْنَةُ عَلَیْکُمْ وَ یُجْعَلُ بَأْسُکُمْ بَیْنَکُمْ وَ بَقِیَ الدِّینُ بَیْنَکُمْ لَفْظاً بِأَلْسِنَتِکُمْ فَإِذَا أُوتِیتُمْ هَذِهِ الْخِصَالَ تَوَقَّعُوا الرِّیحَ الْحَمْرَاءَ أَوْ مَسْخاً أَوْ قَذْفاً بِالْحِجَارَةِ وَ تَصْدِیقُ ذَلِکَ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ- فَقَامَ إِلَیْهِ جَمَاعَةٌ مِنَ الصَّحَابَةِ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنَا مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ فَقَالَ ص عِنْدَ تَأْخِیرِ الصَّلَوَاتِ وَ اتِّبَاعِ الشَّهَوَاتِ وَ شُرْبِ الْقَهَوَاتِ وَ شَتْمِ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ حَتَّى تَرَوْنَ الْحَرَامَ مَغْنَماً وَ الزَّکَاةَ مَغْرَماً وَ أَطَاعَ الرَّجُلُ زَوْجَتَهُ وَ جَفَا جَارَهُ وَ قَطَعَ رَحِمَهُ وَ ذَهَبَ رَحْمَةُ الْأَکَابِرِ وَ قَلَّ حَیَاءُ الْأَصَاغِرِ وَ شَیَّدُوا الْبُنْیَانَ وَ ظَلَمُوا الْعَبِیدَ وَ الْإِمَاءَ وَ شَهِدُوا بِالْهَوَى وَ حَکَمُوا بِالْجَوْرِ وَ یَسُبُّ الرَّجُلُ أَبَاهُ وَ یَحْسُدُ الرَّجُلُ أَخَاهُ وَ یُعَامِلُ الشُّرَکَاءُ بِالْخِیَانَةِ وَ قَلَّ الْوَفَاءُ وَ شَاعَ الزِّنَا وَ تَزَیَّنَ‏الرِّجَالُ بِثِیَابِ النِّسَاءِ وَ سُلِبَ عَنْهُنَّ قِنَاعُ الْحَیَاءِ وَ دَبَّ الْکِبْرُ فِی الْقُلُوبِ کَدَبِیبِ السَّمِّ فِی الْأَبْدَانِ وَ قَلَّ الْمَعْرُوفُ وَ ظَهَرَتِ الْجَرَائِمُ وَ هُوِّنَتِ الْعَظَائِمُ وَ طَلَبُوا الْمَدْحَ بِالْمَالِ وَ أَنْفَقُوا الْمَالَ لِلْغِنَاءِ وَ شُغِلُوا بِالدُّنْیَا عَنِ الْآخِرَةِ وَ قَلَّ الْوَرَعُ وَ کَثُرَ الطَّمَعُ وَ الْهَرْجُ وَ الْمَرْجُ وَ أَصْبَحَ الْمُؤْمِنُ ذَلِیلًا وَ الْمُنَافِقُ عَزِیزاً مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ بِالْأَذَانِ وَ قُلُوبُهُمْ خَالِیَةٌ مِنَ الْإِیمَانِ وَ اسْتَخَفُّوا بِالْقُرْآنِ وَ بَلَغَ الْمُؤْمِنُ عَنْهُمْ کُلَّ هَوَانٍ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَرَى وُجُوهَهُمْ وُجُوهَ الْآدَمِیِّینَ وَ قُلُوبَهُمْ قُلُوبَ الشَّیَاطِینِ کَلَامُهُمْ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَ قُلُوبُهُمْ أَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ فَهُمْ ذِئَابٌ وَ عَلَیْهِمْ ثِیَابٌ مَا مِنْ یَوْمٍ إِلَّا یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَ فَبِی تَغْتَرُّونَ أَمْ عَلَیَّ تَجْتَرِءُونَ أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ لَا مَنْ یَعْبُدُنِی مُخْلِصاً مَا أَمْهَلْتُ مَنْ یَعْصِینِی طَرْفَةَ عَیْنٍ وَ لَوْ لَا وَرَعُ الْوَرِعِینَ مِنْ عِبَادِی لَمَا أَنْزَلْتُ مِنَ السَّمَاءِ قَطْرَةً وَ لَا أَنْبَتُّ وَرَقَةً خَضْرَاءَ فَوَا عَجَبَاهْ لِقَوْمٍ آلِهَتُهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَ طَالَتْ آمَالُهُمْ وَ قَصُرَتْ آجَالُهُمْ وَ هُمْ یَطْمَعُونَ فِی مُجَاوَرَةِ مَوْلَاهُمْ وَ لَا یَصِلُونَ إِلَى ذَلِکَ إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ لَا یَتِمُّ الْعَمَلُ إِلَّا بِالْعَقْل‏

اللهم عجل لولیک الفرج

ترجمه در امه مطلب...

¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   فتنه های آخر الزمان

دوشنبه 87/1/19 ::  ساعت 4:56 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

ترجمه در تیتر جدا قرار گرفت (چون بیش از 30000کاراکتر جانمیشه)

به عینه از نرم افزار : گنجینه نور

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    1045    روایت حمران بن اعین در باره علائم عمومى آخر الزمان .....  ص : 1036

روایت حمران بن اعین در باره علائم عمومى آخر الزمان‏

 کلینى در روضه کافى از حمران بن اعین روایت مى‏کند که در خدمت امام جعفر صادق علیه السّلام از بنى عباس و وضع پریشان شیعیان در نزد آنها سخن بمیان‏آمد: حضرت فرمود: من با ابو جعفر (منصور خلیفه عباسى) سفر میکردم، او در میان همراهانش سوار بر اسب بود، لشکرى در جلو و لشکرى پشت سر داشت و من پهلوى او بر الاغى سوار بودم.

ابو جعفر بمن گفت: یا ابا عبد اللَّه (ابا عبد اللَّه کنیه حضرت است) سزاوار بود که شما از این اقتدارى که خداوند بما داده و گشایش و عزتى که بما ارزانى داشته است خشنود شوى، و بمردم نگوئى که تو و خاندانت از ما باین امر شایسته‏تر میباشید تا ما هم در صدد آزار تو و آنها نباشیم! حضرت فرمود: من باو گفتم: کسى که این حرف را از من بتو رسانده دروغ گفته است، ابو جعفر (منصور) گفت: آیا قسم میخورید که این حرف را نگفته‏اید؟

گفتم: مردم جادوگرند، یعنى میخواهند فساد برپا کنند، و تو را از من برنجانند گوش بحرف اینان مده که احتیاج ما بتو از احتیاجى که تو بما دادى بیشتر است.

سپس (منصور) بمن گفت بخاطر دارى که روزى از شما پرسیدم آیا ما بسلطنت میرسیم؟ گفتى: آرى سلطنت شما طویل و عریض و سخت است. پیوسته با فرصت کافى و توسعه زیاد دنیوى بسر میبرید، تا در ماهى محترم و در شهرى محترم خون محترمى از ما را بریزند. دیدم حدیثى را که سابقا باو گفته بودم از بر کرده است.

در جواب گفتم: شاید خداوند تو را از این کار (ریختن خون) حفظ کند زیرا من در این حدیث تو را قصد نکردم، بلکه من فقط حدیثى را روایت کردم بعلاوه شاید آن کس دیگرى از خاندان تو باشد که باین کار مبادرت میورزد. منصور ساکت شد و دیگر چیزى بمن نگفت.

وقتى بخانه خود برگشتم یکى از دوستان ما «شیعیان» نزد من آمد و گفت: بخدا قسم من شما را در میان لشکر منصور دیدم که سوار الاغى هستید و او سوار اسب و بطرف شما خم شده گفتگو میکند، مثل اینکه شما پائین دست او قرار گرفته‏اید. من پیش خود گفتم: این حجت خدا و امامى است که باید از وى اطاعت کرد. ولى آن دیگرى (یعنى منصور) ستمگرى میکند و فرزندان پیغمبر را میکشد و در زمین خونریزى میکند. با وجود این او بر مرکب قرار دارد و شما سوار الاغ هستید! بدین گونه شکى بدلم راه یافت، بطورى که ترسیدم دین و جانم را از دست بدهم. حضرت فرمود: من بآن مرد شیعه گفتم: اگر میدیدى چقدر فرشته در اطراف و جلو و پشت سر و سمت چپ و راست من میباشند، او و همراهانش را خیلى پست میشمردى. او هم گفت: حالا دلم آرام گرفت.

سپس آن مرد شیعه پرسید: اینها تا کى سلطنت خواهند کرد و ما کى آسوده میشویم؟ گفتم: نمیدانى که هر چیزى مدتى دارد؟ گفت: چرا میدانیم گفتم:

این دانائى براى تو ثمربخش نیست؟! هنگامى که بنا باشد اینان منقرض گردند از یک چشم بهم زدن هم زودتر طومار دولت آنها درهم پیچیده مى‏شود. اگر تو از وضع آنها در پیشگاه خداوند اطلاع داشته باشى که چگونه است، نسبت بآنها خشمگین‏تر میشوى. اگر تو و تمام مردى روى زمین سعى کنید که آنها را بیش از آنچه هستند وارد ورطه گناه بنمائید از عهده آن بر نخواهید آمد، پس شیطان تو را وسوسه ننماید. زیرا عزت از آن خدا و پیغمبرش و اهل ایمان است؛ ولى منافقین نمیدانند. نمیدانى که اگر کسى منتظر ظهور دولت ما باشد و بر ترس و آزارى که در راه پیروى از ما مى‏بیند صبر کند، فردا در جمعیت ما خواهد بود؟

هر گاه دیدى که حق از میان رفت و اهل حق رفتند، و دیدى که ظلم همه جا را فرا گرفته، و دیدى که دست در قرآن بردند، و چیزهائى که در آن نبوده داخل آن نمودند، آنگاه از روى هواى نفس آن را توجیه کردند، و دیدى که دین تغییر و انقلاب پیدا کرده، چنان که آب کاسه تغییر و انقلاب پیدا میکند. و دیدى که پیروان باطل بر اهل حق برترى یافته‏اند، و دیدى که فساد در همه جا آشکار است و کسى از آن جلوگیرى نمیکند و مرتکبین آنهم خود را معذور میدانند. هر گاه دیدى که فساد در همه جا آشکار است، و مردها بمردها و زنان بزنان اکتفا نموده‏اند، و دیدى که مؤمن لب فرو بسته و حرفش پذیرفته نمیشود، و دیدى که فاسق دروغ میگوید و دروغ را برخ او نمیکشند، و دیدى که کوچک بزرگ را مسخره میکند، و دیدى پیوند خویشاوندى را بریده‏اند، و دیدى که بعضى بعمل فاسد خود فخر میکنند و تمجید هم میشوند، و او لبخند میزند و کسى هم چیزى باو نمى‏گوید! و دیدى که امردان مانند زنان خود را در معرض عمل نامشروع قرار میدهند! و دیدى که زنان با یک دیگر عمل منافى عفت (مساحقه) میکنند.

هر گاه دیدى که مدح این و آن زیاد شده، و دیدى که مردم اموال خود را در راه غیر خدا بذل میکنند، و کسى را از این کار برحذر نمیدارند و جلو آنها را نمى‏گیرند و دیدى که بعضى از مشاهده جد و جهد مؤمنى در امر دین، پناه بخدا میبرند! و دیدى که همسایه خود را آزار میرساند و کسى هم او را منع نمیکند، و دیدى که کافر از دیدن فساد در روى زمین خشنود است، و دیدى که انواع شراب بطور آشکار نوشیده مى‏شود! و مردم از خدا نترس بر گرد آن اجتماع میکنند.

هر گاه دیدى که امر بمعروف بى‏ارزش گشته، و دیدى که اهل فساد در آنچه خدا نمى‏پسندد، نیرومند و پسندیده‏اند. و دیدى که اهل اخبار و حدیث (علماى دین) موهون شده‏اند و دوستداران آنها از نظر افتاده‏اند، و دیدى که راه هر گونه عمل خیر بسته شده، و راه اعمال شر باز است، و دیدى که حج خانه خدا تعطیل گشته و مردم را بترک آن وامى‏دارند، و دیدى که مردم آنچه را که میگویند عمل نمیکنند.

هر گاه دیدى که مردان براى عمل نامشروع با مردان و زنان براى عمل نامشروع با زنان غذاى خوب میخورند (و تقویت میکنند!) و دیدى که ارتزاق مرد از پشت وى و ارتزاق زن از جلو اوست!

و رأیت النّساء یتّخذن المجالس کما یتّخذها الرّجال‏

و دیدى که زنان مانند مردان مجلس‏ها میگیرند! و دیدى که صفات زنان در بنى عباس ظاهر گشته؛ دست و پاى خود را حنا میگیرند و شانه بر موى خود میزنند، همان طور که زن براى جلب نظر شوهرش موى خود را شانه میکند! هر گاه دیدى که بمردها پول میدهند که با آنها یا زنان آنها عمل نامشروع کنند! و دیدى که بمرد رغبت نمودند و مردها هم در این عمل بیکدیگر حسد بردند، و دیدى که مالدار از شخص باایمان عزیزتر است، و دیدى که رباخوارى آشکار است و رباخوار مورد ملامت قرار نمى‏گیرد، و دیدى که زنها بعمل زنا افتخار مى‏کنند! و هر گاه دیدى که زن رشوه بشوهر خود میدهد و او را وامیدارد که از مردان دست بردارد (یا اینکه رشوه میدهد که برود با مردان عمل منافى عفت کند تا او هم با زنان چنین کند، یا در معاشرت با مردان آزاد باشد. مؤلف) و دیدى که بیشتر مردم زنان را بر اعمال بدشان همراهى میکنند، و دیدى که مؤمن محزون و از نظر افتاده و خوار است، و دیدى که بدعتها و عمل زنا آشکار گشته: و دیدى که مردم با شاهد دروغ بدیگران تعدى مینمایند.

و دیدى که حرام حلال گشته و دیدى که امور دینى با رأى شخصى عمل مى‏شود، و قرآن و احکام آن تعطیل میگردد، و دیدى که مردم چنان در ارتکاب معاصى جرى شده‏اند که منتظر رسیدن شب نیستند (بلکه همه کارها را علنا در روز انجام میدهند! مؤلف) هر گاه دیدى که مؤمن جز با قلب خود قدرت ندارد اعمال زشت را نکوهش کند و دیدى که مال بسیار در راه غضب خداوند صرف مى‏شود، و دیدى که والیان، کافران را بخود نزدیک و نیکوکاران را از خود دور میکنند! و دیدى که والیان در اجراى حکم رشوه میخواهند و دیدى که استاندارى را بمزایده میگذارند (که هر کس بیشتر پول داد او را باستاندارى برسانند مؤلف) هر گاه دیدى که مردم با محارم خود نزدیکى مینمایند و به آنها اکتفامى‏کنند و دیدى که مرد با تهمت و سوء ظن بقتل میرسد! و دیدى که مردها بمردها پیشنهاد عمل زشت میکنند، و خود و اموالش را در اختیار او میگذارد! و دیدى که مردان را از نزدیکى با زنان سرزنش مى‏کنند (که چرا با امردان آمیزش نمى‏کنى) و دیدى که گذران مرد از راه فروش ناموس زنش تأمین مى‏شود و او این را میداند و بآن تن در مى‏دهد! و دیدى که زن شوهر خود را بدبخت مى‏کند و بر خلاف میل او عمل مى‏نماید و نفقه شوهرش را مى‏پردازد! و هر گاه دیدى که مرد زن و کلفت خود را اجاره میدهد و بخورد و خوراکى که از راه رذالت تحصیل مى‏کند راضى مى‏شود، و دیدى که قسم خوردن دروغ بخدا زیاد مى‏شود. و دیدى که قمار بازى آشکار شد، و دیدى که علنا شراب فروشى میکنند و منعى در کار نیست، و دیدى که زنان مسلمان خود را در اختیار کافران میگذارند.

و هر گاه دیدى که لهو و لعب آشکار گشت و کسى که از کنار آن عبور میکند جلوگیرى نمى‏نماید، یا کسى قادر به جلوگیرى آن نیست. و دیدى که مرد با- شرافت در پیش دشمنى که از او و قدرتش وحشت دارد خوار میگردد، و دیدى که مقربان حکام کسانى هستند که بما اهل بیت ناسزا بگویند، و دیدى که دوستان ما شهادتشان در محکمه پذیرفته نمیشود، و دیدى که بسخنان دروغ رغبت پیدا مى‏شود

و رأیت القرآن قد ثقل على النّاس استماعه و خفّ على النّاس استماع الباطل‏

و دیدى که شنیدن تلاوت قرآن بر مردم گران، و استماع سخنان باطل براى مردم آسان است! و دیدى که همسایه از ترس زبان همسایه‏اش بوى احترام میگذارد! و دیدى که احکام الهى تعطیل شده، و در موارد آن بمیل خود عمل میکنند و دیدى‏که مساجد طلا کارى شده، و دیدى راستگوترین مردم، مفتریان دروغگو میباشند و دیدى که شر و فساد ظاهر گشته و سعى در سخن چینى مى‏شود. هر گاه دیدى که عمل شنیع زنا شایع شده، و دیدى که غیبت ملیح محسوب مى‏شود و مردم یک دیگر را بآن مژده میدهند. و دیدى که حج و جهاد را براى غیر خدا طلب میکنند. و دیدى که پادشاه، مؤمن را براى کافر ذلیل میکند و دیدى که ویرانى بیش از عمران و آبادى است، و دیدى که گذران مرد از راه کم‏فروشى تأمین مى‏شود، و دیدى که ریختن خون مردم بى‏ارزش شمرده مى‏شود، و دیدى که مرد ریاست را بخاطر رسیدن بدنیا طلب میکند و خود را ببدزبانى مشهور میسازد تا از وى بترسند و کارها را باو واگذارند.

هر گاه دیدى که نماز سبک شمرده مى‏شود، و دیدى که مرد مال بسیارى دارد ولى اصلا وجوهات شرعى آن را نمى‏دهد، و دیدى که مرده را از قبر بیرون مى‏آورند و اذیت میکنند و کفنش را میفروشند و دیدى که هرج و مرج زیاد شده، و دیدى که مرد هنگام شب با نشاط و سرخوش و موقع صبح خمود و سرمست است، و اهمیت بامور زندگى نمى‏دهد، و دیدى که با حیوانات عمل زشت میکنند و دیدى که حیوانات یک دیگر را میدرند.

هر گاه دیدى که مرد میرود نماز بگذارد ولى وقتى برمى‏گردد لباسى در برندارد و دیدى که دلهاى مردم قسى شده و دیدگان آنها خشکیده (یعنى از خوف خدا اشک نمیریزند) و ذکر خداوند بر آنها دشوار است، و دیدى که پلیدى زیاد شده و مردم نسبت بآن رغبت نشان مى‏دهند «1» و دیدى که نمازگزار براى اینکه مردم او را به‏بینند نماز میگزارد، و دیدى که فقیه به منظور دنیا و ریاست و غیر دین تحصیل میکند.

هر گاه دیدى که مردم دور کسى را گرفته‏اند که قدرت را در دست دارد و دیدى‏کسى که طلب حلال میکند در نظر مردم مذموم و سرزنش مى‏شود و طالب حرام را مدح و احترام میکنند، و دیدى که در مکه و مدینه کارهائى میکنند که خداوند دوست ندارد و کسى هم نیست که مانع شود و هیچ کس آنها را از این عمل زشت بازنمى‏دارد. و دیدى که آلات موسیقى در مکه و مدینه آشکار است و دیدى که مرد سخن حقى میگوید و امر بمعروف و نهى از منکر میکند، و در آن حال کسى بقصد نصیحت نزد او میرود و بوى میگوید: این را از زبان تو ساخته‏اند (یعنى گفتن سخن حق و امر بمعروف و نهى از منکر متروک مى‏شود، و ارزش خود را از دست میدهد، که اگر کسى بگوید زشت است، او را بر حذر میدارند) و دیدى که مردم بیک دیگر نگاه میکنند (از هم تقلید میکنند) و از افراد شرور پیروى مینمایند. هر گاه دیدى که راه خیر بکلى خالى است و کسى از آن راه نمیرود، و دیدى که مرده را جابجا میکنند و کسى هم وحشت نمیکند و دیدى که هر سال بدعت و شرارت بیشتر مى‏شود و دیدى که مردم و مجالس از ثروتمندان متابعت نمى‏نمایند و دیدى که از فقیر دستگیرى میکنند که باو بخندند و براى غیر خدا بر او ترحم مى‏آورند.

و رأیت الایات فی السّماء لا یفزع بها احد

و دیدى که علائم در آسمان پدید مى‏آید ولى هیچ کس نمى‏ترسد و دیدى که مردم در ملاء عام مانند حیوانات (بمنظور اعمال زشت) روى هم میجهند و کسى هم از ترس این عمل را تقبیح نمیکند؟

هر گاه دیدى که مرد مال بسیار در راه غیر مشروع صرف میکند و از بذل اندک چیزى در راه خدا خوددارى میکند، و دیدى که بى‏احترامى بپدر و مادر آشکار گردید و مقام آنها را سبک شمردند، و نزد فرزندشان سیه‏روزتر از همه بودند، وفرزندان از اینکه بپدر و مادرشان افتراء ببندند، خوشحال میشوند!

و رأیت النّساء قد غلبن على الملک و غلبن على کلّ امر لا یؤتى الّا ما لهنّ فیه هوى‏

و دیدى که زنان بر دولت و سلطنت و هر چیزى که میل بآن دارند غلبه یافته و مسلط گشته‏اند! و دیدى که پسر به پدرش افتراء مى‏بندد و به پدر و مادرش نفرین میکند و از مرگ آنها خوشحال مى‏شود. هر گاه دیدى که اگر یک روز بر مردى بگذرد و در آن روز گناه بزرگى مانند زنا و کم فروشى و غل و غش در معامله یا شرابخوارى نکرده باشد، اندوهگین و محزون است که آن روز را مفت از دست داد، و عمرش ضایع شد! و دیدى که پادشاه غلات را احتکار میکند (تا بموقع با قیمت بیشتر بفروشد) و دیدى که اموال اولاد پیغمبر (یعنى خمس و وجوهات) در راه دروغ و قمار و شرابخوارى صرف مى‏شود و دیدى که با شراب مداوا میکنند و فوائد آن را براى مریض شرح میدهند و از آن شفا مى‏جویند، و دیدى که مردم در خصوص امر بمعروف و نهى از منکر و ترک دیندارى با آنها برابرند.

هر گاه دیدى که باد و بروت اهل نفاق پیوسته در جریان است ولى نسیم اهل حق نمى‏وزد، و دیدى که اذان گفتن و نماز گزاردن با مزد انجام میگیرد و دیدى که مساجد پر از مردم از خدا نترس شده، در آنجا براى غیبت کردن و خوردن گوشت اهل دین جمع میشوند و شراب و مسکرات را توصیف میکنند. و دیدى که آدم مست پیشنماز مردم شده عقل خود را از دست داده و مردم هم مستى را ننگ نمیدانند وقتى کسى مست شد، احترام پیدا میکند و از وى تقیه مى‏نمایند و میترسند و او را رها میکنند و حد نمیزنند و بعلت مستى او را معذور میدانند! هر گاه دیدى کسى که مال یتیم میخورد در عین حال از صلاح و خوبى خود خبر میدهد و دیدى که قضات بر خلاف دستور الهى حکم مى‏کنند و دیدى که حکام از راه طمع از خائنین پیروى میکنند، و دیدى که حاکم با جرأت تمام ارث را بقیم ورثه یا از میان آنها بشخص فاسق و بد عمل آنها میدهد (یعنى آنها رشوه بحاکم‏میدهند و حاکم هم حکم میکند که اموال بآنها برسد- مؤلف).

چون آن فساق ارثیه را بدین گونه از حکام بچنگ آوردند، حکام آنها را بحال خود میگذارند که با آن مال هر چه میخواهند بکنند. هر گاه دیدى که روى منبرها بمردم دستور تقوى و پارسائى میدهند ولى خود گوینده بگفته خود عمل نمیکند، و دیدى که اوقات نماز را سبک میشمارند و دیدى که شخص وجوه بریه را بوسیله دیگرى صرف میکند و بخاطر خدا نمیدهد و بواسطه درخواست مردم میدهند، و دیدى که همت مردم شکم و عورت آنهاست و از خوردن حرام یا ارتکاب عمل حرام باک ندارند، و دیدى که دنیا بآنها روى آورده، و خلاصه هر گاه دیدى که اعلام حق کهنه شده خود را نگاهدار و نجات از این مهالک را از خداوند بخواه و بدان که مردم با این نافرمانیها مستحق عذابند. اگر عذاب بر آنها فرود آمد و تو در میان آنها بودى، باید بشتابى بسوى رحمت حق تا از کیفرى که آنها بواسطه سرپیچى از فرمان خدا مى‏بینند بیرون بیائى، و بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیگرداند و إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ.

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   فتن آخر الزمان

دوشنبه 87/1/19 ::  ساعت 3:38 عصر

بسم الله الرحمن الحیم

تمام متن و ترجمه از نرم افزار : گنجینه روایات نور

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏52    257    باب 25 علامات ظهوره صلوات الله علیه من السفیانی و الدجال و غیر ذلک و فیه ذکر بعض أشراط الساعة .....  ص : 181

عَنْ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذُکِرَ هَؤُلَاءِ عِنْدَهُ وَ سُوءُ حَالِ الشِّیعَةِ عِنْدَهُمْ فَقَالَ إِنِّی سِرْتُ مَعَ أَبِی جَعْفَرٍ الْمَنْصُورِ وَ هِیَ فِی مَوْکِبِهِ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ خَیْلٌ وَ مِنْ خَلْفِهِ خَیْلٌ وَ أَنَا عَلَى حِمَارٍ إِلَى جَانِبِهِ فَقَالَ لِی یَا بَا عَبْدِ اللَّهِ قَدْ کَانَ یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تَفْرَحَ بِمَا أَعْطَانَا اللَّهُ مِنَ الْقُوَّةِ وَ فَتَحَ لَنَا مِنَ الْعِزِّ وَ لَا تُخْبِرِ النَّاسَ أَنَّکَ أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنَّا وَ أَهْلَ بَیْتِکَ فَتُغْرِیَنَا بِکَ وَ بِهِم قَالَ فَقُلْتُ وَ مَنْ رَفَعَ هَذَا إِلَیْکَ عَنِّی فَقَدْ کَذَبَ فَقَالَ أَ تَحْلِفُ عَلَى مَا تَقُولُ قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ سَحَرَةٌ یَعْنِی یُحِبُّونَ أَنْ یُفْسِدُوا قَلْبَکَ عَلَیَّ فَلَا تُمَکِّنْهُمْ مِنْ سَمْعِکَ فَإِنَّا إِلَیْکَ أَحْوَجُ مِنْکَ إِلَیْنَا فَقَالَ لِی تَذْکُرُ یَوْمَ سَأَلْتُکَ هَلْ لَنَا مُلْکٌ فَقُلْتَ نَعَمْ طَوِیلٌ عَرِیضٌ شَدِیدٌ فَلَا تَزَالُونَ فِی مُهْلَةٍ مِنْ أَمْرِکُمْ وَ فُسْحَةٍ مِنْ دُنْیَاکُمْ حَتَّى تُصِیبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً فِی شَهْرٍ حَرَامٍ فِی بَلَدٍ حَرَامٍ‏فَعَرَفْتُ أَنَّهُ قَدْ حَفِظَ الْحَدِیثَ فَقُلْتُ لَعَلَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَکْفِیَکَ فَإِنِّی لَمْ أَخُصَّکَ بِهَذَا إِنَّمَا هُوَ حَدِیثٌ رَوَیْتُهُ ثُمَّ لَعَلَّ غَیْرَکَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ أَنْ یَتَوَلَّى ذَلِکَ فَسَکَتَ عَنِّی فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِی أَتَانِی بَعْضُ مَوَالِینَا فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَیْتُکَ فِی مَوْکِبِ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَیْکَ یُکَلِّمُکَ کَأَنَّکَ تَحْتَهُ فَقُلْتُ بَیْنِی وَ بَیْنَ نَفْسِی هَذَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ وَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِی یُقْتَدَى بِهِ وَ هَذَا الْآخَرُ یَعْمَلُ بِالْجَوْرِ وَ یَقْتُلُ أَوْلَادَ الْأَنْبِیَاءِ وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ فِی الْأَرْضِ بِمَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ وَ هُوَ فِی مَوْکِبِهِ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ فَدَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ شَکٌّ حَتَّى خِفْتُ عَلَى دِینِی وَ نَفْسِی قَالَ فَقُلْتُ لَوْ رَأَیْتَ مَنْ کَانَ حَوْلِی وَ بَیْنَ یَدَیَّ وَ مِنْ خَلْفِی وَ عَنْ یَمِینِی وَ عَنْ شِمَالِی مِنَ الْمَلَائِکَةِ لَاحْتَقَرْتَهُ وَ احْتَقَرْتَ مَا هُوَ فِیهِ فَقَالَ الْآنَ سَکَنَ قَلْبِی ثُمَّ قَالَ إِلَى مَتَى هَؤُلَاءِ یَمْلِکُونَ أَوْ مَتَى الرَّاحَةُ مِنْهُمْ فَقُلْتُ أَ لَیْسَ تَعْلَمُ‏أَنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُدَّةً قَالَ بَلَى فَقُلْتُ هَلْ یَنْفَعُکَ عِلْمُکَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ کَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَیْنِ إِنَّکَ لَوْ تَعْلَمُ حَالَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کَیْفَ هِیَ کُنْتَ لَهُمْ أَشَدَّ بُغْضاً وَ لَوْ جَهَدْتَ وَ جَهَدَ أَهْلُ الْأَرْضِ أَنْ یُدْخِلُوهُمْ فِی أَشَدِّ مَا هُمْ فِیهِ مِنَ الْإِثْمِ لَمْ یَقْدِرُوا فَلَا یَسْتَفِزَّنَّکَ الشَّیْطَانُ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا یَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا فَإِذَا رَأَیْتَ الْحَقَّ قَدْ مَاتَ وَ ذَهَبَ أَهْلُهُ وَ رَأَیْتَ الْجَوْرَ قَدْ شَمِلَ الْبِلَادَ وَ رَأَیْتَ الْقُرْآنَ قَدْ خَلُقَ وَ أُحْدِثَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ وَ وُجِّهَ عَلَى الْأَهْوَاءِ وَ رَأَیْتَ الدِّینَ قَدِ انْکَفَأَ کَمَا یَنْکَفِئُ الْإِنَاءُ وَ رَأَیْتَ أَهْلَ الْبَاطِلِ قَدِ اسْتَعْلَوْا عَلَى أَهْلِ الْحَقِّ وَ رَأَیْتَ الشَّرَّ ظَاهِراً لَا یُنْهَى عَنْهُ وَ یُعْذَرُ أَصْحَابُهُ وَ رَأَیْتَ الْفِسْقَ قَدْ ظَهَرَ وَ اکْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَأَیْتَ الْمُؤْمِنَ صَامِتاً لَا یُقْبَلُ قَوْلُهُ وَ رَأَیْتَ الْفَاسِقَ یَکْذِبُ وَ لَا یُرَدُّ عَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ فِرْیَتُهُ وَ رَأَیْتَ الصَّغِیرَ یَسْتَحْقِرُ بِالْکَبِیرِ وَ رَأَیْتَ الْأَرْحَامَ قَدْ تَقَطَّعَتْ وَ رَأَیْتَ مَنْ یَمْتَدِحُ بِالْفِسْقِ یُضْحَکُ مِنْهُ وَ لَا یُرَدُّ عَلَیْهِ قَوْلُهُ وَ رَأَیْتَ الْغُلَامَ یُعْطِی مَا تُعْطِی الْمَرْأَةُ وَ رَأَیْتَ النِّسَاءَ یَتَزَوَّجْنَ النِّسَاءَ وَ رَأَیْتَ الثَّنَاءَ قَدْ کَثُرَ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُنْفِقُ الْمَالَ فِی غَیْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَلَا یُنْهَى وَ لَا یُؤْخَذُ عَلَى یَدَیْهِ وَ رَأَیْتَ النَّاظِرَ یَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِمَّا یَرَى الْمُؤْمِنَ فِیهِ مِنَ الِاجْتِهَادِ وَ رَأَیْتَ الْجَارَ یُؤْذِی جَارَهُ وَ لَیْسَ لَهُ مَانِعٌ وَ رَأَیْتَ الْکَافِرَ فَرِحاً لِمَا یَرَى فِی الْمُؤْمِنِ مَرِحاً لِمَا یَرَى فِی الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَادِ وَ رَأَیْتَ الْخُمُورَ تُشْرَبُ عَلَانِیَةً وَ یَجْتَمِعُ عَلَیْهَا مَنْ لَا یَخَافُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَأَیْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِیلًا وَ رَأَیْتَ الْفَاسِقَ فِیمَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ قَوِیّاً مَحْمُوداً وَ رَأَیْتَ أَصْحَابَ الْآیَاتِ یُحَقَّرُونَ وَ یُحْتَقَرُ مَنْ یُحِبُّهُمْ وَ رَأَیْتَ سَبِیلَ الْخَیْرِ مُنْقَطِعاً وَ سَبِیلَ الشَّرِّ مَسْلُوکاً

وَ رَأَیْتَ بَیْتَ اللَّهِ قَدْ عُطِّلَ وَ یُؤْمَرُ بِتَرْکِهِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَقُولُ مَا لَا یَفْعَلُهُ وَ رَأَیْتَ الرِّجَالَ یَتَسَمَّنُونَ لِلرِّجَالِ وَ النِّسَاءَ لِلنِّسَاءِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ مَعِیشَتُهُ مِنْ دُبُرِهِ وَ مَعِیشَةُ الْمَرْأَةِ مِنْ فَرْجِهَا وَ رَأَیْتَ النِّسَاءَ یَتَّخِذْنَ الْمَجَالِسَ کَمَا یَتَّخِذُهَا الرِّجَالُ وَ رَأَیْتَ التَّأْنِیثَ فِی وُلْدِ الْعَبَّاسِ قَدْ ظَهَرَ وَ أَظْهَرُوا الْخِضَابَ وَ أَمْشَطُوا کَمَا تَمْتَشِطُ الْمَرْأَةُ لِزَوْجِهَا وَ أَعْطَوُا الرِّجَالَ الْأَمْوَالَ عَلَى فُرُوجِهِمْ وَ تُنُوفِسَ فِی الرَّجُلِ وَ تَغَایَرَ عَلَیْهِ الرِّجَالُ وَ کَانَ صَاحِبُ الْمَالِ أَعَزَّ مِنَ الْمُؤْمِنِ وَ کَانَ الرِّبَا ظَاهِراً لَا یُعَیَّرُ وَ کَانَ الزِّنَا تُمْتَدَحُ بِهِ النِّسَاءُ وَ رَأَیْتَ الْمَرْأَةَ تُصَانِعُ زَوْجَهَا إِلَى نِکَاحِ الرِّجَالِ وَ رَأَیْتَ أَکْثَرَ النَّاسِ وَ خَیْرَ بَیْتٍ مَنْ یُسَاعِدُ النِّسَاءَ عَلَى فِسْقِهِنَّ وَ رَأَیْتَ الْمُؤْمِنَ مَحْزُوناً مُحْتَقَراً ذَلِیلًا وَ رَأَیْتَ الْبِدَعَ وَ الزِّنَا قَدْ ظَهَرَ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَعْتَدُّونَ بِشَاهِدِ الزُّورِ وَ رَأَیْتَ الْحَرَامَ یُحَلَّلُ وَ رَأَیْتَ الْحَلَالَ یُحَرَّمُ وَ رَأَیْتَ الدِّینَ بِالرَّأْیِ وَ عُطِّلَ الْکِتَابُ وَ أَحْکَامُهُ وَ رَأَیْتَ اللَّیْلَ لَا یُسْتَخْفَى بِهِ مِنَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ وَ رَأَیْتَ الْمُؤْمِنَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُنْکِرَ إِلَّا بِقَلْبِهِ وَ رَأَیْتَ الْعَظِیمَ مِنَ الْمَالِ یُنْفَقُ فِی سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَأَیْتَ الْوُلَاةَ یُقَرِّبُونَ أَهْلَ الْکُفْرِ وَ یُبَاعِدُونَ أَهْلَ الْخَیْرِ وَ رَأَیْتَ الْوُلَاةَ یَرْتَشُونَ فِی الْحُکْمِ وَ رَأَیْتَ الْوِلَایَةَ قَبَالَةً لِمَنْ زَادَ وَ رَأَیْتَ ذَوَاتِ الْأَرْحَامِ یُنْکَحْنَ وَ یُکْتَفَى بِهِنَّ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُقْتَلُ عَلَى التُّهَمَةِ وَ عَلَى الظِّنَّةِ وَ یَتَغَایَرُ عَلَى الرَّجُلِ الذَّکَرِ فَیَبْذُلُ لَهُ نَفْسَهُ وَ مَالَهُ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُعَیَّرُ عَلَى إِتْیَانِ النِّسَاءِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَأْکُلُ مِنْ کَسْبِ امْرَأَتِهِ مِنَ الْفُجُورِ یَعْلَمُ ذَلِکَ وَ یُقِیمُ عَلَیْهِ وَ رَأَیْتَ الْمَرْأَةَ تَقْهَرُ زَوْجَهَا وَ تَعْمَلُ مَا لَا یَشْتَهِی وَ تُنْفِقُ عَلَى زَوْجِهَا وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُکْرِی امْرَأَتَهُ وَ جَارِیَتَهُ وَ یَرْضَى بِالدَّنِیِّ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ رَأَیْتَ الْأَیْمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کَثِیرَةً عَلَى الزُّورِ وَ رَأَیْتَ الْقِمَارَ قَدْ ظَهَرَ وَ رَأَیت‏الشَّرَابَ تُبَاعُ ظَاهِراً لَیْسَ عَلَیْهِ مَانِعٌ وَ رَأَیْتَ النِّسَاءَ یَبْذُلْنَ أَنْفُسَهُنَّ لِأَهْلِ الْکُفْرِ وَ رَأَیْتَ الْمَلَاهِیَ قَدْ ظَهَرَتْ یُمَرُّ بِهَا لَا یَمْنَعُهَا أَحَدٌ أَحَداً وَ لَا یَجْتَرِئُ أَحَدٌ عَلَى مَنْعِهَا وَ رَأَیْتَ الشَّرِیفَ یَسْتَذِلُّهُ الَّذِی یُخَافُ سُلْطَانُهُ وَ رَأَیْتَ أَقْرَبَ النَّاسِ مِنَ الْوُلَاةِ مَنْ یَمْتَدِحُ بِشَتْمِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ رَأَیْتَ مَنْ یُحِبُّنَا یُزَوَّرُ وَ لَا یُقْبَلُ شَهَادَتُهُ وَ رَأَیْتَ الزُّورَ مِنَ الْقَوْلِ یُتَنَافَسُ فِیهِ وَ رَأَیْتَ الْقُرْآنَ قَدْ ثَقُلَ عَلَى النَّاسِ اسْتِمَاعُهُ وَ خَفَّ عَلَى النَّاسِ اسْتِمَاعُ الْبَاطِلِ وَ رَأَیْتَ الْجَارَ یُکْرِمُ الْجَارَ خَوْفاً مِنْ لِسَانِهِ وَ رَأَیْتَ الْحُدُودَ قَدْ عُطِّلَتْ وَ عُمِلَ فِیهَا بِالْأَهْوَاءِ وَ رَأَیْتَ الْمَسَاجِدَ قَدْ زُخْرِفَتْ وَ رَأَیْتَ أَصْدَقَ النَّاسِ عِنْدَ النَّاسِ الْمُفْتَرِیَ الْکَذِبَ وَ رَأَیْتَ الشَّرَّ قَدْ ظَهَرَ وَ السَّعْیَ بِالنَّمِیمَةِ وَ رَأَیْتَ الْبَغْیَ قَدْ فَشَا وَ رَأَیْتَ الْغِیبَةَ تُسْتَمْلَحُ وَ یُبَشِّرُ بِهَا النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ رَأَیْتَ الْحَجَّ وَ الْجِهَادَ لِغَیْرِ اللَّهِ وَ رَأَیْتَ السُّلْطَانَ یُذِلُّ لِلْکَافِرِ الْمُؤْمِنَ وَ رَأَیْتَ الْخَرَابَ قَدْ أُدِیلَ مِنَ الْعُمْرَانِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ مَعِیشَتَهُ مِنْ بَخْسِ الْمِکْیَالِ وَ الْمِیزَانِ وَ رَأَیْتَ سَفْکَ الدِّمَاءِ یُسْتَخَفُّ بِهَا وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَطْلُبُ الرِّئَاسَةَ لِعَرَضِ الدُّنْیَا وَ یَشْهَرُ نَفْسَهُ بِخُبْثِ اللِّسَانِ لِیُتَّقَى وَ تُسْنَدَ إِلَیْهِ الْأُمُورُ وَ رَأَیْتَ الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَّ بِهَا وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ عِنْدَهُ الْمَالُ الْکَثِیرُ لَمْ یُزَکِّهِ مُنْذُ مَلَکَهُ وَ رَأَیْتَ الْمَیِّتَ یُنْشَرُ مِنْ قَبْرِهِ وَ یُؤْذَى وَ تُبَاعُ أَکْفَانُهُ وَ رَأَیْتَ الْهَرْجَ قَدْ کَثُرَ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُمْسِی نَشْوَانَ وَ یُصْبِحُ سَکْرَانَ لَا یَهْتَمُّ بِمَا یَقُولُ النَّاسُ فِیهِ وَ رَأَیْتَ الْبَهَائِمَ تُنْکَحُ وَ رَأَیْتَ الْبَهَائِمَ تَفْرِسُ بَعْضُهَا بَعْضاً وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَخْرُجُ إِلَى مُصَلَّاهُ وَ یَرْجِعُ وَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ مِنْ ثِیَابِهِ وَ رَأَیْتَ قُلُوبَ النَّاسِ قَدْ قَسَتْ وَ جَمَدَتْ أَعْیُنُهُمْ وَ ثَقُلَ الذِّکْرُ عَلَیْهِمْ وَ رَأَیْتَ السُّحْتَ قَدْ ظَهَرَ بِتَنَافُسٍ فِیهِ وَ رَأَیْتَ الْمُصَلِّیَ إِنَّمَا یُصَلِّی لِیَرَاهُ النَّاسُ وَ رَأَیْتَ الْفَقِیهَ یَتَفَقَّهُ لِغَیْرِ الدِّینِ یَطْلُبُ الدُّنْیَا وَ الرِّئَاسَةَ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ مَعَ مَنْ غَلَبَ وَ رَأَیْتَ طَالِبَ الْحَلَالِ یُذَمُّ وَ یُعَیَّرُ وَ طَالِبَ الْحَرَامِ یُمْدَحُ وَ یُعَظَّمُ وَ رَأَیْتَ‏الْحَرَمَیْنِ یُعْمَلُ فِیهِمَا بِمَا لَا یُحِبُّ اللَّهُ لَا یَمْنَعُهُمْ مَانِعٌ وَ لَا یَحُولُ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْعَمَلِ الْقَبِیحِ أَحَدٌ وَ رَأَیْتَ الْمَعَازِفَ ظَاهِرَةً فِی الْحَرَمَیْنِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یَتَکَلَّمُ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ وَ یَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ فَیَقُومُ إِلَیْهِ مَنْ یَنْصَحُهُ فِی نَفْسِهِ فَیَقُولُ هَذَا عَنْکَ مَوْضُوعٌ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ یَقْتَدُونَ بِأَهْلِ الشُّرُورِ وَ رَأَیْتَ مَسْلَکَ الْخَیْرِ وَ طَرِیقَهُ خَالِیاً لَا یَسْلُکُهُ أَحَدٌ وَ رَأَیْتَ الْمَیِّتَ یُهْزَأُ بِهِ فَلَا یَفْزَعُ لَهُ أَحَدٌ وَ رَأَیْتَ کُلَّ عَامٍ یَحْدُثُ فِیهِ مِنَ الْبِدْعَةِ وَ الشَّرِّ أَکْثَرُ مِمَّا کَانَ وَ رَأَیْتَ الْخَلْقَ وَ الْمَجَالِسَ لَا یُتَابِعُونَ إِلَّا الْأَغْنِیَاءَ وَ رَأَیْتَ الْمُحْتَاجَ یُعْطَى عَلَى الضَّحِکِ بِهِ وَ یُرْحَمُ لِغَیْرِ وَجْهِ اللَّهِ وَ رَأَیْتَ الْآیَاتِ فِی السَّمَاءِ لَا یَفْزَعُ لَهَا أَحَدٌ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَتَسَافَدُونَ کَمَا تَسَافَدُ الْبَهَائِمُ لَا یُنْکِرُ أَحَدٌ مُنْکَراً تَخَوُّفاً مِنَ النَّاسِ وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ یُنْفِقُ الْکَثِیرَ فِی غَیْرِ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یَمْنَعُ الْیَسِیرَ فِی طَاعَةِ اللَّهِ وَ رَأَیْتَ الْعُقُوقَ قَدْ ظَهَرَ وَ اسْتُخِفَّ بِالْوَالِدَیْنِ وَ کَانَا مِنْ أَسْوَءِ النَّاسِ حَالًا عِنْدَ الْوَلَدِ وَ یَفْرَحُ بِأَنْ یَفْتَرِیَ عَلَیْهِمَا وَ رَأَیْتَ النِّسَاءَ قَدْ غَلَبْنَ عَلَى الْمُلْکِ وَ غَلَبْنَ عَلَى کُلِّ أَمْرٍ لَا یُؤْتَى إِلَّا مَا لَهُنَّ فِیهِ هَوًى وَ رَأَیْتَ ابْنَ الرَّجُلِ یَفْتَرِی عَلَى أَبِیهِ وَ یَدْعُو عَلَى وَالِدَیْهِ وَ یَفْرَحُ بِمَوْتِهِمَا وَ رَأَیْتَ الرَّجُلَ إِذَا مَرَّ بِهِ یَوْمٌ وَ لَمْ یَکْسِبْ فِیهِ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ مِنْ فُجُورٍ أَوْ بَخْسِ مِکْیَالٍ أَوْ مِیزَانٍ أَوْ غِشْیَانِ حَرَامٍ أَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئِیباً حَزِیناً یَحْسَبُ أَنَّ ذَلِکَ الْیَوْمَ عَلَیْهِ وَضِیعَةٌ مِنْ عُمُرِهِ وَ رَأَیْتَ السُّلْطَانَ یَحْتَکِرُ الطَّعَامَ وَ رَأَیْتَ أَمْوَالَ ذَوِی الْقُرْبَى تُقْسَمُ فِی الزُّورِ وَ یُتَقَامَرُ بِهَا وَ یُشْرَبُ بِهَا الْخُمُورُ وَ رَأَیْتَ الْخَمْرَ یُتَدَاوَى بِهَا وَ تُوصَفُ لِلْمَرِیضِ وَ یُسْتَشْفَى بِهَا وَ رَأَیْتَ النَّاسَ قَدِ اسْتَوَوْا فِی تَرْکِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تَرْکِ التَّدَیُّنِ بِهِ وَ رَأَیْتَ رِیَاحَ الْمُنَافِقِینَ وَ أَهْلِ النِّفَاقِ دَائِمَةً وَ رِیَاحَ أَهْلِ الْحَقِّ لَا تُحَرَّکُ وَ رَأَیْتَ الْأَذَانَ بِالْأَجْرِ وَ الصَّلَاةَ بِالْأَجْرِ وَ رَأَیْتَ الْمَسَاجِدَ مُحْتَشِیَةً مِمَّنْ لَا یَخَافُ اللَّهَ مُجْتَمِعُونَ فِیهَا لِلْغِیبَةِ وَ أَکْلِ لُحُومِ أَهْلِ الْحَقِّ وَ یَتَوَاصَفُونَ فِیهَا شَرَابَ‏الْمُسْکِرِ وَ رَأَیْتَ السَّکْرَانَ یُصَلِّی بِالنَّاسِ فَهُوَ لَا یَعْقِلُ وَ لَا یُشَانُ بِالسُّکْرِ وَ إِذَا سَکِرَ أُکْرِمَ وَ اتُّقِیَ وَ خِیفَ وَ تُرِکَ لَا یُعَاقَبُ وَ یُعْذَرُ بِسُکْرِهِ وَ رَأَیْتَ مَنْ أَکَلَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى یُحَدَّثُ بِصَلَاحِهِ وَ رَأَیْتَ الْقُضَاةَ یَقْضُونَ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ اللَّهُ وَ رَأَیْتَ الْوُلَاةَ یَأْتَمِنُونَ الْخَوَنَةَ لِلطَّمَعِ وَ رَأَیْتَ الْمِیرَاثَ قَدْ وَضَعَتْهُ الْوُلَاةُ لِأَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ یَأْخُذُونَ مِنْهَا وَ یُخَلُّونَهُمْ وَ مَا یَشْتَهُونَ وَ رَأَیْتَ الْمَنَابِرَ یُؤْمَرُ عَلَیْهَا بِالتَّقْوَى وَ لَا یَعْمَلُ الْقَائِلُ بِمَا یَأْمُرُ وَ رَأَیْتَ الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَّ بِأَوْقَاتِهَا وَ رَأَیْتَ الصَّدَقَةَ بِالشَّفَاعَةِ لَا یُرَادُ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَ تُعْطَى لِطَلَبِ النَّاسِ وَ رَأَیْتَ النَّاسَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ فُرُوجُهُمْ لَا یُبَالُونَ بِمَا أَکَلُوا وَ بِمَا نَکَحُوا وَ رَأَیْتَ الدُّنْیَا مُقْبِلَةً عَلَیْهِمْ وَ رَأَیْتَ أَعْلَامَ الْحَقِّ قَدْ دَرَسَتْ فَکُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِی سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا یُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ یُرَادُ بِهِمْ فَکُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِیَرَاکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی خِلَافِ مَا هُمْ عَلَیْهِ فَإِنْ نَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَ کُنْتَ فِیهِمْ عُجِّلْتَ إِلَى رَحْمَةِ اللَّهِ وَ إِنْ أُخِّرْتَ ابْتُلُوا وَ کُنْتَ قَدْ خَرَجْتَ مِمَّا هُمْ فِیهِ مِنَ الْجُرْأَةِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ وَ أَنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین‏

اللهم عجل لولیک الفرج

ترجمه را در ادامه مطلب بخوانید


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   موسی عیسی نوح خضر ومهدی(عج)

پنج شنبه 87/1/15 ::  ساعت 5:17 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏51    223    باب 13 ما فیه ع من سنن الأنبیاء و الاستدلال بغیباتهم على غیبته صلوات الله علیهم .....  ص : 215

عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَى مَوْلَانَا أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَرَأَیْنَاهُ جَالِساً عَلَى التُّرَابِ وَ عَلَیْهِ مِسْحٌ خَیْبَرِیٌّ مُطَوَّقٌ بِلَا جَیْبٍ مُقَصَّرُ الْکُمَّیْنِ وَ هُوَ یَبْکِی بُکَاءَ الْوَالِهِ الثَّکْلَى ذَاتَ الْکَبِدِ الْحَرَّى قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَیْهِ وَ شَاعَ التَّغَیُّرُ فِی عَارِضَیْهِ وَ أَبْلَى الدُّمُوعُ مَحْجِرَیْهِ وَ هُوَ یَقُولُ سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ أَسَرَتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یُفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَیْنِی وَ أَنِینٍ یَفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایَا إِلَّا مُثِّلَ لِعَیْنِی عَنْ عَوَائِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِکَ قَالَ سَدِیرٌ فَاسْتَطَارَتْ عُقُولُنَا وَلَهاً وَ تَصَدَّعَتْ قُلُوبُنَا جَزَعاً عَنْ ذَلِکَ الْخَطْبِ الْهَائِلِ وَ الْحَادِثِ الْغَائِلِ وَ ظَنَنَّا أَنَّهُ سِمَةٌ لِمَکْرُوهَةٍ قَارِعَةٍ أَوْ حَلَّتْ بِهِ مِنَ الدَّهْرِ بَائِقَةٌ فَقُلْنَا لَا أَبْکَى اللَّهُ یَا ابْنَ خَیْرِ الْوَرَى عَیْنَیْکَ مِنْ أَیِّ حَادِثَةٍ تَسْتَنْزِفُ دَمْعَتَکَ وَ تَسْتَمْطِرُ عَبْرَتَکَ وَ أَیَّةُ حَالَةٍ حَتَمَتْ عَلَیْکَ هَذَا الْمَأْتَمَ قَالَ فَزَفَرَ الصَّادِقُ ع زَفْرَةً انْتَفَخَ مِنْهَا جَوْفُهُ وَ اشْتَدَّ مِنْهَا خَوْفُهُ وَ قَال‏وَیْکُمْ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هُوَ الْکِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَایَا وَ الْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا وَ عِلْمِ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ تَقَدَّسَ اسْمُهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ وَ تَأَمَّلْتُ فِیهِ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَ غِیبَتَهُ وَ إِبْطَاءَهُ وَ طُولَ عُمُرِهِ وَ بَلْوَى الْمُؤْمِنِینَ بِهِ مِنْ بَعْدِهِ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَ تَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیْبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ وَ خَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِمُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَقَدَّسَ ذِکْرُهُ وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ فَأَخَذَتْنِی الرِّقَّةُ وَ اسْتَوْلَتْ عَلَیَّ الْأَحْزَانُ فَقُلْنَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ کَرِّمْنَا وَ شَرِّفْنَا بِإِشْرَاکِکَ إِیَّانَا فِی بَعْضِ مَا أَنْتَ تَعْلَمُهُ مِنْ عِلْمٍ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَدَارَ فِی الْقَائِمِ مِنَّا ثَلَاثَةً أَدَارَهَا فِی ثَلَاثَةٍ مِنَ الرُّسُلِ قَدَّرَ مَوْلِدَهُ تَقْدِیرَ مَوْلِدِ مُوسَى ع وَ قَدَّرَ غَیْبَتَهُ تَقْدِیرَ غَیْبَةِ عِیسَى ع وَ قَدَّرَ إِبْطَاءَهُ تَقْدِیرَ إِبْطَاءِ نُوحٍ ع وَ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ أَعْنِی الْخَضِرَ دَلِیلًا عَلَى عُمُرِهِ فَقُلْتُ اکْشِفْ لَنَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ وُجُوهِ هَذِهِ الْمَعَانِی قَالَ أَمَّا مَوْلِدُ مُوسَى فَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَمَّا وَقَفَ عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْکِهِ عَلَى یَدِهِ أَمَرَ بِإِحْضَارِ الْکَهَنَةِ فَدَلُّوهُ عَلَى نَسَبِهِ وَ أَنَّهُ یَکُونُ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ لَمْ یَزَلْ یَأْمُرُ أَصْحَابَهُ بِشَقِّ بُطُونِ الْحَوَامِلِ مِنْ نِسَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ حَتَّى قَتَلَ فِی طَلَبِهِ نَیِّفاً وَ عِشْرِینَ أَلْفَ مَوْلُودٍ وَ تَعَذَّرَ عَلَیْهِ الْوُصُولُ إِلَى قَتْلِ مُوسَى لِحِفْظِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِیَّاهُ کَذَلِکَ بَنُو أُمَیَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ لَمَّا وَقَفُوا عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْکِهِمْ وَ الْأُمَرَاءِ وَ الْجَبَابِرَةِ مِنْهُمْ عَلَى یَدِ الْقَائِمِ مِنَّا نَاصَبُونَا الْعَدَاوَةَ وَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ فِی قَتْلِ آلِ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِبَادَةِ نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِی الْوُصُولِ إِلَى قَتْلِ الْقَائِمِ ع وَ یَأْبَى اللَّهُ أَنْ یَکْشِفَ أَمْرَهُ لِوَاحِدٍ مِنَ الظَّلَمَةِ إِلَى أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ ... وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ أَمَّا غَیْبَةُ عِیسَى ع فَإِنَّ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى اتَّفَقَتْ عَلَى أَنَّهُ قُتِلَ وَ کَذَّبَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ کَذَلِکَ غَیْبَةُ الْقَائِمِ ع فَإِنَّ الْأُمَّةَ تُنْکِرُهَا لِطُولِهَا فَمِنْ قَائِلٍ بِغَیْرِ هُدًى بِأَنَّهُ لَمْ یُولَدْ وَ قَائِلٍ یَقُول  إِنَّهُ وُلِدَ وَ مَاتَ وَ قَائِلٍ یَکْفُرُ بِقَوْلِهِ إِنَّ حَادِیَ عَشَرَنَا کَانَ عَقِیماً وَ قَائِلٍ یَمْرُقُ بِقَوْلِهِ إِنَّهُ یَتَعَدَّى إِلَى ثَالِثَ عَشَرَ فَصَاعِداً وَ قَائِلٍ یَعْصِی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ إِنَّ رُوحَ الْقَائِمِ ع یَنْطِقُ فِی هَیْکَلِ غَیْرِهِ وَ أَمَّا إِبْطَاءُ نُوحٍ ع فَإِنَّهُ لَمَّا اسْتَنْزَلَ الْعُقُوبَةَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ السَّمَاءِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَبْرَئِیلَ الرُّوحَ الْأَمِینَ بِسَبْعَةِ نَوَیَاتٍ فَقَالَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ لَکَ إِنَّ هَؤُلَاءِ خَلَائِقِی وَ عِبَادِی وَ لَسْتُ أُبِیدُهُمْ بِصَاعِقَةٍ مِنْ صَوَاعِقِی إِلَّا بَعْدَ تَأْکِیدِ الدَّعْوَةِ وَ إِلْزَامِ الْحُجَّةِ فَعَاوِدْ اجْتِهَادَکَ فِی الدَّعْوَةِ لِقَوْمِکَ فَإِنِّی مُثِیبُکَ عَلَیْهِ وَ اغْرِسْ هَذَا النَّوَى فَإِنَّ لَکَ فِی نَبَاتِهَا وَ بُلُوغِهَا وَ إِدْرَاکِهَا إِذَا أَثْمَرَتِ الْفَرَجَ وَ الْخَلَاصَ فَبَشِّرْ بِذَلِکَ مَنْ تَبِعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَمَّا نَبَتَتِ الْأَشْجَارُ وَ تَأَزَّرَتْ وَ تَسَوَّقَتْ وَ تَغَصَّنَتْ وَ أَثْمَرَتْ وَ زَهَا الثَّمَرُ عَلَیْهَا بَعْدَ زَمَنٍ طَوِیلٍ اسْتَنْجَزَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى الْعِدَةَ فَأَمَرَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَغْرِسَ مِنْ نَوَى تِلْکَ الْأَشْجَارِ وَ یُعَاوِدَ الصَّبْرَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ یُؤَکِّدَ الْحُجَّةَ عَلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَ بِذَلِکَ الطَّوَائِفَ الَّتِی آمَنَتْ بِهِ فَارْتَدَّ مِنْهُمْ ثَلَاثُ مِائَةِ رَجُلٍ وَ قَالُوا لَوْ کَانَ مَا یَدَّعِیهِ نُوحٌ حَقّاً لَمَا وَقَعَ فِی وَعْدِ رَبِّهِ خُلْفٌ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَزَلْ یَأْمُرُهُ عِنْدَ کُلِّ مَرَّةٍ أَنْ یَغْرِسَهَا تَارَةً بَعْدَ أُخْرَى إِلَى أَنْ غَرَسَهَا سَبْعَ مَرَّاتٍ فَمَا زَالَتْ تِلْکَ الطَّوَائِفُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تَرْتَدُّ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ إِلَى أَنْ عَادَ إِلَى نَیِّفٍ وَ سَبْعِینَ رَجُلًا فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِکَ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا نُوحُ الْآنَ أَسْفَرَ الصُّبْحُ عَنِ اللَّیْلِ لِعَیْنِکَ حِینَ صَرَّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ صَفَا الْأَمْرُ لِلْإِیمَانِ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً فَلَوْ أَنِّی أَهْلَکْتُ الْکُفَّارَ وَ أَبْقَیْتُ مَنْ قَدِ ارْتَدَّ مِنَ الطَّوَائِفِ الَّتِی کَانَتْ آمَنَتْ بِکَ لَمَا کُنْتُ صَدَقْتُ وَعْدِیَ السَّابِقَ لِلْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ أَخْلَصُوا التَّوْحِیدَ مِنْ قَوْمِکَ وَ اعْتَصَمُوا بِحَبْلِ نُبُوَّتِکَ بِأَنْ أَسْتَخْلِفَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ أُمَکِّنَ لَهُمْ دِینَهُمْ وَ أُبَدِّلَ خَوْفَهُمْ بِالْأَمْنِ لِکَیْ تَخْلُصَ الْعِبَادَةُ لِی بِذَهَابِ الشَّکِّ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ کَیْفَ یَکُونُ الِاسْتِخْلَافُ وَ التَّمْکِینُ وَ بَدَلُ الْخَوْفِ بِالْأَمْنِ مِنِّی لَهُمْ مَعَ مَاکُنْتُ أَعْلَمُ مِنْ ضَعْفِ یَقِینِ الَّذِینَ ارْتَدُّوا وَ خُبْثِ طِینَتِهِمْ وَ سُوءِ سَرَائِرِهِمُ الَّتِی کَانَتْ نَتَائِجَ النِّفَاقِ وَ سُنُوحَ الضَّلَالَةِ فَلَوْ أَنَّهُمْ تَسَنَّمُوا مِنِّی مِنَ الْمُلْکِ الَّذِی أُوتِیَ الْمُؤْمِنِینَ وَقْتَ الِاسْتِخْلَافِ إِذَا أَهْلَکْتُ أَعْدَاءَهُمْ لَنَشَقُوا رَوَائِحَ صِفَاتِهِ وَ لَاسْتَحْکَمَتْ سَرَائِرُ نِفَاقِهِمْ وَ تَأَبَّدَ حِبَالُ ضَلَالَةِ قُلُوبِهِمْ وَ کَاشَفُوا إِخْوَانَهُمْ بِالْعَدَاوَةِ وَ حَارَبُوهُمْ عَلَى طَلَبِ الرِّئَاسَةِ وَ التَّفَرُّدِ بِالْأَمْرِ وَ النَّهْیِ وَ کَیْفَ یَکُونُ التَّمْکِینُ فِی الدِّینِ وَ انْتِشَارُ الْأَمْرِ فِی الْمُؤْمِنِینَ مَعَ إِثَارَةِ الْفِتَنِ وَ إِیقَاعِ الْحُرُوبِ کَلَّا فَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا قَالَ الصَّادِقُ ع وَ کَذَلِکَ الْقَائِمُ ع تَمْتَدُّ أَیَّامُ غَیْبَتِهِ لِیُصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ یَصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً مِنَ الشِّیعَةِ الَّذِینَ یُخْشَى عَلَیْهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاسْتِخْلَافِ وَ التَّمْکِینِ وَ الْأَمْنِ الْمُنْتَشِرِ فِی عَهْدِ الْقَائِمِ ع قَالَ الْمُفَضَّلُ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ النَّوَاصِبَ تَزْعُمُ أَنَّ هَذِهِ الْآیَةَ نَزَلَتْ فِی أَبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ وَ عَلِیٍّ قَالَ لَا یَهْدِ اللَّهُ قُلُوبَ النَّاصِبَةِ مَتَى کَانَ الدِّینُ الَّذِی ارْتَضَاهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مُتَمَکِّناً بِانْتِشَارِ الْأَمْنِ فِی الْأُمَّةِ وَ ذَهَابِ الْخَوْفِ مِنْ قُلُوبِهَا وَ ارْتِفَاعِ الشَّکِّ مِنْ صُدُورِهَا فِی عَهْدِ أَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ وَ فِی عَهْدِ عَلِیٍّ ع مَعَ ارْتِدَادِ الْمُسْلِمِینَ وَ الْفِتَنِ الَّتِی کَانَتْ تَثُورُ فِی أَیَّامِهِمْ وَ الْحُرُوبِ الَّتِی کَانَتْ تَنْشَبُ بَیْنَ الْکُفَّارِ وَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ تَلَا الصَّادِقُ ع حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا وَ أَمَّا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْخَضِرُ ع فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَا طَوَّلَ عُمُرَهُ لِنُبُوَّةٍ قَدَّرَهَا لَهُ وَ لَا لِکِتَابٍ یُنْزِلُهُ عَلَیْهِ وَ لَا لِشَرِیعَةٍ یَنْسَخُ بِهَا شَرِیعَةَ مَنْ کَانَ قَبْلَهَا مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ لَا لِإِمَامَةٍ یُلْزِمُ عِبَادَهُ الِاقْتِدَاءَ بِهَا وَ لَا لِطَاعَةٍ یَفْرِضُهَا لَهُ بَلَى إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَّا کَانَ فِی سَابِقِ عِلْمِهِ أَنْ یُقَدِّرَ مِنْ عُمُرِ الْقَائِمِ ع فِی أَیَّامِ غَیْبَتِهِ مَا یُقَدِّرُ وَ عَلِمَ مَا یَکُونُ مِنْ إِنْکَارِ عِبَادِهِ بِمِقْدَارِ ذَلِکَ الْعُمُرِ فِی الطُّولِ طَوَّلَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مِنْ غَیْرِ سَبَبٍ أَوْجَبَ ذَلِکَ إِلَّا لِعِلَّةِ الِاسْتِدْلَالِ بِهِ عَلَى عُمُرِ الْقَائِمِ ع وَ لِیَقْطَعَ بِذَلِکَ‏حُجَّةَ الْمُعَانِدِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّة

 

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    489    عمر طولانى حضرت خضر .....  ص : 489

حدیث سدیر صیرفى‏

 نیز در کمال الدین است که سدیر صیرفى گفت: من و مفضّل بن عمر و ابو بصیر و ابان بن تغلب بحضور امام جعفر صادق علیه السّلام شرفیاب شدیم. دیدیم حضرت روى زمین نشسته و عبائى بى‏یقه پوشیده، که آستینهایش کوتاه بود، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گریه میکرد و آثار حزن از رخسار مبارکش پیدا بود بطورى که رنگش تغییر کرده بود و در حالى که کاسه چشمش پر از اشک بود، میفرمود:

اى آقاى من! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب کرده!.

اى آقاى من! غیبت تو مصائب مرا باندوه ابدى که یکى بعد از دیگرى از ما را میرباید، و جمع ما را بهم میزند، کشانده است. من با شک چشم و ناله‏هاى سینه‏ام که از مصائب و بلاهاى گذشته دارم نمى‏نگرم، جز اینکه در نظرم بزرگتر و بدتر از آنها مجسم میگردد.

سدیر میگوید: از این امر عظیم و ناله‏هاى جانگداز هوش از سر ما پرید و دل ما از جا کنده شد و پنداشتیم که مصیبت بزرگى براى حضرت روى داده است. من عرض کردم: اى فرزند بهترین مردم روى زمین! خدا دیدگان شما را نگریاند. براى چه این طور سیلاب اشک از دیدگانت فرو میریزد؟ و چه چیز باعث این مصیبت گشته است؟.

حضرت آه سختى کشید که از اثر آن شکم مبارکش برآمده و بشدت حالش‏تغییر کرد آنگاه فرمود: امروز صبح در کتاب جفر مینگریستم. این کتاب مشتمل است بر علم مرگها و بلاها و مصائب، و علم گذشته و آینده تا روز قیامت که خداوند متعال بمحمد و امامان بعد از او ارزانى داشته است. در آن کتاب دیدم که نوشته قائم ما متولد میگردد و غیبت مینماید. غیبت او طولانى مى‏شود و عمرش بطول میانجامد. در آن زمان اهل ایمان امتحان میشوند و بواسطه طول غیبتش شک و تردید در دل آنها پدید مى‏آید و بیشتر آنها از دین خود برمیگردند و رشته اسلام را از گردن خود بیرون مى‏آورند، با اینکه خداوند میفرماید: وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ یعنى: رشته عمل هر کس را بگردن خودش انداخته‏ایم.

از مطالعه اینها رقت گرفتم و اندوه بر دلم مستولى گردید. عرضکردیم: یا ابن رسول اللَّه! ما را نیز در اطلاع قسمتى از آنچه در این باره میدانید سهیم نموده سرافراز فرمائید!.

فرمود: خداوند متعال سه چیز را که در مورد پیغمبران عملى ساخت، در خصوص قائم ما نیز عملى میسازد: ولادت او را مانند ولادت موسى و غیبتش را چون غیبت عیسى و طول عمرش را بسان طول عمر نوح مقدر فرموده، و سپس طول عمر بنده صالح خدا، خضر پیغمبر را دلیل طول عمر آن حضرت قرار داده است.

عرضکردیم: یا ابن رسول اللَّه! علل این معانى را که فرمودى براى ما شرح بده فرمود:

ولادت حضرت موسى‏

ولادت موسى علیه السّلام بدین گونه بود که چون فرعون دانست زوال ملکش بدست او انجام میپذیرد، کاهنان را احضار کرد و آنها بوى گفتند این مرد از تیره بنى- اسرائیل خواهد بود، او هم بمأمورین خود دستور داد که شکم زنان آبستن را شکافته و اطفال آنها را سر ببرند. براى نیل باین منظور بیش از بیست هزار طفل را بقتل رساندند، و مع الوصف خداوند موسى را حفظ کرد و آنها بوى دسترسى نیافتند.

بنى امیه و بنى عباس هم چون دانستند که دولت و امراء و ستمگرانشان بدست قائم ما نابود مى‏شود، دشمنى ما را بدل گرفتند و با شمشیر کشیده بکشتن و قطع نسل خاندان پیغمبر پرداختند، با این امید که «قائم آل محمد» را بقتل رسانند، ولى خداوند نگذاشت که یکنفر از ستمگران بوى دست یابد و بدین گونه نور خود را کامل کرد، هر چند مشرکین ناخوش بدارند.

غیبت حضرت عیسى‏

غیبت عیسى (ع) نیز بدین گونه بود: یهود و نصارى اتفاق دارند که وى کشته‏شده، ولى خداوند آن‏ها را تکذیب فرمود: قال اللَّه تعالى: وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُم (یعنى او را نکشتند و دار نزدند بلکه مطلب بر آنان مشتبه گشت) غیبت قائم ما نیز چنین است. زیرا امّت اسلام بواسطه طولانى شدن غیبتش وجود او را انکار میکنند. بعضى خواهند گفت. هنوز متولد نشده، و گروهى میگویند:

متولد شده و وفات کرده. و طایفه‏اى میگویند: امام یازدهم عقیم بوده، و جماعتى ائمه را سیزده تن و بیشتر خواهند دانست. و عده‏اى هم میگویند. روح قائم در بدن دیگرى سخن میگوید!

طول عمر حضرت نوح‏

 طول عمر نوح (ع) همچنین بود که چون از خداوند خواست تا بر قومش عذاب فرو فرستد، جبرئیل هفت دانه هسته نزد وى آورد و گفت: اى پیغمبر خدا پروردگار میفرماید: اینها مخلوق و بندگان من هستند آنها را با صاعقه هلاک نمیگردانم مگر بعد از تأکید دعوت و الزام حجت بر آنها. پس دوباره قوم را به خداپرستى دعوت کن که در مقابل آن بتو ثواب خواهیم داد.

این هسته‏ها را کشت کن موقعى که روئیدند و بحدّ کمال رسیدند و بارور شدند هنگام نزول رحمت الهى فرا رسد و از شر قوم آسوده خواهى شد، و مؤمنین را باین خبر مژده ده. چون درختها روئید و شاخ و برگ درآورد و باردار شد و بعد از مدتى چنان که میباید ثمر داد، نوح از خداوند درخواست نمود که طبق وعده او را از شر قوم خلاصى دهد، ولى خداوند دوباره دستور داد که از هسته آن درختها بکارد و صبر پیشه گیرد و سعى کند و حجت را بر قوم مؤکد بدارد. نوح حکم جدید را باطلاع کسانى که بوى ایمان آورده بودند رسانید و سیصد تن از آنها از وى برگشتند و گفتند اگر دعوت نوح حق بود نمیباید خدایش خلف وعده کند.

سپس خداوند متعال هفت بار پى در پى او را مأمور گشت تخم آن درخت نمودو هر بار گروهى از مؤمنین از وى رو بر میتافتند تا اینکه پیروان او مردّد شدند و بهفتاد و چند مرد تقلیل یافتند. آنگاه خداوند بوى وحى فرستاد که: نقاب شب ظلمانى از چهره صبح نورانى در پیش رویت برداشته شد. زیرا حق آشکار گشت و نور ایمان از زنگار ارتداد کسانى که داراى سرشت پلید بودند پاک گردید.  اگر من کفار را نابود کنم، ولى کسانى را که بتو ایمان آورده بودند و بعد از تو روى برتافتند و مرتد گشتند باقى گذارم، بوعده خود عمل نکرده‏ام، وعده‏اى که بمؤمنین سابق قومت که در ایمان بیگانگى خدا اخلاص ورزیده و بریسمان پیغمبریت چنگ زده‏اند، دادم که آنها را در روى زمین جاى دهم و در دین ثابت بدارم و ترس آنها را تبدیل بأمن کنم، تا شک از لوح دلشان برطرف شود و مرا با اخلاص، پرستش کنند چطور ممکن بود کسانى را که مرتد شدند در زمین جاى دهم و دینشان را ثابت نگهدارم و ترسشان را تبدیل بأمن کنم؟! در صورتى که میدانم که ایمانى ضعیف و سرشتى پلید و باطنى بد دارند؟.

اگر در موقع نابود ساختن دشمنان، که میخواستم مؤمنین را در زمین جاى دهم، آن طایفه مرتد بوى خلافت را که بمؤمنین داده شده، استشمام میکردند، در نفاق و گمراهى راسختر میگشتند و با برادران خود بدشمنى بر میخواستند و بخاطر ریاست با آنها میجنگیدند، بنا بر این با این فتنه‏ها و جنگها با برادران چطور ممکن است تمکین از دین و انتشار ایمان در میان مؤمنین جمع شود؟ پس با امداد و وحى ما کشتى را بساز!.

سپس حضرت صادق علیه السّلام فرمود قائم ما هم غیبتش طولانى میگردد تا آنکه حق آشکار گردد، و نور ایمان از زنگار ارتداد شیعیانى که داراى سرشت پلید هستند پاک شود بطورى که اگر آنها احساس کنند در ایام ظهور مهدى مؤمنین با اخلاص از عزت و ثبات ایمان و امنیت آن زمان بهره‏مند خواهند بود، بواسطه نفاقى که دارند، بوحشت مى‏افتند مفضّل میگوید: عرضکردم: یا ابن رسول اللَّه! ناصبى‏ها میپندارند که این آیه‏در باره ابو بکر و عمر و عثمان و على نازل شده است فرمود: خداوند دلهاى ناصبى‏ها را هدایت نکند. چه وقت دینى را که خدا و رسول پسندیده‏اند، از انتشار امن میان امت و رفع ترس از دلها و برطرف ساختن شک از سینه‏هاى آنها، در زمان یکى از این سه نفر و در خلافت ظاهرى امیر المؤمنین که مسلمین مرتد گشتند و فتنه‏ها و جنگهائى که میان آنها و کفار واقع شد، برخوردار بود؟.

آنگاه حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود: حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا (یعنى: موقعى که پیغمبران از راهنمائى مردم مأیوس گشتند و گمان کردند بآنها دروغ گفته شده، یارى ما بآنها رسید).

عمر طولانى حضرت خضر

و اما طول عمر خضر، براى آن نبود که منصب نبوت بوى اعطا شود یا کتابى بر او نازل گردد، یا دینش، دین انبیاء پیش از خود را نسخ کند، یا داراى مقام امامت باشد که مردم پیروى او را لازم بدانند، یا بخاطر اطاعتى باشد که خداوند بر وى واجب گرداند، بلکه چون در علم ازلى خداوند مقدار عمر قائم ما و طول غیبت او تقدیر شده بود و میدانست که بندگانش طول عمر او را انکار میکنند، از این رو عمر خضر را طولانى گردانید، تا در اثبات طول عمر قائم ما بوسیله آن استدلال شود.

و بدان وسیله ایراد دشمنان از میان برود و مردم را بر خدا حجّت و ایرادى نباشد.

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

!   شباهت امام زمان(عج)به انبیاء الهی

پنج شنبه 87/1/15 ::  ساعت 4:3 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

‏بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏51    217    باب 13 ما فیه ع من سنن الأنبیاء و الاستدلال بغیباتهم على غیبته صلوات الله علیهم .....  ص : 215

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ فِی صَاحِبِ هَذَاالْأَمْرِ أَرْبَعُ سُنَنٍ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِیَاءَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ عِیسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَأَمَّا مِنْ مُوسَى فَخَائِفٌ یَتَرَقَّبُ وَ أَمَّا مِنْ یُوسُفَ فَالسِّجْنُ وَ أَمَّا مِنْ عِیسَى فَیُقَالُ إِنَّهُ مَاتَ وَ لَمْ یَمُتْ وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَالسَّیْف‏

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    480    باب هیجدهم آنچه از سنن پیغمبران در وجود مبارک امام زمان است و تطبیق غیبتهاى آنها با غیبت آن حضرت‏

 ابو بصیر گفت: شنیدم حضرت امام محمد باقر علیه السّلام میفرمود: در صاحب این امر چهار سنت از پیغمبران است: یک سنت از موسى بن عمران و یک سنت از عیسى و یک سنت از یوسف و یک سنت از محمد صلوات اللَّه علیهم سنتى که از موسى دارد ترس و انتظار است سنت یوسف زندان و سنت عیسى اینست که خواهند گفت‏او مرده است با این که نمرده است و اما سنتى که از محمد (ص) داربحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏51    217    باب 13 ما فیه ع من سنن الأنبیاء و الاستدلال بغیباتهم على غیبته صلوات الله علیهم .....  ص : 215

 عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ قَالَ سَمِعْتُ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع یَقُولُ فِی الْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ الْأَنْبِیَاءِ ع سُنَّةٌ مِنْ آدَمَ وَ سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍ وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِیمَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ عِیسَى وَ سُنَّةٌ مِنْ أَیُّوبَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَأَمَّا مِنْ آدَمَ وَ مِنْ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمُرِ وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ وَ أَمَّا مِنْ مُوسَى فَالْخَوْفُ وَ الْغَیْبَةُ وَ أَمَّا مِنْ عِیسَى فَاخْتِلَافُ النَّاسِ فِیهِ وَ أَمَّا مِنْ أَیُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوَى وَ أَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ ص فَالْخُرُوجُ بِالسَّیْف‏

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    480    باب هیجدهم آنچه از سنن پیغمبران در وجود مبارک امام زمان است و تطبیق غیبتهاى آنها با غیبت آن حضرت‏

 و نیز در کمال الدین از سعید بن جبیر روایت میکند که گفت شنیدم حضرت امام زین العابدین علیه السّلام میفرمود: در قائم ما چند سنت از سنن پیغمبران است، یک سنت از آدم و یک سنت از نوح و یک سنت از ابراهیم و یک سنت از موسى، و یک سنت از عیسى و یک سنت از ایوب و یک سنت از محمد صلّى اللَّه علیه و آله اما سنتى که از آدم و نوح دارد: طول عمر است، از ابراهیم پنهان بودن ولادتش و دورى گزیدن وى از مردم است از موسى ترس و غیبت از مردم. از عیسى اختلافى که مردم در باره او دارند. و از ایوب فرج بعد از شدت. از محمد صلّى اللَّه علیه و آله قیام با شمشیر است‏د، شمشیر است

 

‏بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏51    218    باب 13 ما فیه ع من سنن الأنبیاء و الاستدلال بغیباتهم على غیبته صلوات الله علیهم .....  ص : 215

ٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ لِی مُبْتَدِئاً یَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ إِنَّ فِی الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص شَبَهاً مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ یُونُسَ بْنِ مَتَّى وَ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ فَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُونُسَ فَرُجُوعُهُ مِنْ غَیْبَتِهِ وَ هُوَ شَابٌّ بَعْدَ کِبَرِ السِّنِّ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ فَالْغَیْبَةُ مِنْ خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ اخْتِفَاؤُهُ مِنْ إِخْوَتِهِ وَ إِشْکَالُ أَمْرِهِ عَلَى أَبِیهِ یَعْقُوبَ ع مَعَ قُرْبِ الْمَسَافَةِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَبِیهِ وَ أَهْلِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ مُوسَى فَدَوَامُ خَوْفِهِ وَ طُولُ غَیْبَتِهِ وَ خَفَاءُ وِلَادَتِهِ وَ تَعَبُ شِیعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ بِمَا لَقُوا مِنَ الْأَذَى وَ الْهَوَانِ إِلَى أَنْ أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ظُهُورِهِ وَ نَصَرَهُ وَ أَیَّدَهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ عِیسَى فَاخْتِلَافُ مَنِ اخْتَلَفَ فِیهِ حَتَّى قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَا وُلِدَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ مَاتَ وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ قُتِلَ وَ صُلِبَ وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى ص فَخُرُوجُهُ بِالسَّیْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ ص وَ الْجَبَّارِینَ وَ الطَّوَاغِیتَ وَ أَنَّهُ یُنْصَرُ بِالسَّیْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَایَةٌ وَ أَنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الشَّامِ وَ خُرُوجَ الْیَمَانِیِّ وَ صَیْحَةً مِنَ السَّمَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مُنَادٍ یُنَادِی بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیه‏

مهدى موعود-ترجمه جلد سیزدهم بحار    متن    481    باب هیجدهم آنچه از سنن پیغمبران در وجود مبارک امام زمان است و تطبیق غیبتهاى آنها با غیبت آن حضرت‏

همچنین در کمال الدین از محمد بن مسلم روایت نموده که گفت: خدمت امام محمد باقر علیه السّلام رسیدم تا در باره قائم آل محمد صلّى اللَّه علیه و آله از آن حضرت پرسشى کنم. پیش از آنکه من سؤال بنمایم فرمود: اى محمد بن مسلم! در قائم آل محمد صلّى اللَّه علیه و آله پنج شباهت از پیغمبران است: شباهت یونس بن متى و یوسف بن یعقوب و موسى و عیسى و محمد صلوات اللَّه علیهم.

شباهتى که به یونس دارد، غیبت اوست که بعد از پیرى بصورت جوانى بسوى قومش بازگشت.

شباهت او به یوسف: غیبت و پنهانى او از خواص خود و عموم مردم و برادرانش و اشکالى بود که کار وى براى پدرش یعقوب پدید آورده بود با اینکه مسافت بین او و پدر و کسان و علاقمندانش نزدیک بود! شباهتى که از موسى دارد، ترس ممتد وى از مردم و غیبت طولانى ومخفى بودن ماجراى ولایتش، و پنهان گشتن پیروان او بواسطه آزار و خوارى که بعد از وى بآنها رسید تا گاهى که خداوند عز و جل فرمان ظهور او را صادر کرد و بر دشمنانش پیروز و مؤید داشت.

شباهت وى بعیسى: اختلافى است که مردم در باره او دارند. زیرا جماعتى گفتند: او متولد نشده. و عده‏اى گفتند: او مرده است، و گروهى گفتند او را کشتند و بدار زدند. و اما شباهتى که به جدش محمد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله دارد: قیام بشمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسول و جباران و گردنکشان و پیروزى وى بوسیله شمشیر و رعبى است که در دلها پدید مى‏آورد، از جمله علامات قیام او: خروج سفیانى از جانب شام و شخص یمنى از یمن و صدائى آسمانى در ماه مبارک رمضان، و نداکننده‏اى است که او را بنام و نام پدرش، صدا میزند.

اللهم عجل لولیک الفرج


¤نویسنده: سید امیر مجتهد سیستا نی

?  نوشته های دیگران

<   <<   6   7   8      >

!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ